توسعه هوش مصنوعی ایرانی پس از جنگ ۱۲ روزه؛ جهش به سمت خوداتکایی
تحولات ۱۲ روزه اخیر بیش از آنکه فقط یک بحران نظامی باشند، پنجرهای گشودند به…
۹ تیر ۱۴۰۴
۹ تیر ۱۴۰۴
زمان مطالعه : ۹ دقیقه
هوش مصنوعی با شتابی بیسابقه، قواعد جنگهای مدرن را بازنویسی کرده و میدان نبرد را به قلمرویی فراتر از تسلیحات سنتی برده است. درگیری ۱۲ روزه ایران و رژیم متجاوز اسرائیل، نمونهای بارز از این تحول بود که در آن سامانههای هدفگیری پیشرفته، پهپادهای خودمختار و جنگ اطلاعاتی مبتنی بر هوش مصنوعی، معادلات نظامی و ژئوپلیتیک را دگرگون کردند. از پهپادها و موشکهای نقطهزن ایران که گنبد آهنین را به آبکش آهنین بدل ساختند تا ویدئوهای جعلی که افکار عمومی را در شبکههای اجتماعی تسخیر کردند، این فناوری نشان داد که جنگ دیگر تنها در زمین و آسمان جریان ندارد. پیشبینیها حکایت از سرمایهگذاری بیش از ۳۰ میلیارد دلاری در هوش مصنوعی نظامی تا سال ۲۰۲۸ دارد، نشانهای از انقلابی که نهتنها میدانهای نبرد، بلکه آینده امنیت جهانی را بازتعریف میکند.
از آغاز حمله تجاوزکارانه اسرائیل به کشورمان، هوش مصنوعی، نقشی تعیینکننده در عملیات تهاجمی، تدافعی و جنگ اطلاعاتی ایفا کرد. این فناوری، به هر دو طرف امکان داد تا کارایی و تأثیرگذاری خود را در میدان نبرد و فراتر از آن ارتقا دهند. هرچند اطلاعات نظامی معمولاً اطلاعاتی به کلی سری محسوب میشوند و کشف پیشرفتهای نظامی کاری بسیار پیچیده است با این حال بر مبنای تحقیقات به عمل آمده از سوی خبرنگاران در سطح جهان و مبتنی بر برخی اطلاعات افشا شده موارد ذیل را میتوان به عنوان مهمترین کاربستهای هوش مصنوعی در جنگ میان ایران و رژیم تجاوزگر اسرائیل برشمرد.
اسرائیل بهدلیل سابقه طولانی درگیریهای نظامی، همواره به دنبال توسعه فناوریهای جنگی است. دو سامانه هوش مصنوعی «گاسپل» (هابسورا) و «لاوندر» از مهمترین ابزارهای جدید این رژیم برای شناسایی و هدفگیری دقیق هستند. این سیستمها ابتدا در غزه بهکار گرفته شدند و با تحلیل دادههای گسترده مانند تصاویر ماهوارهای و اطلاعات جاسوسی، اهداف احتمالی را شناسایی کرده و به تحلیلگران انسانی پیشنهاد حمله میدهند. کاربرد این فناوری باعث شد تعداد اهداف شناساییشده از حدود ۵۰ مورد در سال به بیش از ۱۰۰ مورد در روز برسد؛ رشدی ۷۳۰ برابری که سرعت و مقیاس عملیاتهای نظامی را متحول کرد. این سامانهها نهتنها فرآیند شناسایی بلکه تصمیمگیری را نیز تسریع کردهاند، بهطوریکه سرعت واکنش از توان انسان فراتر میرود؛ پدیدهای که برخی آن را «تکینگی میدان نبرد» مینامند. همچنین گزارشهایی وجود دارد که این سیستمها در ترور فرماندهان و دانشمندان ایرانی نیز مورد استفاده قرار گرفتهاند.
