skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

باشگاه مدیران

نیما شمساپور مدیرعامل بنیان نوآوری فرانیک

نیما شمساپور مدیرعامل بنیان نوآوری فرانیک

توسعه هوش مصنوعی برای رشد اقتصادی فراگیر

نیما شمساپور مدیرعامل بنیان نوآوری فرانیک
نیما شمساپور
مدیرعامل بنیان نوآوری فرانیک

۱۹ اسفند ۱۴۰۳

زمان مطالعه : ۹ دقیقه

شماره ۱۳۲

تاریخ به‌روزرسانی: ۲۶ اسفند ۱۴۰۳

گروهی از کارآفرینان در یکی از پرترافیک‌ترین مناطق حاشیه‌ای یک کشور در حال توسعه گرد هم آمده‌اند تا فرصت‌های جدیدی برای کسب‌وکارهای کوچک ایجاد کنند. این افراد بخشی از یک برنامه وام‌دهی خرد هستند که با استفاده از هوش مصنوعی برای ارزیابی اعتبار کسب‌وکارهای کوچک طراحی شده‌ است.

وام‌دهی خرد به کسب‌وکارهای کوچک مانند دستفروشان، صنعتگران محلی یا ارائه‌دهندگان خدمات غیررسمی کمک می‌کند تا بتوانند سرمایه مورد نیازشان را بدون نیاز به شرایط سخت بانکی دریافت کنند. کسانی که معمولاً از سوی بانک‌های سنتی نادیده گرفته می‌شوند.

از رویا تا واقعیت

یکی از این کارآفرینان سان است. او خیاط ماهری است که لباس‌های منحصربه‌فرد خلق می‌کند و در یک بازار آنلاین می‌فروشد. پیش از پیوستن به این برنامه، سان همیشه با چالشی بزرگ روبه‌رو بود: تامین سرمایه برای خرید چرخ خیاطی پیشرفته‌تر و پارچه‌های بیشتر. بدون سابقه اعتباری رسمی، بانک‌ها کمکی به او نمی‌کردند.

اما این داستان وقتی تغییر کرد که سان وارد یک برنامه نوآورانه شد که از هوش مصنوعی برای تحلیل داده‌ها استفاده می‌کند. سیستم با بررسی درآمد، نظر مشتریان و تراکنش‌های مالی سان، به او وامی کوچک با شرایط مناسب داد. نتیجه؟ فقط در یک سال، درآمد او دو برابر شد. دو شاگرد استخدام کرد و کسب‌وکار خیاطی‌اش که روزی تنها یک رویا بود، حالا به داستان موفقیتی الهام‌بخش تبدیل شده است که همه درباره‌ آن صحبت می‌کنند.

برخلاف آنچه معمولاً تصور می‌شود، هوش مصنوعی مختص صنایع پیشرفته کشورهای ثروتمند نیست. این فناوری به‌سرعت وارد حوزه‌هایی همچون بانکداری، کشاورزی، بهداشت و آموزش شده ‌است. هوش مصنوعی اکنون همچون ابزاری قدرتمند برای شکستن چرخه فقر عمل می‌کند و به کارآفرینانی مانند سان این امکان را می‌دهد که با دسترسی به منابع مالی و فرصت‌های جدید، کسب‌وکار خود را به سطح جدیدی ارتقا دهند.

فرصتی برای همه

هوش مصنوعی ابزاری قدرتمند است که به بخش‌های دولتی و خصوصی امکان می‌دهد تصمیمات به‌مراتب هوشمندانه‌تر و کارآمدتری بگیرند. اساس کار هوش مصنوعی در آموزش سامانه‌های رایانه‌ای استوار است تا این سیستم‌ها بدون نیاز به برنامه‌نویسی خاص، با استفاده از داده‌ها، الگوهای پنهان را شناسایی و پیش‌بینی کنند.

این توانایی در پیش‌بینی، به‌ویژه در شرایطی که اطلاعات پراکنده و منابع محدود هستند، کاربرد زیادی دارد. به عنوان مثال، در کشاورزی، ابزارهای تحلیلی مبتنی بر هوش مصنوعی می‌توانند به کشاورزان کمک کنند تا با تحلیل الگوهای آب‌وهوایی، وضعیت خاک و قیمت‌های بازار، بهترین زمان کشت و مناسب‌ترین محصول را انتخاب کنند. استفاده از چنین بینش‌هایی می‌تواند به کاهش اتلاف منابع، افزایش بهره‌وری و در نهایت بالا بردن درآمد کشاورزان کمک کند.

