سازمان نصر تهران برای ارائه تسهیلات به شرکتهای فاوا فراخوان داد
سازمان نظام صنفی رایانهای استان تهران از کلیه شرکتهای عضو سازمان که مایل به بهرهمندی…
۸ تیر ۱۴۰۴
۸ تیر ۱۴۰۴
زمان مطالعه : ۴ دقیقه
همین ۱۲ روز کافی بود تا اقتصاد و اکوسیستم نوآوری کشور وارد فصل تازهای از «نااطمینانی» شود؛ فصلی که تقریبا تمام فعالان این حوزه را تحت تاثیر قرار داده و تاثیراتش همچنان در حال بروز خواهد داد.
۱۲ روز التهاب و نااطمینانی گذشت؛ روزهایی که هر ساعتش وزن یک سال را داشت. همین ۱۲ روز اقتصاد و اکوسیستم نوآوری کشور را وارد فصل جدیدی از «نااطمینانی» کرد که در آن تقریبا تمام افراد حاضر در این اکوسیستم را تحت تاثیر قرار داده و خواهد داد. البته که تجربه چنین فضایی در چند سال اخیر مختص ایران نیست و کافیست نگاهی بیندازیم به اقتصاد اوکراین پس از سال ۲۰۲۲، یا به استارتاپهای سوری که طی کمتر از یک دهه، از اکوسیستمی در حال تولد به خاطرهای جمعی بدل شدند.جنگها قادرند آنچه را که در طی سالها با زحمت و امید ساخته شده، تنها در چند روز از هم بپاشند.
دقیقا همین نکته است که زنگ خطر را برای ما به صدا درمیآورد؛ این «فصل جدیدی از نااطمینانی» و آنچه رخ داد، یک اختلال کوتاه نبود؛ بلکه نشان داد چقدر ساختارهای اقتصادی، دیجیتال و انسانی ما شکنندهتر از آن چیزی است که گمان میکردیم.
جنگها مخربند و بسیاری از کسب و کارهای دیجیتال را دچار شوک عمیق میکنند. البته «شوک» به اکوسیستم نوآوری از طریق کاهش اعتماد عمومی و به تعویق افتادن سرمایهگذاری، افت خرید و فروش و تنزل جریان نقدینگی همچنین آسیبپذیری و در نهایت محدودسازی دسترسی به زیرساختهای مهمی مانند اینترنت خود را نشان میدهد.
اما آنچه که در نهایت به عنوان ضربه اساسی به اکوسیستم تلقی می شود، کاهش تابآوری روانی تیمها از طریق موارد بالاست. همان چیزی که در نهایت بازسازی پس از بحران را سخت و دشوار میکند.
در واقع بحرانها فقط پول را تهدید نمیکنند؛ آنها ذهنها و انرژی انسانی را نشانه میگیرند و این شاید عمیقترین تخریب جنگها و انواع شرایط بحرانی بر اکوسیستم نوآوری باشد.
با همه این تهدیدها و چالشهایی که با آن مواجه هستیم و به زودی نیز روبرو میشویم، یک پرسش مطرح است که «آیا این فقط یک شوک مقطعی است؟ یا وارد عصر تازهای شدهایم که این سطح از نااطمینانی، قاعده جدید بازی است؟». برای پاسخ به آن باید به تجربه سایر کشورها رجوع کرد که نشان میدهد بحرانها اثرات پایداری بر DNA اقتصاد دیجیتال میگذارند. شرکتها پس از جنگ یا ناامنی، ساختارهایشان را محتاطتر، تیمهایشان را کوچکتر، سرمایهگذاریها را دیرتر، و نوآوریها را محافظهکارانهتر میکنند؛ که به معنای یک عقبگرد جمعی است که گاهی سالها زمان میبرد تا ترمیم شود. اگر شود.
پس چه باید کرد؟ باید به مفاهیمی بازگشت که شاید کمتر از گذشته به آن پرداخته شده و آنگونه که باید مورد توجه قرار نگرفته است. یکی از این مفاهیم تابآوری است. اما واقعیت این است که تابآوری تنها به معنای بازگشت به شرایط قبل نیست.تابآوری یعنی خلق یک نظم تازه؛ یادگیری از بحران، بازطراحی مدلهای کسبوکار، باز چینش زنجیرههای تامین، آمادهسازی تیمها برای روزهایی حتی مبهمتر.
اکوسیستم نوآوری ایران، امروز بیش از هر زمان دیگری به حفظ پیوندهای اعتماد، احتیاط در تصمیمگیری و نگاه واقعبینانه به ریسکها نیاز دارد.
این دوره، زمانی برای تصمیمگیریهای هیجانی یا بازطراحیهای پرریسک نیست؛ بلکه فرصتی است برای تقویت همبستگی، شفافیت و مراقبت از منابع انسانی و سرمایههای اجتماعی که در سالهای گذشته با زحمت فراوان ساخته شدهاند.
مهمترین آموخته رخدادهای سالهای گذشته ایران به مانند آنچه در سالهای ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱ و بحران اخیر رخ داد، این است که «هیچچیز به اندازه همبستگی و مراقبت آگاهانه و همراه ماندن، یک سازمان را از دل بحران بیرون نمیکشد»
شاید این همان چیزی است که باید امروز جدیتر از همیشه به آن فکر کنیم.اینکه در کنار سرمایه، استراتژی و تکنولوژی، سرعت یادگیری جمعی ماست که تعیین میکند در آزمونهای بعدی، چهقدر دوام خواهیم آورد. البته این «یادگیری» باید در بخشهای حاکمیتی و رگولاتوری نیز وجود داشته باشد و سرعت آن نیز با اکوسیستم یکسان و یا با اختلاف کم باشد.