نوروز ۱۴۰۳ را جشن گرفتیم. مثل سالهای پیش. آرزوی روزی نو، حالی خوش و سالی…
۱۹ اسفند ۱۴۰۳
سال ۱۴۰۳ هم مثل سالهای پیش، سال سختی برای اکوسیستم استارتآپی و نوآوری کشور بود و عناصر مختلف تلاش کردند تا با همافزایی و شاید همدلی، در مقابل این توفانها مقاومتر باشند. در یک بررسی یکجملهای میتوان اوضاع عناصر اکوسیستم استارتآپی ایران در سال ۱۴۰۳ را با توجه به شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور، به شرح زیر تعریف کرد:
۱- کارآفرینان: با وجود چالشها، هنوز هم جوانان و کارآفرینان ایرانی به دنبال ایجاد استارتآپهای نوآورانه در زمینههای مختلفی مانند فناوری اطلاعات، سلامت، مالی و… هستند.
۲- سرمایهگذاران: در حالی که برخی از سرمایهگذاران داخلی و خارجی همچنان در پی فرصتهای سرمایهگذاری هستند، در خیلی موارد شاهد رکود و کاهش زیاد فعالیت شرکتهای سرمایهگذاری بودیم که نبود جریان نقدینگی هم مزید بر علت بیثباتی شرایط محیطی بود.
۳- دولت: نهادهای دولتی و عمومی بهتدریج در حال ایجاد زیرساختهای لازم برای حمایت از استارتآپها هستند، اما هنوز هم این حمایتها به اندازه کافی موثر نیست. کماکان ارائه اینترنت پایدار، رفع فیلترینگ، تعامل اثربخش با دنیا مطالبه عمومی اکوسیستم است که مواردی از قبیل بستن یکشبه درگاههای گروهی برخی از حوزهها نیز به آن اضافه شده است. در مجموع نقشهای اساسی دولت در حمایت از اکوسیستم مانند فراهم کردن زیرساختها، توانمندسازی محیط کسبوکار، بهروزرسانی آموزشها متناسب با شرایط روز، فرهنگسازی برای رشد کارآفرینی، اصلاح و وضع قوانین و… فاصله معناداری با شرایط مطلوب دارد.
۴- نهادهای حمایتی: در بخش دولتی، پارکها و مراکز رشد به فعالیتهای خود ادامه داده و تلاش کردهاند با توسعه نهادهای کارگزاری و ارائه خدمات بیشتر، حمایتهای خود را بیشتر با نیازهای کارآفرینان همسو کنند.
در بخش خصوصی، شتابدهندهها، فضاهای کار اشتراکی، خانههای خلاق و… نیز کوشیدهاند تا نقش موثرتری در حل چالشهای استارتآپها ایفا کنند و همچنین بهویژه در خصوص تهرانیها شاهدیم که دامنه فعالیت خود را به سایر استانها گسترش دادهاند.
در سال ۱۴۰۳، روندهای انقلاب صنعتی چهارم بهویژه هوش مصنوعی (AI) تاثیر بسیار مهمی بر توسعه و پیشرفت استارتآپهای ایرانی گذاشته است و توانسته نقشهای مختلفی را به عنوان یک زیرساخت یا توانمندساز در تمامی حوزهها ایفا کند:
۱- بهینهسازی فرایندها: استارتآپها با استفاده از الگوریتمهای هوش مصنوعی قادر به بهینهسازی فرایندهای داخلی خود شدهاند. این شامل اتوماسیون کارهای تکراری، تحلیل دادهها و بهبود کارایی عملیات است.
۲- تحلیل دادهها: با توجه به حجم بالای دادههایی که استارتآپها جمعآوری میکنند، هوش مصنوعی به آنها کمک میکند تا الگوها و روندهای پنهان را شناسایی کنند و تصمیمات بهتری بهویژه در حوزههای بازاریابی و فروش بگیرند.
۳- توسعه محصولات و خدمات هوشمند: بسیاری از استارتآپها محصولات و خدمات مبتنی بر هوش مصنوعی شامل اپلیکیشنهایی برای تحلیل تصویر، پردازش زبان طبیعی و توصیهگرها را توسعه دادهاند که تجربه کاربری بهتری رقم میزنند.
