skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

مدیرعامل آسیاتک: تکمیل پروژه فیبر نوری تا پایان برنامه هفتم زمان می‌برد

میثم قاسمی تحریریه

۱۹ اسفند ۱۴۰۳

زمان مطالعه : ۱۷ دقیقه

شماره ۱۳۲

تاریخ به‌روزرسانی: ۶ فروردین ۱۴۰۴

محمدعلی یوسفی‌زاده مدیرعامل آسیاتک

آسیاتک از جمله شرکت‌های صنعت ICT‌ است که در بخش‌های مختلفی فعالیت دارد و از طرفی خرید سهام این شرکت از سوی همراه اول، تعداد موضوعاتی را که باید در مصاحبه پایان سال مطرح کرد افزایش داده است. با این حال شاید مهم‌ترین موضوعی که در این سال‌ها اپراتورهای ثابت درگیر آن شده‌اند، توسعه شبکه فیبر نوری است. به همین دلیل بخش عمده گفت‌وگوی پیوست با محمدعلی یوسفی‌زاده، مدیرعامل آسیاتک، به موضوع فیبر نوری اختصاص یافته و در کنار آن به دیتاسنتر آسیاتک و سهامداری همراه اول در این شرکت نیز پرداخته‌ایم.

دولت قبل برای پروژه فیبر نوری سروصدای زیادی به پا کرده بود؛ البته بسیاری از این اتفاق انتقاد می‌کردند، چراکه معتقد بودند با وجود این‌همه سروصدا، دستاوردی حاصل نشده است. با وجود این، در دولت جدید اثری از سروصداهای قبل هم نیست، به طوری که گویا پروژه به طور کلی متوقف شده است. با این تفاصیل، به عنوان شرکتی که در این حوزه فعال است توضیح دهید چه اتفاقاتی در فیبر نوری کشور در جریان است. به نظر من این مساله لزوماً ارتباطی به تغییرات دولت ندارد. وزارت ارتباطات فارغ از اینکه چه دولتی رهبر آن است به این نتیجه رسیده بود که زیرساخت ارتباطی شبکه ثابت به اندازه زیرساخت موبایل توسعه پیدا نکرده است. از سوی دیگر در جهان گرایش بیشتری نسبت به استفاده از شبکه ثابت با توجه به تکنولوژی‌های بر پایه فیبر نوری پیدا شده و این روند رو به رشد است. به همین دلیل لازم است اصلاحات به‌وجودآمده در جهان در ایران نیز اتفاق بیفتد. این موضوع در دولت سیزدهم به عنوان یکی از اهداف اصلی برای وزارتخانه پایه‌ریزی شد و در اهداف کلان وزارتخانه، پیش‌بینی‌های لازم صورت گرفت. این مساله در دولت‌های یازدهم و دوازدهم از برنامه‌هایی بود که درباره‌اش صحبت می‌شد. مصوبه مربوط به مشوق‌های توسعه فیبر نوری در کمیسیون تنظیم مقررات دولت دوازدهم تصویب شد و در دولت سیزدهم ارتقا پیدا کرد.

در نهایت نیز مرحله اجرایی و فنی این پروژه آغاز شد. اگر از این پروژه در دولت جدید به اندازه دولت قبل صحبت نمی‌شود، چند دلیل عمده دارد. به نظر من وزارتخانه و ارکان آن تاکنون فرصت یافتن اهداف دوره خود را پیدا نکرده‌اند و همچنان در حال چیدمان تیم‌ها، معاونان و مدیران کل خود هستند؛ تا به این وسیله بتوانند طرح مد نظر خود را برنامه‌ریزی کنند. با وجود اینکه در برنامه هفتم توسعه اهداف کلان فیبر، دسترسی خانوار و کسب‌وکارها به آن و همچنین تعداد و شاخص‌های فیبر نوری تعریف شده است، در هر دولتی قطعاً بازنگری در برنامه‌های اجرایی این پروژه اعمال می‌شود. در حال حاضر وزارتخانه برای بازنگری این پروژه، جلساتی را تشکیل می‌دهد.

