دیتابیس مدیریتشده ابری باعث صرفهجویی ۴۰درصدی برای کسبوکارها میشود
استفاده از خدمات ارایهدهندگان DBaaS (دیتابیس مدیریتشده ابری) برای کسبوکارهای ایرانی بهطور میانگین باعث کاهش…
۲۱ آذر ۱۴۰۳
مدیرعامل صباویژن و قائم مقام هلدینگ صباایده:
۱۷ خرداد ۱۴۰۰
زمان مطالعه : ۱۱ دقیقه
تبلیغات در هر کاری حرف اول را میزند. کافی است راهش را بلد باشید آن وقت است که از کارتان بهترین نتیجه را خواهید گرفت. اگر تا چند سال پیش کسبوکارها برای تبلیغات خود تبلیغات سنتی و چاپی را انتخاب میکردند، حالا تبلیغات دیجیتال در فضای مجازی انتخاب اولشان است. سرویسهای تبلیغات دیجیتال گوناگونی حالا در فضای آنلاین پا گرفتهاند که هرکدام سعی میکنند با ارائه قالبلیتهای متفاوت مشتریان بیشتری را به سمت خود بکشانند. صباویژن یکی از همین سرویسهاست. سرویس که از دل هلدینگ بزرگ صبا ویژن بیرون آمده که غولهای بزرگی مانند آپارات و فیلیمو را در کنار خود دارد از این جهت از هر نظر در بازار رقابت تبلیغات آنلاین دستش باز است. مهدی شکوری مقدم، مدیرعامل صبا ویژن و قائم مقام صباایده از آن مدیرهایی است که در سکوت کارش را میکند. او اعتقادی به همکاریهای بزرگ با آژانسهای تبلیغاتی آنلاین ندارد چرا که به باور وی در حوزه تبلیغات یک فرق بزرگ با دیگر آژانسهای تبلیغاتی دارند و آن اینکه آنها علاوه بریک آژانس تبلیغاتی هستند صاحب رسانه نیز هستند. با این حال او در مصاحبه با پیوست خبر از یک همکاری با دیگر پلتفرمها می دهد: پلتفرم تبلیغات کلیکی/نیتیو ویپلاسِ صباویژن، به دو پلتفرم همکار خود (یکتانت و مدیااد) متصل شده است و مشتریان آنها میتوانند از طریق پلتفرم وی پلاس به مجموعۀ ناشران این دو شبکه دسترسی داشته باشند. شکوری از سهم صباویژن از تبلیغات بازار آنلاین نمیگوید؛ اما تاکید میکند که آنها همیشه برای بهتر شدن میجنگند.
دو شیوه یا دو الگو تبلیغاتی در دنیا به رسم گوگل و فیسبوک وجود دارد. گوگل که با تمام بازار دیجیتال مارکتینگ کار میکنند، تمرکزش روی پلتفرم خودش است وبقیه صاحبان محتوا و آگهی را هم پروموت میکند اما مدل فیسبوک و اینستاگرام به این شیوه است که خودشان را بزرگ کنند و روی سرویسشان آگهی گذاشته شود. صبا ویژن از چه مدلی بهره میبرد؟
اگر بخواهیم با این پیش فرض الگوهای تبلیغاتی را به این دو الگو تقسیمبندی کنیم، صبا ویژن هر دو ویژگی را داراست یعنی هم تمرکز روی توسعه کمی و کیفی پلتفرمهای درون سازمانی هلدینگ (فیلیمو و آپارات) که مثل مدل فیسبوک و اینستگرام با رشد ترافیکی و کاربری این رسانهها بتوانیم سهم بازار بیشتری در حوزه تبلیغات دریافت کنیم و هم ارتباط با سایر سایتها از طریق پلتفرم وی پلاس برای توزیع تبلیغات مشتریان در تمامی فضاهای اینترنتی شامل وب سایتها، اپلیکیشنها، شبکههای اجتماعی و…
آیا تا ابد میشود با این دو مدل پیش رفت و ادامه داد؟
مدل تا ابدی برای تبلیغات وجود ندارد. بسیاری از مدلهایی که پیش از این آمدند امروز نقش کمرنگتری دارند و جای خود را به رسانه ها و ایدههای جدید دادهاند. شاید حدود ۱۰ سال پیش تبلیغات مدل تلگرام در تصور هیچ کس نبود، اما امروز شاهد هستیم که سهم مهمی از بازار را در اختیار گرفتهاند. در گذشته تبلیغات در رسانههای چاپی جذابتر بود و امروزه دنیای دیجیتال و فضای مجازی بسیار گستردهتر از گذشته توانسته است سهم بازار جدی را به سمت خودشان سوق دهند. اگر امروز شاهد هستیم که این مدلهای جدید توانستهاند سهم بزرگی از بازار را در اختیار بگیرند ممکن است در آینده نزدیک نیزمدلهای جدیدتری بیایند و این فرآیند را به چالش بکشند. در صباویژن تمام تلاشمان بر این است که همزمان با تغییرات تکنولوژی، ما هم تا بتوانیم پاسخگوی نیازهای مشتریانمان فراخور روندهای روز دنیا باشیم.
