skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر
انتخاب سردبیر

سعید رحمانی، بنیان‌گذار سرآوا: دولت در مذاکرات کارخانه نوآوری آزادی، دخالت نکند

علی مومنی علی مومنی نویسنده میهمان

۱۹ آبان ۱۴۰۲

زمان مطالعه : ۹ دقیقه

تاریخ به‌روزرسانی: ۲۱ آبان ۱۴۰۲

سعید رحمانی، بنیان‌گذار سرآوا در نامه‌ای که در اختیار پیوست قرار داده است، بر نقش بخش دولتی، خصوصی و خصولتی در شکل‌گیری و ادامه حیات کارخانه نوآوری آزادی تاکید کرده و همزمان از دخالت‌های نابه‌جای این بخش‌ها گلایه کرده است. او همچنین مداخله نکردن نهادهای دولتی در فرایند مذاکرات پیرامون این کارخانه را لازمه رسیدن به راه حل دانسته است. رحمانی در نامه‌ خود هرگونه برخورداری از مزایای دولتی را نیز رد کرده است.

به گزارش پیوست، سعید رحمانی نامه‌ سرگشاده‌ خود را با این شعر شروع کرده است:

«خاموش شدن چراغ کارخانه نوآوری سیاهی است

چراغی به دستم، چراغی در برابرم، من به جنگ سیاهی می‌روم»

رحمانی در این نامه نوشته است: «۶ سال پیش کارخانه نوآوری آزادی را با هدف ایجاد مکانی برای تحقق آرزوها و ایده‌های کارآفرینان جوان کشور، با همراهی اهالی محترم اکوسیستم، همراهی سهامداران شرکت آما به خصوص خانواده محترم علیزاده و حمایت معاونت علمی و پارک فناوری پردیس بنیان گذاشتیم. در آن زمان اکوسیستم نوپای استارتاپی کشور با چالش‌های متعددی روبرو بود. بزرگترین نگرانی ما پراکندگی کارآفرینان و نهال‌های نوپای آنها در سطح شهر بزرگ تهران بود. بر این باور بودیم که در کنار هم قرار گرفتن استارت‌آپ‌ها و کارآفرینان با سرمایه‌گذاران، مربیان و دیگر حامیان، امکان موفقیت آن‌ها را بیشتر می‌کند. این راهکاری بود که در اکثر کلان‌شهرهای دیگر دنیا تجربه شده و جواب داده بود.»

او نسبت به خطر تعطیلی کارخانه هشدار داده است: «حالا که کارخانه نوآوری به بزرگترین خانه استارت‌آپ‌ها و نماد نوآوری و کارآفرینی کشور تبدیل شده، با خطر خاموشی و تخریب روبروست. کارخانه نوآوری نمونه بارز همکاری و همدلی در اکوسیستم کارآفرینی کشور است که با نقش‌آفرینی تمامی ذی‌نفعان، از کارآفرینان جوان تا شرکت‌های موفق نوآور، تا سرمایه‌گذاران بخش خصوصی و مراکز و نهادهای مردمی و دولتی کشور شکل گرفته و علی‌رغم تمامی تضادهای موجود بین این بازیگران، برای ۶ سال به فعالیت خود ادامه داده است. ادامه این همکاری بدون شک تجربه پربارتری برای ساختن آینده اقتصاد دیجیتال کشور است تا تمامیت‌خواهی و عدم ادامه آن.»

آرزوی ما، تبدیل کردن جاده مخصوص به «سیلیکون ولی» ایران است

رحمانی ادامه داده است: «همکاری و همدلی در اکوسیستم استارت‌آپی راز موفقیت در کشورهای دیگر و اکوسیستم‌های مشابه از جمله سیلیکون‌ ولی (Silicon Valley) بوده است. آرزوی ما تبدیل کردن جاده مخصوص به «سیلیکون‌ ولی» ایران بود و چراغ‌های برج نوآوری کارخانه با این نیت روشن شدند. فراز و نشیب‌ها زیاد بوده و هست. مخالفان و کوتاه بینانی که روشنی این چراغ را تهدید و اشاعه گمراهی و فرهنگ ناهمگون قلمداد می‌کردند و می‌کنند. موافقانی که آرزوی استقلال اقتصادی کشورمان را تنها از طریق توانمندسازی نسل قدرتمند جوان و ایجاد اعتماد به نفس و حمایت از ایشان در پای گذاشتن در راه کارآفرینی می‌دیدند و می‌بینند.»