گرچه برنامه‌های لازم در خصوص اجرایی کردن برنامه هفتم توسعه باید از ابتدای سال آغاز می‌شد، به‌تازگی احکام مربوط به آن در حال تصویب است. این مساله موجب شده اعدادی که به عنوان هدف در این برنامه آمده‌اند محقق نشوند.این موارد نیازمند برنامه‌ریزی دقیق‌تری است. در اجرای کار ساختار دولت، تاخیر افتاده است. با وجود این، به نظر می‌رسد دریافت تاییدیه‌های لازم از هیات دولت، شوراهای بالادستی و در نهایت ابلاغ برای اجرای پروژه به‌سرعت انجام شده است؛ چون دریافت تاییدیه وزارتخانه و ابلاغ تاسیس صندوق توسعه فیبر نوری همزمان با ارائه بودجه کشور بود.

در جایگاه شرکتی که قانون‌گذار از آن به عنوان شرکتی موفق در زمینه پوشش‌دهی یاد کرده است، تغییرات سال ۱۴۰۳ چقدر بر کار شما تاثیر گذاشت؟ جدا از کلانشهرها، بر اساس شهرهای تعهدشده در پروانه شرکت، در بیش از ۷۰ و گاهی تا ۱۰۰ درصد مناطقی که پوشش‌دهی شده، در حال ارائه خدمات هستیم. این در شرایطی است که پوشش بسیار کاملی برای شهرها طراحی کرده‌ایم. تلاش ما در آسیاتک به این شکل بوده است که بتوانیم با تمام الزامات مشخص‌شده برای یک بار تمام شهر را تا افق ۵۰ سال آینده طراحی و اجرا کنیم. این مساله از آن رو که کاری سخت و گسترده است نیازمند حجم سرمایه‌گذاری بالاست. به همین دلیل ممکن است برخی از اهداف مورد انتظار ما با وجود کنترل پروژه سخت عقب افتاده باشد. امروز در حال جمع‌بندی اهداف خود هستیم و برنامه بعدی این شرکت مربوط به کلانشهرها می‌شود. بخشی از تاخیری که برای آغاز پروژه در کلانشهرها اتفاق افتاده است، به دلیل توافق و همراهی نکردن شهرداری کلانشهرهاست.

ابتدا قرار بود این پروژه تا پایان سال ۱۴۰۳ به ۲۰ میلیون پوشش برسد. بعد گفته شد تا پایان دولت سیزدهم که البته آن دولت نا‌تمام ماند. بعدتر این عدد به ۱۴ میلیون پوشش تغییر کرد، اما شرایط امروز به شکلی است که حتی به نظر نمی‌رسد به همان عدد هم برسیم.بخشی از این عدد مربوط به کلانشهرها می‌شود. دقیقاً همان دوره‌ای که وزارتخانه دولت سیزدهم قدم محکمی برای حل مسائل مربوط به کلانشهرها برداشت، که اولین شهر مشهد بود و جمع‌بندی لازم و تعهدات در خصوص آن صورت گرفت، به طور ناگهانی دولت تغییر کرد. بعد از آن به دلیل جابه‌جایی‌های وابسته به انتخابات و تغییراتی که پیرو آن رخ داد، دیگر پیگیری لازم برای این پروژه صورت نگرفت. جدا از این مساله شهرداری کلانشهرها نیز در برابر این اتفاق مقاومت زیادی از خود نشان دادند. غیر از شهر مشهد که در حال طی کردن مسیر برای اجرایی شدن پروژه است، در شهرهای شیراز، تبریز، اصفهان و غیره همچنان در مرحله مذاکره و قرارداد هستیم.

من برنامه‌ای برای تغییر مسئولیت خود در آسیاتک ندارم. مگر اینکه تحول بزرگی در ساختار آسیاتک رخ دهد که نتوانم مسئولیت آن را بپذیرم

حتی در شیراز که قرارداد امضا کردید و در مرحله شروع پروژه بودید؟امضای تفاهم‌نامه انجام شده بود اما با توجه به اینکه تنظیم جزئیات قرارداد زمان زیادی می‌طلبید و وزارتخانه باید برخی از مسائل را نهایی می‌کرد، این پروژه به نتیجه نرسید. از سوی دیگر تغییرات دولت و تغییراتی که در استانداری‌ها اتفاق افتاد نیز در جای خود تاثیر زیادی بر این پروژه گذاشت.