هوش مصنوعی همچنین با تحلیل مجموعه داده‌های عظیمی که پیشتر بلااستفاده می‌ماند، به فرایند ساماندهی ارائه خدمات دولتی و کیفیت سیاست‌گذاری‌ها بهبود می‌بخشد. برای مثال، تحلیل داده‌های کلان می‌تواند الگوی گسترش بیماری‌ها را شناسایی کند و نشان دهد که بیماری در چه مناطقی و چگونه شیوع می‌یابد. این فناوری از طرفی امکان پیش‌بینی مناطق پرخطر و زمان اوج‌گیری مبتلایان را فراهم می‌کند و زمینه‌ساز برنامه‌ریزی موثرتر برای کنترل و پیشگیری از شیوع می‌شود.

سیاست‌گذاران به کمک این اطلاعات می‌توانند منابع را بهتر مدیریت کنند و بودجه را در مهم‌ترین بخش‌ها به کار گیرند. همین ظرفیت هوش مصنوعی برای تصمیم‌گیری مبتنی بر داده‌ها، اساس توان بالقوه آن در تحولات اجتماعی و اقتصادی است. کشورهای مختلف با استفاده از هوش مصنوعی، تحولاتی اساسی در اقتصاد و خدمات عمومی رقم زده‌اند که نمونه‌های موفق آن در ادامه بررسی می‌شود.

توانمندسازی بنگاه‌های کوچک و متوسط

بنگاه‌های کوچک و متوسط یا SMEها در بسیاری از کشورهای در حال توسعه همچون ستون فقرات اقتصاد عمل می‌کنند. آنها بخش زیادی از کسب‌وکارها و اشتغال در این کشورها را به خود اختصاص می‌دهند. با این حال، این بنگاه‌ها اغلب با چالش‌هایی نظیر دسترسی محدود به منابع مالی، زیرساخت‌های ناکافی و فرایندهای اداری پیچیده مواجه هستند. هوش مصنوعی می‌تواند این موانع را از پیش پا بردارد و فرصت‌های جدیدی برای رشد آنها فراهم کند.

مدل‌های پیش‌بینی هوش مصنوعی به موسسات مالی امکان می‌دهند تا ریسک اعتباری را با دقت بیشتری ارزیابی کنند. این امر موجب می‌شود این موسسات نرخ‌های بهره پایین‌تری به بنگاه‌های کوچک پیشنهاد دهند یا شرایط بازپرداخت انعطاف‌پذیرتری فراهم کنند. سامانه‌های گفت‌وگوی هوشمند (چت‌بات‌ها) و پلتفرم‌های آنلاین، فرایندهای اداری را ساده‌تر می‌کنند و اجازه می‌دهند صاحبان کسب‌وکار بدون نیاز به مراجعه حضوری، شرکت ثبت کنند یا مجوزهای لازم را دریافت کنند.

علاوه بر این، ابزارهای تحلیلی و مطالعات بازار مبتنی بر هوش مصنوعی می‌توانند نیازهای مصرف‌کننده را شناسایی، پیش‌بینی روندهای آینده را تسهیل و مدیریت موجودی را بهینه کنند. مجموع این مزایا باعث می‌شود بنگاه‌های کوچک و متوسط قدرت رقابت بیشتری پیدا کنند. نتیجه‌ این امر تنوع و پایداری بیشتر اقتصاد ملی است.

مدیریت نوآوری: از قانون تا اجرا

ایجاد فضای سیاستی مناسب برای پیاده‌سازی موثر هوش مصنوعی در اقتصاد ضروری است. دولت‌ها و نهادهای قانون‌گذار باید قوانینی تدوین کنند که ضمن حمایت از نوآوری، خطرهایی مانند سوءاستفاده از داده‌ها و تبعیض الگوریتمی را کاهش دهند.