۴- پشتیبانی مشتری: استفاده از چتباتها و سیستمهای پاسخگویی خودکار مبتنی بر هوش مصنوعی به استارتآپها کمک کرده خدمات مشتری را بهبود ببخشند و زمان پاسخگویی را کاهش دهند.
۵- تحقیق و توسعه: استارتآپها با استفاده از تکنیکهای هوش مصنوعی در تحقیق و توسعه محصولات جدید، میتوانند با درک بهتر نیازهای مشتریان، نوآوریهای بیشتری به بازار عرضه کنند.
۶- سرمایهگذاری و جذب سرمایه: استارتآپهایی که از فناوریهای هوش مصنوعی بهره میبرند، معمولاً توجه سرمایهگذاران را بیشتر جلب میکنند.
۷- آموزش و توانمندسازی: برخی از استارتآپها به برگزاری دورههای آموزشی و مشاوره در زمینه هوش مصنوعی پرداختهاند، که این امر به افزایش آگاهی و مهارتهای لازم در این حوزه کمک کرده است.
۸- کمک به حفظ سلامت: هوش مصنوعی در کنار توسعه ژنتیک (و بهویژه حوزه سلولهای بنیادی) دو ابزار بسیار قوی انقلاب صنعتی ۴ برای کمک به پیشگیری، تشخیص و ارائه راهکارهای درمان بودهاند که میتوانند نقش موثری در بهبود کیفیت زندگی همه و بهویژه سالمندان ایفا کنند.
به طور کلی، هوش مصنوعی یک ابزار کلیدی برای افزایش رقابتپذیری، نوآوری و بهبود خدمات در اکوسیستم استارتآپی ایران شناخته شده است و استارتآپهای ایرانی نیز مانند رقبای خود در سطح بینالمللی طی یک سال گذشته سعی کردهاند روی این حوزه متمرکز شوند یا ابزارهای توسعهای هوش مصنوعی را تولید کنند یا کاربردهای آن را میان کسبوکارها توسعه دهند؛ از همین روست که در ردهبندی جهانی ایران از نظر فعالیت در توسعه هوش مصنوعی جزو ۱۰ کشور برتر قرار گرفته و استارتآپهای ایرانی توانستهاند در رویدادهای بینالمللی محصولات خود را عرضه کنند و طرفداران خاص خود را بیابند هرچند هنوز در پیدا کردن بازار مشکل دارند و تحریمها در بسیاری از مواقع دستوپای آنها را بسته است.
هرچند در این شرایط سرمایهگذاران ایرانی مقیم خارج نیز علاقهمندند روی استارتآپهای فعال در این حوزه سرمایهگذاری و آنها را به بازارهای جهانی معرفی کنند. البته شاید تمامی این چشماندازها به نوع عملکرد سازمان ملی هوش مصنوعی بازگردد، سازمانی که امسال تشکیل شده و میتواند بازار رو به توسعه را گسترش دهد یا مانع کسبوکارهای مستقل این حوزه شود.
تهران، در جایگاه یک پایتخت پرجمعیت، همیشه مبدأ و مقصد مهمی برای اکوسیستم نوآوری بوده که شاید مهمترین دلایل آن را بتوان در چند حوزه برشمرد:
۱- متمرکز بودن منابع مالی، انسانی، زیرساختی، سرمایه و… در تهران
۲- تهران به عنوان یک مرکز اقتصادی و فرهنگی، دسترسی به بازار بزرگتری دارد.
۳- بلوغ بیشتر اکوسیستم: در حالی که بسیاری از استانها توسعه چشمگیری در توسعه اکوسیستم دارند و برخی دیگر نیز در حال رشد هستند و استارتآپهای موفقی راه انداختهاند، هنوز هم شکافهای عمیقی در دسترسی به منابع و فرصتها با تهران وجود دارد.
برای بستن این شکاف، در نخستین گام نیازمند شناخت کافی عناصر اکوسیستم از ضرورت پرداختن به این حوزه و توسعه حمایتهای محلی هستیم. برخی از استانها با همکاری نهادهای دولتی و خصوصی، سعی در ایجاد شتابدهندهها و مراکز نوآوری دارند. این موضوع میتواند به توسعه اکوسیستم استارتآپی در آن مناطق کمک کند.
