مدیر ارشد فنی Keywa: امنیت کامل در صرافی رمزارزی معنا ندارد
پرسشها درباره سازوکار نگهداری دارایی کاربران، با حمله سایبری به نوبیتکس، در صرافیهای داخلی دوباره…
۵ مرداد ۱۴۰۴
۵ مرداد ۱۴۰۴
زمان مطالعه : ۸ دقیقه
گزارشی از والاستریت ژورنال نشان میدهد که در تابستان ۲۰۲۵، شاهد گرایش روزافزون شرکتهای عمومی و خصوصی به خرید رمزارزها، بهویژه بیتکوین، به عنوان یک استراتژی توسعه و افزایش ارزش شرکت هستیم. روندی که شاید آغازگر مهم آن شرکت مایکرواستراتژی به رهبری مایکل سیلور بود حالا به راهبردی بدل شده است که والاستریت ژورنال میگوید در برخی موارد ارزش شرکتها را طی یک هفته چندین برابر افزایش داده است. با اینکه مدیران از این استراتژی به عنوان راهکاری معتبر برای سرمایهگذاری در آینده و حفظ امنیت مالی شرکت یاد میکنند اما برخی تحلیلگران نگران شکلگیری حبابی هستند که در صورت انفجار بسیاری را زمینگیر میکند.
به گزارش پیوست، این پدیده با عنوان «استراتژی خزانهداری رمزارزی» شناخته میشود و از سوی برخی تحلیلگران بهعنوان نشانهای از تحول ساختاری در مدیریت داراییهای شرکتی تلقی شده و از سوی دیگران، هشداری است از شکلگیری حبابی مشابه حبابهای مالی پیشین، نظیر دوران SPACها در سالهای همهگیری کرونا.
برخلاف دیدگاه سنتی که براساس آن منابع مالی شرکتها باید در راستای توسعه محصول، تحقیق و توسعه، یا تقویت سرمایه انسانی سرمایهگذاری شوند، امروزه و به ویژه در سال ۲۰۲۵ بسیاری از شرکتها منابع مالی قابلتوجهی را به خرید رمزارزها اختصاص دادهاند. جالب اینکه این استراتژی صنایع مختلفی را خارج از فعالان امور مالی شامل میشود که شاید مشتری موجهتری برای داراییهای رمزارزی باشند. در سالهای اخیر شرکتهای متعدد از جمله شرکت فعال در حوزه هتلداری در ژاپن تا تولیدکنندگان اسباببازی در فلوریدا، از سازندگان دوچرخههای برقی تا زنجیرههای سالنهای زیبایی، به این جریان ملحق شدهاند.
بر اساس دادههای موجود، از ابتدای ژوئن ۲۰۲۵، ۹۸ شرکت در مجموع بیش از ۴۳ میلیارد دلار برای خرید رمزارزها جذب سرمایه کردهاند. این رقم تا پایان تابستان به ۸۶ میلیارد دلار رسیده است که بیش از دو برابر سرمایه جذبشده از عرضههای اولیه عمومی (IPO) در ایالات متحده در سال ۲۰۲۵ است. این حجم عظیم سرمایهگذاری نشاندهنده تغییری اساسی در رویکرد شرکتها به مدیریت دارایی است و برخی تحلیلگران آن را بحرانآفرین و همانند انبار کاهی میدانند که در انتظار جرقهای برای آتش گرفتن است.
بازار رمزارزها بهگونهای هیجانی عمل میکند که اعلام قصد یک شرکت برای خرید رمزارز میتواند ارزش سهام آن را بهسرعت چندین برابر کند. این پویایی و اقبال گسترده سرمایهگذاران باعث شده تا موجی از شرکتها مختلف به تقلید از نمونههای موفق (حداقل در کوتاه مدت) که با اعلام استراتژی رمزارزی ارزش خود را افزایش دادند، به مسیری مشابه کشیده شوند. این در حالی است که در برخی از موارد، شرکتها از توان مالی یا تخصص لازم برای مدیریت ریسکهای مرتبط با نوسانات شدید رمزارزها برخوردار نیستند.