ایران نیز به نظر میرسد در زمانبندی ارسال پهپادها، موشکهای دوربرد و موشکهای هایپرسونیک از هوش مصنوعی استفاده کرده است. زمانبندی ارسال این پرتابهها به نحوی بوده است که با وجود تفاوت بسیار زیاد سرعت حرکت به صورت تقریباً همزمان به سرزمینهای اشغالی رسیده و توانستهاند با درگیر کردن سامانههای دفاعی رژیم متجاوز اسرائیل نرخ موفقیت در اصابت را بالا برند. بدون شک محاسبه و تنظیم ارسال این پرتابهها به صورت دستی و انسانی کاری طاقتفرسا و پرخطا است. هرچند در خصوص جزییات عملکرد سیستمهای آفندی ایران اطلاعات دقیقی در دست نیست اما از یک طرف دقت اصابتها که منجر به درخواست آتشبس از طرف اربابان رژیم تجاوزگر اسرائیل شد و از طرف دیگر کاهش چشمگیر پرتابههای ارسالی در عین حفظ پایداری تعداد اصابتها نشان از تقویت سامانه هوش مصنوعی تصمیمگیر در خصوص زمانبندی ارسال پرتابهها دارد.
رژیم متجاوز اسرائیل در جریان درگیری اخیر، از انواع موشکهای هدایتشونده و مهمات هوشمند مانند اسپایک، JDAM و SPICE استفاده کرد که با کمک GPS و الگوریتمهای هوش مصنوعی، قادر به هدفگیری دقیق زیرساختهای نظامی ایران بودند. این حملات منجر به آسیب جدی به پدافندهای هوایی، سکوهای موشکی و شهادت برخی فرماندهان و دانشمندان ایرانی شد. این کشور همچنین از پهپادهای انفجاری کوچک و هوشمند بهره برد که از ماهها قبل در خاک ایران مستقر شده بودند. این پهپادها با فناوری سوارم، الگوریتمهای هماهنگکننده و ناوبری خودمختار، قادر به تبادل داده، تصمیمگیری لحظهای و حمله به اهداف کلیدی مانند رادارها و گرههای ارتباطی بودند. توانایی عملکرد در شرایط پارازیت یا شب، آنها را به ابزاری مرگبار در حملات چندلایه تبدیل کرد.
در مقابل، ایران از موشکهای پیشرفتهای مانند خیبرشکن، عماد و فتاح-۱ (موشک هایپرسونیک) بهره گرفت که با قابلیت هدایت تطبیقی و سیستمهای تشخیص تصویر، توان اصابت دقیق حتی در شرایط اختلال GPS را داشتند. موشکهای ایرانی با دقت چند ده متری، پس از طی فاصلهای نزدیک به ۲ هزار کیلومتر، توانستند به اهداف تعیینشده در عمق سرزمینهای اشغالی ضربه بزنند، هرچند بهدلیل سانسور شدید، اطلاعات دقیقی از خسارات منتشر نشده است. در سوی دیگر، ایران نیز از پهپادهای پیشرفتهای چون شاهد-۱۳۶ MS استفاده کرد که به مینیکامپیوترهای قدرتمند (Nvidia Jetson Orin) و سامانه ضدپارازیت ناصر مجهز بودند. این پهپادها با قابلیت شناسایی تصویر بلادرنگ و ناوبری خودمختار، توانستند با نفوذ در سامانههای دفاعی اسرائیل، آنها را تحت فشار قرار دهند. استفاده از این پهپادها در قالب حملات گروهی و طعمهسازی، نشان از بلوغ ایران در بهکارگیری فناوریهای نامتقارن و توسعه مهمات سرگردان نیمهخودمختار دارد.
رژیم تجاوزگر اسرائیل به طور گستردهای از جنگ الکترونیک برای ایجاد اختلال و فریب رادارهای ایرانی استفاده کرد که باعث بیاثر شدن باتریهای موشکهای سطح به هوای ایران شد. جنگندههای رادارگریز F-35I اسرائیل مجهز به پادهای جنگ الکترونیک بودند که قادر به پارازیت و فریب رادارها به صورت زمانواقعی بودند. علاوه بر این، عملیات سایبری رژیم متجاوز اسرائیل با جنگ الکترونیک ادغام شد تا آسیبپذیریهایی را برای حملات هوایی ایجاد کند، از جمله استفاده از بدافزار و پالسهای EMP برای از کار انداختن سیستمهای فرماندهی و کنترل، آرایههای راداری و حتی پرتابگرهای موشک ایران در لحظات پیش از آغاز فاز جنبشی. این موضوع نشاندهنده اهمیت فزاینده جنگ الکترونیک است که در آن نامرئی بودن الکترونیکی میتواند حتی قویترین دفاع فیزیکی را خنثی کند.