او با اشاره به نقش بخش‌ خصوصی، دولتی و خصولتی در شکل‌گیری کارخانه نوآوری نوشته است: «بخش خصوصی در اقتصاد دیجیتال ایران غیر قابل انکار بوده و هست. نقش سرآوا و هم‌آوا و تمامی دیگر دست‌اندرکاران بخش خصوصی و فعالان اکوسیستم کارآفرینی ایران در شکل‌گیری و ادامه حیات کارخانه نوآوری آزادی نیز غیر قابل انکار است. حمایت بخش‌های دولتی و خصولتی از جمله معاونت علمی و پارک فناوری پردیس نیز در این مسیر بسیار مهم بوده است، چرا که بدون حراست ایشان از این فضای بزرگ نوآوری، بد دلان اجازه روشن ماندن این چراغ را نمی‌دادند. اما دخالت‌های نابه‌جای همین بخش‌ها، اختلاف در راه و روش و فشارها و تهدیدهای بیرونی، چالش‌های متعددی نیز در طول این مسیر ایجاد کرده است.»

عدم احترام به حقوق مالکانه آما و تحمیل یک قرارداد نامتناسب، به معنی حرکت در مسیر مصادره ملک است

رحمانی با تاکید بر حق مالکیت آما ادامه داده است: «توافق ۶ سال پیش ما با هیات مدیره وقت آما، براساس یک قرارداد برد برد بین طرفین شکل گرفت. در آن زمان ملکی متروکه و بدون مجوز عملیاتی را به قیمت روز رهن کردیم. امروز یکی از مرغوب‌ترین و زیباترین مراکز کار در منطقه را ایجاد کرده‌ایم که زبانزد ایرانیان و جهانیان شده است. شکی نیست که این تحول موجب افزایش ارزش ملک برای شرکت آما شده است و ما از این امر خشنودیم. ما بدون هیچ شک و تردیدی مدافع حقوق مالکانه آما و تمامی سهامداران خرد و بزرگ آن به عنوان یک شرکت سهامی عام که در بورس تهران لیست شده است، بوده و هستیم. هر توافقی در آینده نیز می‌بایست با جلب رضایت ایشان صورت گیرد و تحمیل یک قرارداد جدید رهن یا خرید با قیمت نامتناسب از نظر ما به معنی قدم گذاردن در مسیر مصادره این ملک است.»

بنیان‌گذار سرآوا ادامه داده است: «در آن زمان امکان مالی برای خرید ملک را نداشتیم و طرح ایجاد یک کارخانه نوآوری در کشور آن‌قدر دور از ذهن و ترسناک بود که جذب سرمایه نیز برای آن امکان‌پذیر نشد. از این رو تنها راه همان رهن و اجاره برای حداکثر زمان ممکن، یعنی مدت ۵ سال بود. ما مطمئن بودیم که بعد از محقق شدن این آرزو و مستقر شدن مراکز متعدد نوآوری در این مکان، شرایط تغییر خواهد کرد و چنین نیز شده است. ما هیچ‌وقت به دنبال ملک‌داری و اخذ اجاره نبودیم و نخواهیم بود. ما تا ریال آخر سرمایه سرآوا را روی استارتاپ‌های کشور سرمایه‌گذاری کردیم؛ این قول ما به سرمایه‌گذاران سرآوا و مرام‌نامه‌مان بوده و هست. ما بر این باوریم که اولین کارخانه نوآوری و نماد کارآفرینی ایران که در یکی از اولین کارخانه‌های صنعتی کشور تاسیس شده، می‌بایست متعلق به همه ما باشد. متعلق به بنیان‌گذاران آما، بنیانگذاران کارخانه نوآوری آزادی و تمامی مراکز نوآوری مستقر و تمامی کارآفرینانی که در این مسیر قدم برمی‌دارند.»

سرآوا جز فشار و تهدید از هیچ مزایای دولتی دیگری برخوردار نشده است!