پروژه فیبر از ابتدا سراغ شهرهای کوچک رفت. در حالی که تقاضا و تراکم جمعیتی در شهرهای بزرگ، بیشتر است. آیا این استراتژی اشتباه نبود؟این تصمیم به واسطه جمعی از عوامل گرفته شد. من به عنوان کسی که درگیر مراحل مذاکره و بررسی‌های آن بوده‌ام فکر می‌کنم این یک ایده درست بوده است. انتخاب تکنولوژی‌های مکمل برای افزایش تاثیرگذاری پروژه، کاهش سرمایه لازم و افزایش سرعت آن می‌توانست موثر واقع شود. به این معنا که ما می‌توانستیم در شهرهای زیر ۵۰ هزار خانوار ترکیب تکنولوژی جدید FTTH و FTT5G داشته باشیم که دو سه سال اخیر در جهان مورد استفاده قرار گرفته است. با این حال برنامه به این شکل پیش رفت که پروژه در تمام نقاط به صورت کاملاً FTTH اجرا شود. اگر به این نتیجه رسیدیم که پروژه از شهرهای کوچک آغاز شود به این دلیل بود که نتیجه مذاکرات و جلسات ما با شهرداری کلانشهرها ‌این شد که شهرداری‌ها می‌خواستند خودشان نقش اپراتوری ایفا کنند که مورد تایید وزارت ارتباطات نبود.

اما امروز شرایط به شکلی است که شرکت شما سرمایه و توان اجرایی خود را به سمت شهرهای کوچک برده و پوشش تقریباً صد درصدی ایجاد کرده است اما مشترک بالایی برای این سرویس‌ها وجود ندارد و در عوض شهرهایی مانند تهران بدون سرویس مانده‌اند.اینکه نمی‌توانیم سرویسی را ارائه دهیم عمدتاً به دلیل مقاومت و نبود دیدگاه کلان و یکپارچه در شهرداری کلانشهرهاست. در این خصوص که آیا سرویس‌های فیبر به معنای واقعی برای شهرهای کوچک لازم است یا خیر، من فکر می‌کنم با گذشت زمان جنس استفاده از ارتباطات، موقعیت مکانی و نقاط مختلف شهری معنای دیگری پیدا می‌کند. این موضوع در شهرهای کوچک چهار پنج هزار خانواری که در آنها مشغول ارائه سرویس هستیم به ما ثابت شده است. فکر می‌کنم وزارتخانه باید به‌زودی برای ارائه این تکنولوژی به روستاها برنامه‌ریزی کند.

شاید اگر دولت انرژی خود را برای کلانشهرها گذاشته بود تاکنون این مشکلات حل‌وفصل شده بود.ممکن است با این اقدام پروژه همچنان آغاز نشده باشد و ما کماکان درگیر این مساله باشیم که سیم مسی خود را طوری تنظیم کنیم که یک مگ تبدیل به یک و نیم مگ شود.

به عنوان شرکتی که درگیر پروژه فیبر است سوال می‌پرسم؛ پوششی که در موردش صحبت می‌شود چقدر واقعی است؟ زیرا بسیاری معتقدند شرکت‌ها بخشی از خیابان را خراب می‌کنند و کارهای نمایشی انجام می‌دهند تا مشوق‌های دولتی را دریافت کنند. این پروژه به این شکل نیست که تنها چیزی را ایجاد و در قبال آن پول دولت را دریافت کند. من در کنار آسیاتک از سایر شرکت‌ها نیز حمایت می‌کنم. در پیاده‌سازی شبکه FTTH سیاست‌های مختلفی پیشه می‌شود. در مدل‌های جهانی نیز این مساله وجود دارد. به عنوان مثال شرکت گوگل نیز قبل از هر اقدامی ابتدا خیابان‌ها را امکان‌سنجی و پس از آن مراحل ثبت‌نام، طراحی و اجرا را طی می‌کند. تمام شرکت‌ها و مجریان آن نیز بخشی از سرمایه‌گذاری را از مشوق‌های دولتی دریافت می‌کنند. این مدل اجرای پروژه به دلیل اینکه زیربنایی و دیربازده است، تقریباً در تمام جهان یا صد درصد مشوق دولتی داشته و به اختیار دولت مسیر را طی کرده یا دولت صرفاً مشوقی را پرداخت و اپراتورها برنامه را اجرایی کرده‌اند. بنابراین این پروژه به این شکل نبوده است که اپراتور خود به‌تنهایی سرمایه‌گذاری کند؛ مگر در نقاطی به صورت مقطعی با قیمت فروش بالا و نیاز بالای مشتری.