همچنین چند شتابدهنده و مراکز نوآوری اقدام به تاسیس شعب خود در پارکهای استانی کردهاند که خود این موضوع اگر بر اساس مدلی مناسب و توجه ویژه به تمامی جوانب اجتماعی- اقتصادی حضور در هر منطقه باشد، میتواند عامل مهمی در کم کردن این شکاف به شمار رود.
توسعه رویدادهای ملی در تهران و رویدادهای منطقهای بهویژه رویدادهای سرمایهگذاری در استانها نیز در این سال بهمراتب بیشتر شده که نقش موثری در بهتر دیده شدن اکوسیستم استانها و ایجاد دسترسی برای استارتآپهای تمام شهرهای کشور داشته است.
در نتیجه، اگرچه تهران مرکز اصلی اکوسیستم استارتآپی ایران باقی مانده است، سایر استانها نیز در تلاش برای توسعه و تقویت اکوسیستم خود هستند. با توجه به سیاستهای حمایتی و افزایش آگاهی نسبت به اهمیت استارتآپها، در آینده نزدیک شاهد تعادل بیشتری بین اکوسیستم تهران و سایر استانها خواهیم بود.
فروش تمام سهام بنیانگذاران استارتآپها که میتواند ناشی از انواع فشارهای محیطی بر آنها باشد که باعث شده ترجیح دهند فرزند خود را واگذار کنند و مسئولیت موضوعی را که دوست ندارند نپذیرند(!) یا تغییر در اهداف شخصی بنیانگذاران، اتفاق عجیب سال ۱۴۰۳ بود که از این میان شاید خروج بنیانگذاران تپسی و هلدینگ هزاردستان، معروفترین آن باشد.
در سال ۱۴۰۳، در چند استارتآپ بزرگ شاهد خروج بنیانگذاران از سمت مدیرعاملی خود و انتخاب مدیران جدیدی خارج از دایره سهامداران بهجای آنها بودیم که دیجیکالا و علیبابا مهمترین مثالهای آن است. شاید هر کدام از این استارتآپها به دلایل متفاوتی مثل:
• نیاز به تخصصهای جدید
• مدیریت بحران
• تنوع در رهبری
• تمرکز بر نقشهای دیگر
• تغییر در فرهنگ سازمانی
یا هر موضوع دیگری این استراتژی را اتخاذ کرده باشند، ولی در مجموع شاهد سطح جدیدی از بلوغ در استارتآپها هستیم که میتواند نویدبخش توسعه فرهنگ کارآفرینی و عبور از ماجرای پرماجرای مدیر-مالکی باشد.
در این سال طی رویدادهای متعدد سرمایهگذاری به صورت انفرادی و اشتراکی میان شرکتهای سرمایهگذاری، شاهد حرکت سرمایهگذاران از تهران به استانها بودیم که باعث شد آمار جدیدی از استارتآپها و شرکتهای دانشبنیان منتشر شود که پیش از این نمیشناختیم.
با این کار سرمایهگذاران ضمن اینکه برای خود فرصتهای جدید سرمایهگذاری با هزینههای کمتر از تهران فراهم میکنند، میتوانند شناخت دولتها و نهادهای محلی از اکوسیستم نوآوری را بیشتر کنند و در نتیجه سرمایهگذاران غیربومی را به حضور در استانهای دیگر ترغیب و تشویق کنند تا بدین ترتیب استارتآپها از زیرساختهای بهتر و حمایت بیشتری بهرهمند شوند.
علاوه بر این، حضور سرمایهگذارها و مراکز نوآوری در استانها که به دنبال ایجاد تنوع در سبد سرمایهگذاری خود هستند، توجه ویژهای به انقلاب صنعتی پنجم و حرکت در راستای توسعه پایدار و عدالت دسترسی است که باعث تمرکز بر مزیتهای محلی و منطقهای مناطق شده است.
در این سال شاهد توسعه حوزههای سرمایهگذاری از نرمافزار به کسبوکارهای کالامحور و سختافزاری بودیم که شاید بتوان مهمترین دلیل آن را کاهش ریسک سرمایهگذاری به سبب امکان فروش ماشینآلات در صورت شکست استارتآپ دانست.
همچنین رقابت زیاد در حوزه نرمافزار و نیاز به تنوع در سبد سرمایهگذاری نیز فرصت جدیدی برای استارتآپهای دارای محصولات فیزیکی، بهویژه در حوزههایی مانند اینترنت اشیا، خودروهای الکتریکی، تجهیزات پزشکی، نانوها، کشاورزی، غذایی و دیگر صنایع به شرط نوآوری فراهم کرده است.