او با رد دریافت هر گونه کمک دولتی گفته است: «دو سال پیش مذاکرات تمدید رهن و اجاره (البته با قیمت روز) و خرید ملک با شرکت آما شروع شد. تمایل بسیاری از ساکنان، مراکز نوآوری مستقر در کارخانه نوآوری آزادی و دیگر فعالان اکوسیستم کارآفرینی در مشارکت به‌منظور خرید، بسیار بالا بوده و هست. ایشان تاکنون مالک این سوله‌ها نبوده و هیچ وام یا تسهیلاتی از این مسیر دریافت نکرده‌اند. عده‌ای مدعی شده‌اند که موسسان کارخانه نوآوری آزادی با رانت و برای استفاده از مزایای دولتی کارخانه نوآوری را راه‌اندازی کرده‌اند و حالا دم خروس بیرون زده است! کسی نیست که نداند سرآوا به غیر از فشار، تهدید و تهمت از هیچ مزایای دولتی دیگری برخوردار نشده است. کارخانه نوآوری علی‌رغم تمامی این ترغیب‌ها به انجام ندادن و منفعل بودن، راه‌اندازی شد. هم‌آوا نیز که این طرح را اجرایی کرد، در این مدت در کل مبلغ ۳ میلیارد تومان وام دریافت کرده است که تا ریال آخر آن را با بهره بازپرداخت کرده است. این در حالیست که ۱۰.۵ میلیارد تومان برای بازسازی کارخانه در سال ۱۳۹۷ صرف کرده است.»

او در همین رابطه بیشتر توضیح داده است: «درست برعکس این ادعا، موسسان بخش خصوصی کارخانه نوآوری در عوض، مزایایی را برای بخش دولتی کشور فراهم کردند. ایشان برای جلوگیری از تهدید و فشار و تعطیلی کارخانه نوآوری پذیرفتند که این محل تبدیل به اولین شعبه پارک فناوری پردیس (در خارج از شهر پردیس) شود. ایشان قبول کردند که ۵ سوله از ۱۰ سوله کارخانه را به مبلغ ۵ میلیارد تومان رهن، در اختیار پارک فناوری پردیس بگذارند. هم‌آوا سپس ۲ سوله از این ۵ سوله را با اجاره ماهانه ۱۰۵ میلیون تومان و افزایش ۷ درصد در سال، از پارک باز اجاره کرد و در ضمن در این مدت هم‌آوا ۱۰ درصد کلیه درآمدهای خود، حاصل از اجاره بهای فضای کارخانه به سایرین را به عنوان شارژ به پارک فناوری پردیس پرداخت کرده است. کجای دنیا این استفاده بخش خصوصی از مزایای دولتی است؟! اجازه بدهید این هم متذکر شوم که تاکنون حتی مزایا و خدمات معمول پارک فناوری مثل معافیت مالیاتی نیز به کارخانه تعمیم داده نشده است!»

کارخانه نوآوری نماد کارآفرینی کشور و الگوی هم‌افزایی و همدلی است، نه تمامیت‌خواهی

رحمانی بر لزوم مداخله نکردن دولت برای به نتیجه رسیدن مذاکرات در خصوص کارخانه تاکید کرده است: «ولی بدون شک ساکنان کارخانه نوآوری آزادی تمایل به ادامه فعالیت در این محل را دارند و به همین دلیل خواستار تمدید اجاره یا خرید هستند. متاسفانه در عرض یک سال گذشته بخش خصوصی از مذاکرات مستقیم با مالک کنار گذاشته شده است و نهادهای جانشین شده، قادر به رسیدن به یک راهکار قطعی و نهایی برد برد با مالک نشده‌اند. علی‌رغم تمامی این مشکلات، مطمئن هستیم با دادن فرجه زمانی مکفی، امکان رسیدن به یک توافق مناسب و مورد قبول طرفین به شرط عدم دخالت نهادهای دولتی وجود دارد.»