برای مثال، قوانین حفاظت از داده‌ها در جلب اعتماد عمومی به خدمات مبتنی بر هوش مصنوعی اهمیت کلیدی دارد. از سوی دیگر، سیاست‌گذاران باید مقرراتی برای تشویق رقابت سالم وضع کنند و مانع از انحصارطلبی شرکت‌های بزرگ فناوری شوند تا برای نوآوران محلی فضایی برای رشد فراهم آید.
همچنین توجه به ملاحظات اخلاقی در این زمینه بسیار مهم است. الگوریتم‌ها می‌توانند ناخواسته با تولید داده‌های آموزشی جانبدارانه یا اعمال نکردن نظارت، نابرابری‌های موجود را بازتولید کنند. چارچوب‌های حکمرانی باید شفافیت این سامانه‌ها را تضمین و توسعه‌دهندگان را ملزم کنند که روش تصمیم‌گیری در حوزه‌های حساس مانند اعطای وام یا ارائه خدمات عمومی را توضیح دهند.

وجود نهادهای نظارتی مستقل می‌تواند از یک سو به برقراری توازن در بهره‌مندی از مزایای هوش مصنوعی کمک و از سوی دیگر بر اجرای استانداردهای منصفانه نظارت کند. برای پیشرفت در این زمینه، توجه به زیرساخت‌ها و ظرفیت‌سازی از اهمیت بالایی برخوردار است که در بخش بعد به طور کامل به آن پرداخته می‌شود.

پیش‌نیازهای فراگیری هوش مصنوعی

گسترش استفاده از هوش مصنوعی نیازمند زیرساخت‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات مانند اتصال پایدار اینترنت و مراکز داده و منابع انرژی کافی است. بسیاری از مناطق روستایی و دورافتاده در کشورهای در حال توسعه هنوز به اینترنت یا برق پایدار دسترسی ندارند و این مساله شکاف دیجیتالی را عمیق‌تر می‌کند. برای رفع این فاصله، نیاز به سرمایه‌گذاری ویژه در شبکه‌های مخابراتی، طرح‌های مقرون‌به‌صرفه اینترنتی و برنامه‌های برق‌رسانی روستایی، احساس می‌شود.

از سوی دیگر، پرورش سرمایه انسانی برای فراگیر شدن هوش مصنوعی ضروری است. آشنایی با مبانی هوش مصنوعی باید از مدارس ابتدایی آغاز شود و تا دوره‌های تخصصی دانشگاهی و مراکز آموزشی فنی و حرفه‌ای تداوم یابد. با تقویت توان داخلی در زمینه یادگیری ماشین، علم داده و مهندسی نرم‌افزار، کشورها می‌توانند اکوسیستم هوش مصنوعی بومی ایجاد کنند و از اتکا به فناوری‌های وارداتی بکاهند. مشارکت‌های دولتی-خصوصی و طرح‌های گواهینامه صنعت نیز می‌تواند این روند را تسریع و دانشجویان و متخصصان را به مهارت‌های لازم مجهز کند.

راهکاری برای اثرگذاری حداکثری

برای دستیابی به بیشترین اثرگذاری، همکاری میان دولت، شرکت‌های خصوصی، دانشگاه‌ها و نهادهای مدنی در حوزه هوش مصنوعی الزامی است. دولت‌ها می‌توانند با ارائه کمک‌های مالی، معافیت‌های مالیاتی یا بودجه برای موسسات پژوهشی عمومی، تحقیق در حوزه‌ هوش مصنوعی را رونق ببخشند. در سمت مقابل شرکت‌های خصوصی می‌توانند تخصص فنی و مجموعه داده‌های مرتبط خود را به اشتراک بگذارند و استارت‌آپ‌ها را راهنمایی کنند.

در همین حال، دانشگاه‌ها و آزمایشگاه‌های تحقیقاتی می‌توانند بر تحقیقات بنیادین در هوش مصنوعی و تربیت نیروی متخصص محلی متمرکز شوند و شکاف میان نوآوری‌های نظری و کاربردهای عملی را پر کنند. سازمان‌های مردم‌نهاد نیز نقشی حیاتی در ترویج استفاده مسئولانه از هوش مصنوعی دارند تا جوامع محروم نادیده گرفته نشوند. این سازمان‌ها با طرح مباحثی در زمینه حریم خصوصی، تعصب الگوریتمی و دسترسی عادلانه، به شکل‌گیری راهکارهایی نوآورانه و اخلاقی کمک می‌کنند. این مشارکت چندجانبه در واقع ستون اصلی به‌کارگیری پایدار و فراگیر هوش مصنوعی قلمداد می‌شود.