اینکه نمی‌توانیم سرویسی را ارائه دهیم عمدتاً به دلیل مقاومت و نبود دیدگاه کلان و یکپارچه در شهرداری کلانشهرهاست

بر این اساس انتخاب مدل توسعه‌ای میان سایر شرکت‌ها متفاوت بوده است. مدل‌های مختلفی برای راه‌اندازی شبکه وجود دارد. یکی مثل شرکت ما شبکه اصلی و مویرگی را همزمان با یکدیگر ایجاد می‌کند؛ به این معنا که سرمایه‌گذاری و نوع طراحی را طوری پیش می‌برد که در هر نقطه‌ای احتیاج بود، سرویس فعال شود و نیازی به توسعه فنی، زیرساختی و حفاری موضعی نباشد. مدل‌های دیگری نیز وجود دارند که بر آن اساس مسیر اصلی صرفاً شکل می‌گیرد و بعد از آن با توجه به مسیرهای بازاریابی و درخواست‌های مشتری تیم‌های عملیاتی همواره وجود دارند تا در این نقاط توسعه را پیش ببرند. مصوبه کمیسیون تنظیم مقررات، اختیار مدل ایجاد شبکه را بر عهده اپراتور گذاشته است. بر اساس مصوبه کمیسیون تنظیم مقررات با توجه به پوشش ۳۰۰ متری، اپراتور موظف است ظرف یک ماه پس از ثبت‌نام، سرویس را ارائه کند.

در شبکه‌های اجتماعی به‌تکرار دیده می‌شود که افرادی می‌گویند هزینه را بابت دریافت سرویس پرداخت کرده‌اند اما با گذشت مدت‌ها از زمان موعد ارائه سرویس اقدامی صورت نگرفته است. آخرین نمونه هم با دخالت شخص وزیر ارتباطات حل‌وفصل شد.این نمونه متعلق به شرکت مخابرات بود. این شرکت در کنار اینکه مشوقی از شبکه خود دریافت نکرد، هیچ‌گاه در تعهدات خود به شکلی که به UNSBها ابلاغ شد شبکه یکپاچه خود را ایجاد کنند، عمل نکرد. مدل اجرایی مخابرات امروزه به این صورت است که ابتدا مسیر را در نقاطی که درآمد بالایی در آن وجود دارد پیش می‌برد و در ادامه بر اساس درآمد شکل‌گرفته مابقی پروژه را در سایر نقاط شهر اجرا می‌کند.

در خصوص رواج یافتن این بحث‌ها در فضای مجازی در درجه اول نباید جنس توسعه را زیر سوال ببریم. این نوع توسعه ساده و محدود به شش ماه یا یک سال نیست. در این توسعه تنها برای تحویل سرویس به یک مشترک به حداقل سه روز کاری و انرژی یک تیم دونفره اجرایی نیاز است. شرکت‌هایی که از روز اول بر پایه ۷۰ الی ۸۰ متر، یکی از مدل‌های رایج جهانی، پروژه خود را اجرا کرده‌اند کمتر دچار این نوع چالش‌ها می‌شوند.

در ابتدای پروژه، وزارت ارتباطات می‌گفت در کشورهای اروپا و آمریکایی چنین پروژه‌‌ای طی ۱۰ الی ۱۵ سال انجام شده است؛ اما ما آن را در سه سال اجرا می‌کنیم. به نظر من بخشی از این حجم انتظارات و انتقادات به دلیل وعده‌هایی بود که در ابتدای پروژه داده شد. اکنون به نظر می‌رسد اجرای این پروژه واقعاً ۱۰ سال زمان خواهد برد.به نظر من تکمیل این پروژه تا انتهای برنامه هفتم زمان خواهد برد. هنگامی که اروپا این پروژه را آغاز کرد بسیاری از دانش‌های امروزه که سالانه در کنفرانس‌های بین‌‌المللی در مورد آن صحبت می‌شود وجود نداشت. دانشی که امروزه در کشور وجود دارد و بر اساس آن از میکروداکت‌های چندراهه و تکنولوژی شوت فیبر استفاده می‌شود، در هشت سال گذشته وجود نداشت.

