۹ آبان ۱۴۰۳
مروری بر تحولات آموزشی ایران در دوران مشروطیت و عصر اطلاعات
مدرسه مُرد، زنده باد مدرسه
در دویست سال اخیر، ما با دو موج تحول روبهرو بودهایم: شکلگیری آموزش جدید در اواخر دوره قاجاریه و عصر مشروطیت، و تحولات ناشی از فناوری اطلاعات در سالهای اخیر. به اعتقاد نگارنده در برخورد با پدیده جامعه اطلاعاتی ما همان شرایطی را داریم که در اواخر دور%D
پیشدرآمد شکست ایرانیان در جنگهای ایران و روسیه و امضای دو عهدنامه گلستان و ترکمانچای باعث شد برخی از ایرانیان متوجه شوند تغییراتی عظیم روی داده و اندیشه تجدد محور این تغییرات است. از همان زمان دو رویکرد متفاوت در برخورد با دنیای جدید پیش گرفته شد: یک رویکرد ضمن مقابله با ماهیت اندیشه جدید صرفا ابزار جدید را انتقال داد. اما رویکرد دوم بر این باور پافشاری داشت که مدرنیته هم تغییر شکل جهان است و هم تغییر معنای جهان و نمیتوان با گرفتن ابزار و پوسته، مانع انتقال معنا و محتوا شد. بدین ترتیب ما نتوانستیم آموزش جدید را به صورت یک کلیت (شامل معنای جدید و ابزار جدید) بپذیریم و عملا بدون درک الگوی جدید اندیشه و زیست، به عصر جدید پرتاب شدیم. ما از مدرنیته صرفا عقلانیت ابزاری آن را گرفتیم و عقلانیت انتقادی را پس زدیم؛ نتیجه نوسازی آمرانه رضاشاه بود که (با وجود نتایج مثبت فراوان) نتوانست در جامعه رسوخ کند و به باور تبدیل شود و مجریان آن نیز در سطح و ابزار باقی ماندند. به نظر میرسد همانگونه که در عصر مشروطیت با آموزش جدید برخورد کردیم، اکنون نیز واکنشی مشابه به تحولات ناشی از فناوری اطلاعات در حوزه آموزش داریم. بدون اینکه درک کنیم الگوی فکر کردن تغییر کرده است، صرفا ابزار جدید را وارد و استفاده میکنیم. فناوری جدید منجر به دستهبندی افراد میشود: گروهی منافع خود را در استفاده از فناوری جدید و برهم زدن نظم مسلط موجود میبینند و در مقابل، عدهای صرفا به حفظ منافع خود از طریق مانع تراشیدن برای تغییرات میاندیشند. این دو گروه در مقابل یکدیگر جبههگیری میکنند. در میان توده مردم نیز، فناوری جدید برای برخی جذابیت دارد و برای گروهی سخت و مانع است. گروهی از آن استفاده میکنند و گروهی آن را پس میزنند. نکته کلیدی اینجاست که هیچ کدام به...