کلید توانمند‌سازی سیاست‌گذاران

سیاست‌گذاران می‌توانند از ابزارهای هوش مصنوعی برای ارتقای کیفیت تصمیم‌گیری اقتصادی بهره جویند. تحلیل‌های پیش‌بینی‌کننده به آنها کمک می‌کند میزان درآمدهای مالیاتی، هزینه‌های عمومی و حتی تاثیر احتمالی مقررات جدید بر صنایع را برآورد کنند. داشبوردهای لحظه‌ای پشتیبانی‌شده با داده‌های گسترده، به سیاست‌گذاران امکان می‌دهند که تغییرات اقتصادی را دقیق‌تر رصد و مشکلاتی مانند افزایش ناگهانی قیمت‌ها یا اختلال در زنجیره تامین را پیش از بحران شناسایی کنند.

علاوه بر این، هوش مصنوعی زمینه را برای انواع مشارکت‌های مردمی در حکمرانی فراهم می‌کند. با تحلیل بازخورد شهروندان در شبکه‌های اجتماعی یا پلتفرم‌های مشارکتی، مسئولان می‌توانند نظر عموم را بسنجند و آن را در چرخه سیاست‌گذاری وارد کنند. این فرایند مشارکتی افزون بر اینکه کیفیت تصمیمات را بالا می‌برد اعتماد مردم به نهادهای دولتی را نیز تقویت می‌کند.

پلی به سوی فردای روشن‌تر

در کشورهای در حال توسعه، هوش مصنوعی درصدد شکستن مرزهای سنتی است؛ از تسهیل دسترسی به خدمات مالی گرفته تا ارتقای بهره‌وری در کشاورزی و خدمات دولتی. اما برای شکوفایی این پتانسیل، به زیرساخت‌های مناسب، آموزش نیروی کار و سیاست‌های حمایتی نیاز است. تجربه موفق کشورهایی نظیر هند، کنیا و برزیل بیانگر آن است که تحقق این پتانسیل مستلزم سرمایه‌گذاری در زیرساخت، پرورش نیروی انسانی و تعیین چارچوب‌های سیاستی حمایتی است.

البته راه برای بهره‌برداری کامل از هوش مصنوعی در خدمت رشد اقتصادی فراگیر همچنان طولانی است. چالش‌هایی نظیر شکاف دیجیتالی، حکمرانی داده‌ها و مخاطرات اخلاقی الگوریتم‌ها همچنان پابرجا هستند و تنها از طریق همکاری همگانی و آینده‌نگرانه می‌توان بر آنها غلبه کرد. دولت‌ها باید با تامین اعتبار در حوزه اتصال اینترنتی، آموزش و پژوهش، و در عین حال ایجاد ساختارهای نظارتی قدرتمند برای حمایت از شهروندان، پیشگام باشند. در همین حال، بخش خصوصی، دانشگاه‌ها و نهادهای مدنی نیز باید هر یک در جایگاه خود سهیم شوند تا با هم‌افزایی توانمندی‌ها، گام‌های عملی در جهت توسعه فراگیر بردارند.

چنانچه هوش مصنوعی به ‌شکلی استراتژیک و اخلاقی به کار گرفته شود، می‌تواند محرک اصلی توسعه اقتصادی پایدار و فراگیر باشد. این فناوری می‌تواند نسل جدیدی از کارآفرینان را قدرت ببخشد، موانع مالی را کاهش دهد و سیاست‌گذاران را در اتخاذ تصمیم‌های بهتر یاری کند. در نهایت، سرنوشت هوش مصنوعی در دستیابی به تحولات بزرگ اقتصادی و اجتماعی، به اراده جمعی، خلاقیت و پایبندی به اصول مسئولانه وابسته است. اگر همه ذی‌نفعان به‌درستی عمل کنند، هوش مصنوعی دیگر تنها یک مرحله از پیشرفت فناورانه نخواهد بود، بلکه به نیرویی تبدیل می‌شود که با آزادسازی استعدادهای انسانی، توانمندسازی جوامع محروم و خلق آینده‌ای پر از فرصت و رشد، تحول‌آفرین خواهد شد.

این مطلب در شماره ۱۳۲ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۱۳۲ پیوست
دانلود نسخه PDF
https://pvst.ir/kji

0 نظر

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

برای بوکمارک این نوشته
Back To Top
جستجو