برای مثال شرکت Bitmine Immersion Technologies، با حمایت پیتر تیل، کارآفرین برجسته و مؤسس پیپال و Palantir، با اعلام گردآوری حدود ۲۵۰ میلیون دلار برای خرید اتریوم به جریان شرکتهای فعال در حوزه خزانهداری کریپتو ملحق شد. این بیانیه سبب شد تا ارزش بازار این شرکت از ۲۶ میلیون دلار در روز جمعه پیش از اعلام خبر تا بیش از ۲ میلیارد دلار در امروز افزایش یابد. این رشد ناگهانی که جهش بزرگ با وجود اینکه موفقیتی انکار ناپذیر است، اما پرسشهایی را پیرامون پایداری این روند مطرح میکند.
با وجود هجوم شرکتهای کوچک و متوسط به سوی رمزارزها، غولهای فناوری نظیر متا و مایکروسافت از ورود به این بازار خودداری کردهاند و هردو شرکت طرح ایجاد خزانهداری بیتکوینی را رد کردند.
در مجامع عمومی این شرکتها، پیشنهادهایی برای افزودن بیتکوین به ترازنامههای مالی مطرح شد، اما این پیشنهاد با مخالفت قاطع سهامداران شد و رویکرد محافظهکارانه در دستور کار قرار گرفت. هیئتمدیره این شرکتها نیز با استدلالهایی نظیر وجود گزینههای کمریسکتر مانند صندوقهای قابلمعامله بورسی (ETF) رمزارزی، از سرمایهگذاری مستقیم در این داراییها خودداری کردهاند. نگاه محافظهکارانه بزرگترین شرکتهای فناوری آمریکا را میتوان نشانهای از نگرانیهای جدی درباره ریسک عملیاتی و شهرتی مرتبط با رمزارزها دانست.
در نگاه اولیه به نظر استراتژی خزانهداری رمزارزی برای برخی شرکتها سودآور بوده است. برای مثال، شرکت Volcon، تولیدکننده دوچرخههای برقی در تگزاس، در مدت یک هفته ۵۰۰ میلیون دلار برای خرید رمزارز جمعآوری کرد و ارزش هر سهم آن از ۹.۲۲ دلار به ۴۴ دلار افزایش یافت. با این حال، این رشد پایدار نبود و ارزش سهام این شرکت اندکی بعد به ۱۳.۴۰ دلار سقوط کرد.
الگوی مشابهی را برای شرکت فرانسوی Sequans Communications، تولیدکننده نیمههادیها، نیز مشاهده کردیم. این شرکت با جذب ۳۸۴ میلیون دلار برای خرید بیتکوین توانست ارزش سهام خود را تنها در طول یک هفته ۲۱۵ درصد افزایش دهد، اما پس از این جهش ناگهانی، با افت شدید ارزش سهامی این شرکت، ارزش هر سهم به کمتر از ۲ دلار کاهش یافت. نوسان شدید در ارزش سهام شرکتهای خزانهداری رمزارز نیز نشانه دیگری از ریسک بالای این استراتژی و تاییدی بر نگرانیهای تحلیلگران منتقد به این رویکرد است.
منتقدان برجستهای مانند جیم چانوس، از سرمایهگذاران شناختهشده بازار، با شرطبندی بر سقوط شرکتهای فعال در حوزه رمزارزها به صورت عملی نسبت به نگرانیهای خود از شکلگیری حباب در این زمینه وارد عمل شدهاند.
مایکل اورورک، تحلیلگر ارشد شرکت معاملاتی JonesTrading، میگوید: «من در طول سه دهه تجربه فعالیتم، هیچگاه دورهای را شاهد نبودم که سرمایهگذاران حاضرند چنین هزینه اضافهای را برای خرید داراییهایی پرداخت کنند که خودشان میتوانند به شخصه آن را خریداری کنند.»
یکی از نگرانیهای اصلی، استفاده برخی شرکتها از قابلیت «استیکینگ» برخی رمزارزها است که براساس آن رمزارزها برای کسب سود بیشتر قفل میشوند. این استراتژی، اگرچه میتواند سودآور باشد، اما در صورت سقوط ارزش بازار رمزارزها امکان دسترسی به داراییها را میگیرد و در نتیجه باعث تشدید ریسکهای مالی خواهد شد.