چرا در این بخش صدایی از همکاری شما با فعالان دیگر این بخش شنیده نمیشود مثلا از چند سال پیش همکاری تپسل و کافه بازار را دیدیم که خیلی موفقیت آمیز هم بوده است. شما چرا وارد این عرصه همکاری نشدید سیاست شما در این زمینه چیست؟ آیا ممکن است در آینده تغییر رویکردی در این زمینه داشته باشید؟
ما در حوزه تبلیغات یک فرق بزرگ با دیگر آژانسهای تبلیغاتی داریم و آن اینکه ما علاوه بریک آژانس تبلیغاتی خود صاحب رسانه هستیم. اگر صباویژن، را مستقل نگاه کنیم میتوانیم بگوییم این شرکت از طریق دو پلتفرم آپارات و فیلیمو صدای رسایی در حوزه همکاری دارد که این میتواند بسیار در رشد فعالیت موثر باشد. اما چون ما همگی یک هلدینگ هستیم، خیلی شوآف نمیکنیم و در نهایت خروجی کار را روی فعالیتهایمان نشان میدهیم. از طرفی ظرفیتهای تبلیغاتی آپارات و فیلیمو به اندازهای بزرگ هست که نیازی به همکاریهای بیرونی به ویژه در حوزه تبلیغات ویدیوئی را احساس نمیکنیم البته در حال حاضر ما همکاریهای قابل توجهی با سایر فعالان اکوسیستم داریم که شاید به این دلیل که کارهای رسانهای روی آن صورت نگرفته است مخاطب عام از آن بی اطلاع باشد. به عنوان مثال پلتفرم تبلیغات کلیکی/نیتیو ویپلاسِ صباویژن، به دو پلتفرم همکار خود (یکتانت و مدیااد) متصل شده است و مشتریان ما میتوانند از طریق پلتفرم وی پلاس به مجموعۀ ناشران این دو شبکه دسترسی داشته باشند.
صبا ویژن، در حالحاضر چند درصد از سهم بازار را در اختیار دارد؟ ورود بازیگران کوچکتر و سریعتر مانند پگاه،یکتا نت، تپسل، کافه بازار یا وارد شدن بازیگران حاکمیتی مانند روبیکا چه اتفاقی روی فعالیت شما رقم میزند. این بازیگران تا چه میزان روی فعالیت شما تاثیرگذار هستند؟
به دلیل گستردگی فعالیتها در زمینه تبلیغات خیلی نمیتوان قائل به این شد که چند درصد از سهم بازار را در اختیار داریم به طور مثال سهم صباویژن در تبلیغات ویدیویی بسیار بالا و به نوعی رهبر این حوزه از تبلیغات هستیم؛ ولی در حوزههای دیگر شاید سهم بازار کمتری باشیم. برای همین نمیتوان گفت به طور میانگین چه میزان از بازار تبلیغات را در اختیار داریم چون مولفههای متغیر و حوزههای مختلفی برای ارزیابی وجود دارد. برای همین مهمترین شاخصی که برای تخمین سهم بازار میتوان به آن مراجعه کرد آمار فروش سالیانه است که خدا رو شکر ما سهم بازار خوبی بر مبنا فروش داریم و از آن راضی هستیم و گرنه در بازار نمیماندیم. اساسا وجود رقبا هیچ مشکلی ایجاد نمیکند و اتفاقا همواره ما نسبت به حضور رقیب به دید یک فرصت نگاه میکنیم چرا که وقتی در یک مدل کاری چند رقیب وجود داشته باشد پویایی و تلاش برای توسعه اتفاق میافتد و منجر به رشد فضای کسب و کار میشود. با حضور رقبا است که سعی میکنیم روی ایدههای متفاوت و بهتری کار کنیم و برای بهتر شدن بجنگیم. ما در حال حاضر نه تنها با رقبای خود هیچ مشکلی نداریم بلکه با برخی از آنها مانند «یکتانت» و «تپسل» و «کافه بازار» در حال همکاری و تبادل ترافیک هستیم. به نظرم هر کسی که بتواند کار بهتری برای مشتری انجام دهد و ایدههای بهتری ارائه دهد میتواند در آینده سهم بازار بیشتری را کسب کند. برای همین ما سعی میکنیم که هر روز تیممان را براینیروی انسانی و تنوع خدمات و سرویسها تقویت کنیم .