قبلاً گفته بودید دیتاسنتر هزار رکی فرودگاه پیام تا مهرماه افتتاح می‌شود. بعدتر گفتید اواسط بهمن‌ماه؛ اما امروز که با هم صحبت می‌کنیم، در یک‌سوم پایانی بهمن هستیم و خبری از افتتاح نیست.این پروژه از نظر اجرایی در مراحل پایانی نصب، تست و راه‌اندازی است. نصب تجهیزات به طور کامل انجام و اجرا شده است. یکی از مشکلاتی که برای ما پیش آمد مساله تامین مالی بود که مشکل را حل کردیم. موضوع بعدی این بود که قبل از شروع پروژه، بر سر میزان برق درخواستی با منطقه پیام توافق و تاییدیه‌های لازم را دریافت کردیم. بعد از پرداخت فیش، متعهد شدند در مدت ‌تعیین‌شده‌ پنج تا شش مگاوات برق را به شرکت ما تحویل دهند. ظاهراً در مراحل بعدی قراردادی میان برق منطقه‌ای و فرودگاه پیام تنظیم شد که نهایی شدن آن مدتی طول کشید و همزمانی آن با برخی اتفاقات، تحویل برق و پیگیری‌های مربوط به آن را سست کرد. این روند تا حدود دو سه هفته پیش ادامه داشت. در حال حاضر وعده داده شده تا پایان سال برق به شرکت تحویل داده شود. اکنون فاز دو پروژه را که ۴۰۰ رک است آغاز کرده‌ایم و در حال اجرای آن هستیم. بهره‌برداری فاز یک با ۶۰۰ رک تنها نیازمند تامین برق است.

فکر می‌کنید با وجود ناترازی‌های موجود و نامعلوم بودن افق آینده، آیا ورود و ادامه این صنعت کار درستی است؟این صنعت به‌نوعی پایه است و همان‌طور که نمی‌توانیم تصور کنیم پالایشگاه یا نیروگاه وجود نداشته باشد، نمی‌توان تصور نبود دیتاسنتر را نیز پذیرفت. در اینکه کشور نیازمند تعدادی دیتاسنتر برای زیرساخت‌های لازم است، شکی نیست. در خصوص تامین برق نیز ممکن است فهم اهمیت این پروژه زمان ببرد اما نهایتاً در روابطی که میان وزارت ارتباطات، معاونت علمی، وزارت نیرو و سایر ارکان در جریان است مساله تامین برق پایدار حل خواهد شد. ما استاندارد بالایی را برای این پروژه انتخاب کرده‌ایم. تعداد و میزان ژانراتورها و ذخیر سوختی برای ساخت دیتاسنتر آسیاتک، نسبت به سایر دیتاسنترها در سطح بالاتری قرار دارد. از سوی دیگر ما تجربه قطعی برق بزرگ را نیز داشته‌ایم. در دیتاسنتر میلاد با ۷۲ ساعت قطعی برق مواجه شدیم و برای مدیریت و جلوگیری از اختلال، آن را روی سایر دیتاسنترها توزیع کردیم.

به فرض تامین برق، فاز دو چه زمانی آماده می‌شود؟امید ما این است که بتوانیم فاز دوم را نیمه اول سال آینده تکمیل کنیم. برای این پروژه در کنار نیاز به تامین برق، تامین مالی نیز اهمیت دارد. تغییرات نرخ ارز، تامین آن و تجهیزاتی که تا حد زیادی وابسته به واردات هستند می‌تواند تاثیر زیادی بر اجرای پروژه بگذارد. در هر صورت شرکت آسیاتک تمرکز سرمایه‌گذاری خود را همچنان بر حوزه فیبر و دیتاسنتر نگه‌ داشته و در سایر سرمایه‌گذاری‌ها آرام‌تر حرکت می‌کند.

سایر سرمایه‌گذاری‌ها، تماشاخانه را نیز شامل می‌شود؟ بله حوزه محتوا و تماشاخانه یکی از اصلی‌ترین حوزه‌هاست. حوزه‌های کلاود و انواع خدمات آن همچون CDN نیز مشمول این موضوع می‌شوند. تلاش ما این بوده است که به صورت هیجانی سرمایه‌گذاری نکنیم و بیشتر تمرکز خود را بر توسعه زیرساخت‌ها قرار دهیم.

