سالها قبل رئیسی داشتم که مکرراً حقوق ما را اشتباه رد میکرد. ما ساعت ورود و خروج را درست میزدیم اما سیستم درست عمل نمیکرد و در نتیجه سرپرستها قبل از ارائه گزارش به حسابداری باید اصلاحهایی انجام میدادند. در این میان، رئیسمان عذرخواهی میکرد، سریع میرفت مشکل حقوق دیگری را حل میکرد، و دوباره برمیگشت و تایید میکرد که موضوع را حل کرده است و دوباره عذرخواهی میکرد. کلافهکننده است؟ کمی، اما سرپرستی خوب و انسانی معقول و مناسب بود؛ همانطور که مارک کوبان میگوید، خوب بودن ویژگی نادیدهگرفتهشده ابرقدرتهاست. بنابراین این موضوع بیشتر برای ما سرگرمکننده بود نه آزاردهنده. وقتی اشتباهی در روابط مرتکب میشوید همیشه عذرخواهی کنید؛ صمیمانه، بدون توجیه، بدون تحلیل و بدون ارزیابی اما بعداً متوجه شدم سرپرستمان درخواستم برای عضویت در گروه تخصصی شغلم را منتقل نکرده است. وقتی دلیلش را پرسیدم، گفت نمیخواهد سه ماه از دستم بدهد. گفتم: «میتوانست فرصت عالیای برای من باشد. شاید نباید انتخابش میکردم اما حداقل میخواستم شانسی داشته باشم.» لبهایش را به هم فشرد، شانه بالا انداخت و رفت. عذرخواهی؟ این بار نه. شگفتزده شدم اما همانطور که بعداً مشخص شد، نباید غافلگیر میشدم. تحقیقات نشان میدهد عذرخواهی برای انواع خاصی از اشتباهها به طرز شگفتآوری- و تأسفآوری- رایج است: تحقیقی که در نشریه «روانشناسی اجتماعی ابتدایی و کاربردی» منتشر شد نشان داد یک رهبر متوسط بیشتر به خاطر اشتباه در انجام وظایفش عذرخواهی میکند نه اشتباههای مربوط به روابط. خرابکاری در میزان حقوقتان؟ صرف نظر از اینکه دلیلش ضعف ریاضی، بیتوجهی یا تنبلی باشد، اشتباهی در انجام وظیفه بود. ظاهر خوبی ندارد، اما آهای: هیچکس کامل نیست. تصمیم به نادیده گرفتن امکان عضویت کارمند در گروهی تخصصی، اشتباهی در زمینه روابط بود و صرفاً فقدان مهارت در جنبه کوچکی از شغلش را نشان میداد. این اشتباه فقدان همدلی و حرفهای نبودن او را در تصویر بزرگتر نشان...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.