در مقابل ایران نیز در پهپادهای خود از فناوریهای ضدپارازیت پیشرفتهای بهره برد که به آنها امکان ناوبری خودمختار را حتی در صورت قطع ارتباط میداد. این قابلیت به پهپادها کمک میکرد تا در محیطهای الکترومغناطیسی چالشبرانگیزتر به طور مؤثرتری عمل کنند.
رژیم تجاوزگر اسرائیل از هوش مصنوعی در سامانههای گنبد آهنین و آرو برای رهگیری موشکهای بالستیک ایران استفاده کرد. گنبد آهنین، با رادار EL/M-2084، تهدیدات کوتاهبرد را شناسایی و مسیر آنها را پیشبینی میکند. واحد کنترل مدیریت نبرد (BMC) با الگوریتمهای هوش مصنوعی، تنها در صورت تهدید مناطق مسکونی، موشکهای رهگیر Tamir را شلیک میکند. سیستم آرو، که برای رهگیری موشکهای بالستیک در فاز فضایی طراحی شده، با تحلیل بلادرنگ دادههای حسگر، نرخ موفقیت بالایی را در برابر حملات ایران ثبت کرد. همچنین، یک THAAD آمریکایی نیز به عنوان پشتیبان در اسرائیل مستقر شده بود. با توجه به اختلالاتی که در خصوص سیستم پدافندی ایران در مواجهه با اسراییل رخ داد و محرمانگی اطلاعات نظامی جزئیات سامانههای پدافندی فاش نشده، اما موفقیت موشکهای نقطهزن نشاندهنده توانمندیهای پیشرفته ایران در بهرهگیری از هوش مصنوعی است.
هر دو طرف جنگ، از هوش مصنوعی مولد برای جنگ اطلاعاتی و سایبری بهره بردند. ایران، با کمک گروه هکری APT35، حملات فیشینگ پیشرفتهای را با استفاده از پیامهای تولیدشده توسط هوش مصنوعی علیه متخصصان فناوری اسرائیلی اجرا کرد، که برای سرقت اطلاعات حساس مانند کدهای احراز هویت طراحی شده بودند. این حملات نشاندهنده آن است که ابزارهای سایبری مجهز به هوش مصنوعی، مانند کیتهای فیشینگ «Sneaky 2FA» که با قیمت حدود ۲۰۰ دلار درپلتفرمهایی مانند تلگرام قابل تهیه هستند، به راحتی در دسترس بازیگران با مهارت کمتر نیز قرار گرفتهاند و تهدیدات سایبری را گسترش میدهند. همچنین، با توجه به سانسور شدید رژیم متجاوز اسرائیل و عدم امکان انتشار تصاویر واقعی از نقاط نظامی و حساس اصابت موشکها، ویدئوهای جعلی تولیدشده توسط هوش مصنوعی، مانند صحنههای جعلی تخریب تلآویو یا ساقط شدن جنگندههای اف-۳۵، میلیونها بازدید در پلتفرمهایی مانند تیکتاک و ایکس کسب کردند. رژیم متجاوز اسرائیل نیز از محتوای جعلی، مانند تصاویر بمبافکنهای B-2 بر فراز تهران، برای تضعیف روحیه ایرانیان استفاده کرد. این عملیات، که به «جنگ شناختی» منجر شد، نشان داد که هوش مصنوعی چگونه ادراک عمومی را دستکاری میکند.
