۸۲ درصد از مدیران میانرده احساس میکنند نامرئیاند و حس سرخوردگی دارند. حدود ۱۸ ماه پیش من و تیمم تصمیم گرفتیم از هزار مدیر میانرده نظرسنجی کنیم و به این نتیجه رسیدیم که بسیاری از آنها از شغلشان بیزارند. عجیب نیست که هیچکس نمیخواهد مدیر میانرده باشد. این رهبران در پیوند میان استراتژی و اجرا نقش حیاتی دارند اما نه دیده میشوند نه حمایت. آنها به دلیل دیده نشدن طولانیمدت خود را مابین رهبری ارشد که تحقیقات و سرمایهگذاری چشمگیری را جذب میکنند، و کارکنان معمولی که مرکز توجه بسیاری از طرحهای سازمانی هستند، گرفتار میبینند. عجیب نیست که در نتیجه بیتوجهی، بسیاری از این مدیران احساس کلافگی و بطالت را در کنار بیاختیاری و کار بیش از حد گزارش میکنند. پاسخ مدیران میانرده در نظرسنجی ما بهخوبی نشان میدهد چه چیز باعث این انفصال میشود و مشکلات سیستماتیکی را به تصویر میکشد که دیگر امکان نادیده گرفتن آنها وجود ندارد. علت خشم مدیران میانرده چیست و چطور میتوان بهتر از آنها حمایت کرد: عنوان «مدیر میانرده» باید تغییر کند در موارد بسیاری عنوان «مدیر میانرده» ذهنیت خطرناک و اشتباهی در شرکتها به وجود میآورد و باعث میشود این دسته از متخصصان، احساس کنند بیاعتبارند و به آنها بیاحترامی شده است. در حقیقت این رهبران بهویژه در دوران تغییر، نقش حیاتی در موفقیت سازمان ایفا میکنند اما به گفته ، «گروهی حیاتی» هستند «ولی نادیده گرفته شدهاند». ما با به کار بردن عنوان «مدیران میانرده» ارزش آنها، مهارتهای متنوع و نقششان در سازمانهایمان را تقلیل دادهایم. این عبارت مبهم و همهشمول نهتنها تخصص آنها را نادیده میگیرد بلکه فرهنگ بیتفاوتی را برای این جایگاههای مهم ترویج میکند. آن دسته از اعضای تیم که احساس توهین میکنند در صورت نپذیرفتن مداخله یا تغییر، ممکن است به مشکلات همکاری، ارتباط و فرهنگ سازمان اضافه کنند، به نقطه کوری در ساختار رهبری تبدیل...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.