قانون جهش دانشبنیان و موضوع اعتبار مالیاتی در کنار جذابیت اکوسیستم نوآوری، شرکتهای بزرگ را به دنیای استارتآپها و دانشبنیانها آورده و شاهد تاسیس شرکتهای بزرگ سرمایهگذاری شرکتی هستیم. شرکتهایی با سرمایههای چشمگیر در حوزههایی مثل فولاد، مس، پتروشیمیها و… که میتوانند نویدبخش زنجیرههای ارزشمند نوآور با نقشآفرینی استارتآپهای دانشبنیان باشند.
بالاخره طلسم شکست و در جایی با الزام حضور فاندر و در جایی با الزام خروج سرمایهگذار، جشن ورود استارتآپها به بورس و IPO شدن را گرفتیم. تپسی حتی در ابتدا با عرضه محدود سهام بورسی شد و دیجیکالا، شرکتهای هلدینگ هزاردستان مثل دیوار و کافهبازار و یکتانت را در صف داریم.
گاهی به دلیل سرمایهگذارهای شرکتی – CVC، گاهی به دلیل بحرانهایی مثل ریزش دردناک معدن طبس، و گاهی برای ایجاد دسترسی عادلانه بهویژه برای زنان شاهد رویدادهای بزرگ و ملی هوش مصنوعی، هوش مصنوعی مولد، ژنتیک و سایر موضوعات نوآورانه هستیم؛ از این جمله میتوانیم به تداوم برنامههای اینوتکس و الکاماستارز و جایزه آزاده (ویژه زنان استارتآپی)، رویدادهای هوشمندسازی معدن، ادونچرهای منطقهای و… اشاره کنیم که روندها از توسعه و افزایش آنها حکایت دارد.
شاید رسیدن به نقطه مناسب، شاید کمبود نقدینگی و سرمایه در گردش و شاید عوامل دیگری باعث شده بعضی سرمایهگذارها از استارتآپها خارج شوند و امسال آغاز جدی و شایان توجه استراتژیهای اگزیت بوده است. در بعضی موارد سرمایهگذارهای جدید سهام سرمایهگذار قبلی را خریدهاند و در مواردی خود تیم اصلی سهام را بازخرید کرده است. دیجیکالا، شب و… نمونههایی از این دست هستند.
مجموع این عوامل، اقدامات و رویدادها، حجم زیادی از استارتآپها و شرکتهای دانشبنیان را به اکوسیستم معرفی کرده که پیش از این سرشان به کار خود بوده و نمیشناختیمشان ولی بهخوبی و با قدرت مشغول کار خود بودهاند و حتی فروش صادراتی هم دارند.
در حالی سال ۴۰۳ را تمام میکنیم که دلار به بیش از ۹۰ هزار تومان رسیده، با بحران آب و برق و گاز و قطعیهای متمادی انرژی مواجهایم، مهاجرتها همچنان قلبمان را میشکند، گرانیها کمرشکن شده و… ما همچنان با نهایت تلاش، هر روز از روز قبل فقیرتریم و… خلاصه اینکه:
ما را به سختجانی خود این گمان نبود!
اما کماکان در تلاشیم، بیشتر تلاش میکنیم و بر این باوریم که باورمندی و پایبندی به اصول انقلاب صنعتی پنجم (I۵.۰) به رشد و توسعه این اکوسیستم کمک ارزشمندی خواهد کرد. جایی که هر تلاش و هر شکل استفاده از روندهای تکنولوژیک انقلاب صنعتی چهارم، بهویژه هوش مصنوعی، با محوریت قرار دادن “انسان” و هوش طبیعی و علوم شناختی تحقق مییابد.
انسانی که تابآور و پایدار است میتواند کسبوکارهایی پایدار مبتنی بر توسعه پایدار اقتصادی، اجتماعی و محیطزیستی ایجاد کند و به همین دلیل تعامل درست بر پایه تجارت منصفانه (Fair Trade) با دنیا داشته باشد و در نهایت این همافزایی توسعه پایدار ملی برای ایران جان را به همراه خواهد آورد اگر #دست_در_دست_هم_نهیم_به_عشق.