اسرائیل در عملیات متجاوزکارانه خود علیه ایران، از هوش مصنوعی برای پردازش سریع دادههای جاسوسی استفاده کرد. با بهرهگیری از پلتفرمهایی مانند Azure AI مایکروسافت، اطلاعات جمعآوریشده توسط جاسوسان انسانی—از جمله مکالمات رهگیریشده و ترجمه آنها—با سرعت تحلیل و غربالگری شدند. این فناوری امکان شناسایی اهداف با اولویت بالا، مانند سایتهای موشکی یا زیرساختهای وابسته به سپاه، را فراهم کرد و باعث افزایش دقت و سرعت عملیات شد. این سیستمها از اکتبر ۲۰۲۴ برنامهریزی و در جنگ اخیر بهطور مؤثر اجرا شدند. در حوزه فرماندهی و کنترل نیز، هوش مصنوعی نقش کلیدی در جمعآوری و تحلیل اطلاعات بلادرنگ داشت. همزمان، اسرائیل با عملیات سایبری، سعی در از کار انداختن سامانههای C2 ایران، شامل رادارها، مراکز فرماندهی و شبکههای ارتباطی داشت تا مسیر حملات هوایی را هموار کند. همچنین، گزارشهایی از نقشآفرینی فرماندهی سایبری آمریکا در ارائه اطلاعات هدف، پیشبینی واکنش ایران و پشتیبانی لحظهای از عملیات منتشر شده است. در مقابل، ایران با نفوذ سایبری به دوربینهای مداربسته و هوشمند اسرائیلیها، توانست اثرگذاری حملات موشکی خود را در لحظه ارزیابی کند و دقت عملیات را بهبود بخشد.
در بحبوحه تشدید درگیریها، ابزارهای هوش مصنوعی جدیدی برای شبیهسازی سناریوهای ژئوپلیتیکی و پیشبینی نتایج جنگ معرفی شدند. به عنوان مثال، ابزار هوش مصنوعی «نورث استار» که توسط استاد سابق هاروارد، آروید بل، توسعه یافته است، از مدلهای دیجیتالی رهبران جهان برای پیشبینی واکنشها به اقدامات نظامی استفاده میکند. این سیستم، اگرچه مستقیماً توسط طرفین درگیر در جنگ ۱۲ روزه به کار گرفته نشد، اما در زمان اوجگیری این درگیریها مورد توجه قرار گرفت و برخی معتقد بودند که میتواند به پیشبینی تحولات درگیری ایران و اسرائیل و هدایت انتخابهای دیپلماتیک کمک کند. هدف این سیستم ارائه هشدارهای اولیه برای جلوگیری از درگیریها از طریق بینشهای زودهنگام است.
درگیری ۱۲ روزه ایران و رژیم متجاور اسرائیل، نقش تعیینکننده هوش مصنوعی در جنگهای مدرن را به نمایش گذاشت. سامانههای هدفگیری پیشرفته مانند «گاسپل» و «لاوندر» سرعت و دقت عملیات را به سطحی بیسابقه رساندند، در حالی که پهپادهای خودمختار شاهد-۱۳۶ با نفوذ به دفاع چندلایه رژیم تجاوزگر اسرائیل، محدودیتهای گنبد آهنین را آشکار کردند. جنگ سایبری و اطلاعاتی، با ویدئوهای جعلی که میلیونها بازدید در شبکههای اجتماعی بهدست آوردند و حملات فیشینگ پیشرفته، نشان داد که هوش مصنوعی چگونه میتواند ادراک عمومی و ثبات سیاسی را هدف قرار دهد.
رهبر انقلاب بارها بر ضرورت تسلط بر فناوریهای پیشرفته، بالاخص دستیابی به لایههای عمیق هوش مصنوعی، در حوزههای مختلف از جمله در حوزههای نظامی، تأکید کردهاند و این درگیری، اهمیت این دیدگاه را بیش از پیش برجسته ساخت. اما این تنها آغاز تحولات است. در گزارش بعدی، «انقلاب سوم در جنگها: همگرایی هوش مصنوعی، کوانتوم و زیستفناوری»، به بررسی عمیقتر همافزایی این فناوریها و تأثیرات آنها بر آینده جنگها میپردازیم. سپس، در «ایران در جنگهای نسل سوم: استراتژیهای اقتدار»، راهکارهایی عملی برای تقویت جایگاه استراتژیک ایران در این عصر جدید ارائه خواهد شد.