این یعنی سیاست آسیاتک در قبال سرویس ابری تغییر کرده است؟خیر. ما می‌توانستیم در سرویس ابر هیجانی‌تر سرمایه‌گذاری کنیم و ابزارها را توسعه دهیم. در سه چهار زیرمجموعه خدمات ابری، حدود ۷۰ تا ۸۰ نیرو مشغول ارائه خدمات و توسعه هستند. برنامه‌ریزی در خصوص توسعه زیرساخت‌ سرویس‌های مختلف در دست انجام است اما با توجه به روندی که در فیبر و دیتاسنتر‌ها در پیش است، هیجانی به بخش ابری ورود نمی‌کنیم. سعی ما بر این است که مدل تعادلی را پیش ببریم. در نیمه دوم سال‌های ۱۴۰۳ و ۱۴۰۴ برای ابر خصوصی برنامه‌ریزی‌هایی صورت گرفته و مشتریانی دارد. از سوی دیگر سایت‌های خاص و پرمخاطب روی آن منتقل شده‌اند که این موضوع می‌تواند روند رشد را بهتر پیش ببرد. الان که در پایان سال مالی شرکت عصر داده‌های آسیاتک (ابر آسیاتک) به سر می‌بریم، صورت‌های مالی نشان می‌دهند به اهداف بودجه‌ای رسیده‌ایم.

در ماه‌های اخیر همراه اول بخشی از سهام آسیاتک را خرید. همراه اول چند درصد از سهام شما را خریده؟ با وجود تغییر در سهامداری شاهد چه تغییراتی در ساختار آسیاتک خواهیم بود؟آسیاتک یک شرکت سهامی عام است. ۳۰ درصد سهام به صورت شناور در بازار سرمایه است و ۷۰ درصد در اختیار سهامداران عمده یا بالای یک درصد قرار دارد. در این ساختار، یک شرکت سرمایه‌گذاری، مالک ۲۴.۵ درصد سهم آسیاتک بود که سهامش را به همراه اول واگذار کرد و بر این مبنا الان همراه اول سهامدار آسیاتک است‌.

با وجود تغییر ایجادشده در لایه سهامداری، تغییری در تابلو و ساختار آسیاتک رخ نداده است. اما ما به این فکر کرده‌ایم که با توجه به قابلیت‌های هر شرکت، ساختار ارتباطی سیار و ثابت، خدماتی را ارائه دهیم‌. به این ترتیب می‌توان با ترکیب سرویس‌ها برای مشترکان هم‌افزایی ایجاد کرد. از سوی دیگر توسعه خدمات دیجیتالی، خدمات سازمانی، B2B و زیرساخت‌های ارتباطی کسب‌وکارها محل بحث است. همچنین توسعه همراه اول برای تغییر نسل به 5G نیازمند بستر زمینی و ارتباطات فیبر است که شرکت ما در ۱۰ الی ۱۲ استان حضور دارد.

کمی جزئی‌تر شویم. سهامدار قبلی شرکت که سهام خود را به همراه اول واگذار کرد چه کسی بود؟ یکی شرکت سرمایه‌گذاری از زیرمجموعه‌های ستاد اجرایی فرمان امام بود‌. این ستاد در حوزه‌های مختلف استارت‌آپ‌ها، توسعه کسب‌وکارهای دیجیتالی، ارتباطات، محتوا و خدمات ارزش‌افزوده سرمایه‌گذاری می‌کند، به توسعه می‌رساند و در نهایت خارج می‌شود‌.

در مورد B2B که بحثش را مطرح کردید، همراه اول، مبین‌نت را دارد که عمدتاً در B2B فعالیت می‌کند و از سوی دیگر افرانت نیز در بخش دیتاسنتر فعال است. آیا خرید سهام آسیاتک، بر عملکرد آن شرکت‌ها تاثیر خواهد گذاشت؟همراه اول دارای مجموعه‌ای از شرکت‌هاست. با وجود این، طبق جلسات برگزارشده، من فکر می‌کنم همراه اول توسعه خود را با استفاده از تغییر ساختار و به‌روزرسانی استراتژی هوشمند پیش می‌برد. این شرکت در حال تکمیل سبد دیجیتال خود است و هدف‌گذاری دقیقی برای افزایش بهره‌وری دارایی و زیرساخت‌ها دارد. در خصوص مبین‌نت و افرانت این فرضیه وجود دارد که بتوانیم هم‌افزایی ایجاد کنیم و موازی‌کاری را کاهش دهیم. شاید هم بتوان این تعریف را نوعی ادغام معنا کرد. کم کردن هزینه‌ و افزایش آورده مالی، توسعه محصولات، چابک کردن تیم و منابع انسانی، تجمیع بخشی از شبکه و کاهش هزینه‌ها، افزایش بهره‌وری از دارایی‌ها و غیره همگی نوعی ادغام به شمار می‌روند.