در برخی موارد، رفتار مدیران شرکتها نیز نگرانیهایی را پیرامون سواستفاده از هیجان بازار مطرح کرده است. برای مثال، مدیرعامل و مدیر مالی شرکت SRM Entertainment (که اکنون به Tron Inc. تغییر نام داده است) پس از اعلام خرید ۱۰۰ میلیون دلار رمزارز ترون، بیش از ۲ میلیون دلار از سهام شخصی خود را به فروش رساند. اقداماتی از این قبیل که با شعار عمومی شرکت همخوانی ندارد و به نظر ترفندی برای سود شخصی است، پرسشهایی درباره تعهد مدیران به چشمانداز بلندمدت این استراتژی و احتمال بهرهبرداری شخصی از شور بازار مطرح میکند.
با این همه مشارکت شرکتهای مهم سرمایهگذاری و چهرههای مطرح تا حدی باعث مشروعیت رویکرد خزانهداری رمزارزی شده است.
در حالیکه غولهای فناوری از این موج فاصله گرفتهاند، سرمایهگذاران نهادی بزرگی مانند Capital Group، D1 Capital Partners، Galaxy Digital و Cantor Fitzgerald فعالانه از پروژههای خرید رمزارز حمایت میکنند. همچنین، چهرههای برجستهای مانند اریک روزنگرن، رئیس سابق فدرال رزرو بوستون، به هیئتمدیره برخی از این پروژهها پیوستهاند.
یکی از پروژههای قابلتوجه، تشکیل نهادی با هدف خرید توکن Hype به ارزش ۳۰۵ میلیون دلار است که توسط باب دایموند، مدیرعامل سابق Barclays، هدایت میشود. حضور پررنگ سرمایهگذاران نهادی، باعث شده تا استراتژی جدید شرکتها با وجود نگرانیها از مشروعیت بیشتری برخوردار شود.
تغییر رویکرد دولت ایالات متحده به رمزارزها و چرخش سیاسی آمریکا نیز یکی دیگر از عوامل کلیدی و شتابدهنده به این موج است. دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، وعده داده است که آمریکا را به «پایتخت رمزارز جهان» تبدیل کند.
دولت آمریکا به رهبری ترامپ با حذف قوانین سختگیرانه پیشین و تدوین مقرراتی که رمزارزها را بهعنوان بخشی از سیستم مالی رسمی به رسمیت میشناسد، فضایی مساعد برای این استراتژی ایجاد کرده است. انتصاب اعضای کابینهای که نگاه مثبت به این صنعت دارند و همچنین سرمایهگذاری ۲ میلیارد دلاری شرکت خانوادگی ترامپ، Trump Media and Technology Group، در کریپتو نیز از جمله دیگر نشانههای تحول در نگاه دولت و حمایت مهمترین اقتصاد جهان از صنعتی است که به استراتژی رشد بسیاری شرکتها گره خورده است.
با این حال سوال اصلی این است که آیا استراتژی خزانهداری رمزارزی نشانهای از تحولی ساختاری در مدیریت مالی شرکتهاست یا صرفا تکرار حبابهای سوداگرانهای نظیر داتکام، SPAC یا بحران مسکن ۲۰۰۸ خواهد بود؟
طرفداران این استراتژی معتقدند که در محیطی با تورم بالا و کاهش ارزش پولهای فیات (ارزهای رایج)، رمزارزها راهی برای حفظ ارزش و کسب بازدهی ارائه میدهند. امکاناتی مانند استیکینگ و استفاده از اهرم مالی، مزایایی هستند است که ETFهای رمزارزی از آنها محروم هستند.
با این حال، منتقدان تاکید دارند که بسیاری از شرکتها از تجربه و زیرساخت لازم برای مدیریت ریسکهای این بازار برخوردار نیستند و تجربههای اخیر، مانند سقوط سهام شرکتهایی نظیر Volcon و Sequans، شواهد نگرانکنندهای در تایید این دیدگاه ارائه میدهد.
حجم گسترده فعالان این حوزه نیز باعث میشود تا در صورت نوسان شدید در بازار رمزارزها (همچون مواردی که در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۱۸ شاهد آن بودیم)، به بحرانی بزرگتر در خارج از صنعت کریپتو و در بازارهای سهامی منجر شود که شاید تبعات آن هم شرکتها و هم فعالان رمزارزی را گرفتار سازد.