بنیان‌گذار سرآوا اضافه کرده است: «در اقصی نقاط دنیا دولت‌ها و یا نهادهای مردمی چنین مراکزی را به عنوان زیرساخت نوآوری تاسیس می‌کنند و آن را برای استفاده کاربران واقعی و فعال این نوع فضاها، برای سالیانِ سال وقف می‌کنند. در کشورهای دیگر آرزو می‌کنند چنین مراکزی خلق شود و فعال باقی بماند، اما در ایران دعوا بر سر این است که نقش اصلی راه افتادن کارخانه نوآوری با بخش خصوصی بوده یا دولتی! یا اینکه به بهانه شکل‌گیری «اکوسیستم نامتقارن و نامتوازن» از خاموشی این چراغ استقبال می‌کنند، یا اینکه فکر می‌کنند اگر کارخانه نوآوری آزادی نباشد «آن وقت فرصت‌های نادیده گرفته شده و سرکوب شده در کشور» بهتر دیده می‌شود. به قول ایشان «تعطیلی کارخانه نوآوری آزادی، نه تنها تخریب آرزوهای یک نسل از جوانان ایران نیست، بلکه شاید فرصتی برای ماهی‌هایی باشد که از این آکواریوم به سمت دریا حرکت کنند و بتوانند بزرگ‌تر و بزرگ‌تر شوند!» بخوان که بهتر است چراغ کارخانه نوآوری را خاموش کنیم که به جای مهاجرت نیروهای استارت‌آپی از شهرستان‌ها به تهران، ایشان را به مهاجرت به دریای بزرگ‌تر و جذاب‌تر خارج از کشور تشویق کنیم! با دامن زدن به این بحث‌های بی‌معنی است که آرزوی بددلان برای خاموش شدن چراغ امید جوانان، محقق خواهد شد.»

او در مورد نقش کارخانه نوآوری نوشته است: «کارخانه نوآوری آزادی امروز فعال‌ترین مرکز نوآوری کشور در حوزه‌های متعددی چون هوش مصنوعی، بیولوژی و داروسازی، سلامت، فیلم و محتوا، سیر و سفر، شهرسازی و معماری، مالی و بیمه، کشاورزی مدرن و ده‌ها حوزه دیگر شده است. کارخانه نوآوری اکنون با استیشن‌اف (Station F) پاریس مقایسه می‌شود، در حالی که کاملا بومی و خودکفاست. پیشنهاد می‌کنم اگر تاکنون کارخانه نوآوری آزادی را از نزدیک مشاهده نکرده‌اید، تا فرصت باقیست حتما از این مکان و استارتاپ‌ها و تیم‌های مستقر در آن بازدید کنید.»

رحمانی در انتهای این نامه نوشته است: «کارخانه نوآوری نماد کارآفرینی کشور و الگوی هم‌افزایی و همدلی اکوسیستم کارآفرینی ایران است و می‌بایست نقطه متضاد تمامیت‌خواهی و تفرقه‌افکنی باشد و ادامه حیات آن دل‌ها را گرم کند و امید را زنده نگه دارد. خاموش شدن چراغ‌های آن نشانی از عقب‌گرد و غلبه سیاهی است. اجازه ندهیم سیاهی بر اکوسیستم کارآفرینی بیش از این غالب گردد.

موجیم که آسودگی ما عدم ماست.

سعید رحمانی، بنیانگذار سرآوا و فعال اکوسیستم کارآفرینی ایران

 

#چراغ_کارخانه_نوآوری_آزادی_روشن_بماند

#چراغ_امیدوآرزوهاراخاموش_نکنیم»

https://pvst.ir/gd1
علی مومنی
علی مومنینویسنده میهمان

    در دانشگاه علامه اقتصاد خوانده‌ام با اینکه هیچ گاه عاشق آن نبودم. اولین بار در میانه دوره کارشناسی بود که در یک دوره چند ساعته روزنامه‌نگاری اقتصادی شرکت کردم که البته آورده‌ای نداشت اما سودای روزنامه‌نگار شدن را به سرم انداخت. حالا در پیوست می‌نویسم و حوزه‌‌های مورد علاقه‌ام اینترنت، اقتصاد دیجیتال و عرصه‌هایی است که اینها به عالم سیاست گره می‌خورند.

    تمام مقالات

    0 نظر

    ارسال دیدگاه

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    *

    برای بوکمارک این نوشته
    Back To Top
    جستجو