در سیستم ما دو سه مدل از این ادغام‌ها اتفاق خواهد افتاد. اگر در نهایت بتوانیم در هیات‌مدیره به یک جمع‌بندی برسیم که برخی از سرویس‌هایی را که همزمان در آسیاتک، مبین‌نت و افرانت وجود دارند و بعضاً به صورت مشابه ارائه می‌شوند کنار هم گذاریم و سرویس یکپارچه ایجاد کنیم، این کار را انجام خواهیم داد.

۳۰ درصد سهام آسیاتک در بازار سرمایه است و ۷۰ درصد در اختیار سهامداران عمده. یک شرکت سرمایه‌گذاری، مالک ۲۴.۵ درصد سهم آسیاتک بود که سهامش را به همراه اول واگذار کرد

بر این اساس باید یک تیم از بخش‌های مختلف شبکه مادر نیگهداری کند‌. همچنین یک تیم متخصص، شبکه موبایلی مبین‌نت را مدیریت کند و FTT5G و تکنولوژی‌های جدید را توسعه دهد. در صورتی که بتوانیم به یک جمع‌بندی برسیم، ممکن است ساختار دیتاسنتر یا حوزه خدمات ابری را به افرانت منتقل کنیم و توسعه بدهیم.

اینها تنها فرضیه است. بشخصه در مورد این مساله هیجان‌زده هستم و علاقه زیادی به این شکل توسعه‌ها دارم. اگر هیات‌مدیره در مورد این پروژه به یک جمع‌بندی برسد، تحولی بزرگ در بخشی از ساختار ارتباطات ایران از نظر کیفیت سرویس و پایه خدمات رخ می‌دهد.

در مجموع آیا سال آینده شاهد تغییر در مدیریت آسیاتک و ادغام این شرکت با شرکت‌های همراه اول خواهیم بود؟ من فکر می‌کنم خواهیم بود. این تغییرات با هدف‌گذاری همراه هستند.

سال آینده در همین روزها آیا آقای یوسفی‌زاده همچنان مدیرعامل آسیاتک هستند یا این تغییر و تحولات ممکن است جایگاه شما را نیز تغییر دهد؟من برنامه‌ای برای تغییر مسئولیت خود در آسیاتک ندارم. در سایر حوزه‌های فعالیتم که قبل از آسیاتک بوده و همچنان ادامه خواهد داشت همواره تلاش کرده‌ام استقلال و مرز هر یک را در نظر بگیرم. در این شرایط نیز به همین شیوه حرکت خواهم کرد مگر اینکه تحول بزرگی در ساختار آسیاتک رخ دهد که نتوانم مسئولیت آن را بپذیرم. البته ساختار حاکمیت شرکتی و هیات‌مدیره نیز در میان است که برای آنها احترام قائلم؛ هر تصمیمی گرفته شود من یک سهامدار هستم و تنها به اندازه سهام خود قدرت رأی دارم.

چند درصد از سهام آسیاتک متعلق به شماست؟حدود ۱۲ درصد

این مطلب در شماره ۱۳۲ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۱۳۲ پیوست
دانلود نسخه PDF
https://pvst.ir/kjq
میثم قاسمیتحریریه

    سال ۸۱ رشته مهندسی را رها کردم به شوق روزنامه‌نگاری. از همان سال تاکنون، در حوزه‌های مختلفی مانند سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، گردشگری، ورزشی و... در رسانه‌هایی مانند همشهری، حیات‌نو، توسعه، عصر ارتباط و... کار کرده‌ام. از میانه سال ۹۲ و پس از حدود ۳ سال دوری از حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات، به پیوست آمدم و دوباره روزنامه‌نگار این رشته شدم.

    تمام مقالات

    0 نظر

    ارسال دیدگاه

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    *

    برای بوکمارک این نوشته
    Back To Top
    جستجو