یک بحثی که وجود دارد بحث انحصار است چقدر شما در سرویسهای خودتان زمین بازی به بقیه سرویسها را میدهید؟ در واقع مجموع صبا یک مالتی پلتفرم است چقدر شما اجازه میدهید یک سرویس رقیب هم بیاید در سرویسهای شما تبلیغات بدهد مثلا نماوا در آپارات تبلیغات ارائه کند؟
به نظر من انحصاری وجود ندارد و در بحث همکاریها اتفاقا در مورد همکاری با تپسل و یکتانت این اتصال دو طرفه است و آنها هر کدام مستقلا به آپارات و رسانههای صباویژن دسترسی دارند و ما انحصاری در این حوزه ایجاد نکردهایم و امیدواریم سایر همکاران ما هم بتوانند از این ظرفیت استفاده و به مشتریان خود خدمات ارائه کنند. در مورد نماوا هم که شما اشاره کردید بحث تضاد منافع مطرح است. ما در هلدینگ صباایده شبیه به همان سرویس را داریم و طبیعی است که از ظرفیت آپارات برای محصول خودمان یعنی فیلیمو استفاده میکنیم. همانطور که دوستان ما در نماوا هم سرویس پهنای باندی که روی شاتل دارند را در اختیار ما قرار نمیدهند. به نظرم این یک امر طبیعی است که هر شرکتی از مزیتهای رقابتی خودش استفاده کند تا اینکه سهم بازارش را توسعه بدهد.
از یک طرف یک مشکلی که در سرویس شما وجود دارد این است که برای سرویس پولی باز تبلیغ دارید. وقتی کاربر یک سرویس را با یک قیمتی خریداری کرده که الان هم خیلی روی این قیمت بحث وجود دارد که گران است، چرا باز اول برنامه برای پخش تبلیغ پخش میشود؟
قیمت واقعی سرویس از دیدگاه ما بر اساس حجم سرمایهگذاری و تعداد کاربر فعلی و برنامه یک سال آینده بیش از چیزی است که الان وجود دارد. طبیعی است که مابه التفاوت قیمت واقعی سرویس و سرمایهگذاریای که اتفاق میافتد باید از محلی تامین شود. این نوع از سرویسها با پرداخت حق اشتراک توسط کاربران به فعالیت خود ادامه می دهند و محل درآمد دیگری ندارند. پس وقتی فاصلهای بین قیمت واقعی سرویس و نرخی که الان هست وجود دارد، باید این کسری نقدینگی را از طریق سایر منابع درآمدی تکمیل کرد تا کسب و کار به مسیر خود ادامه دهد. بنابراین ما تصمیم گرفتیم که با یک حجم تبلیغات محدود روی سرویس فیلیمو این کار را انجام دهیم تا بتوانیم بخشی از این نقدینگی را تامین کنیم و مجبور به افزایش بیشتر اشتراک ماهیانه نشویم.
ساترا دستورالعملی در مورد محدودیتهای تبلیغات آنلاین در فضای مجازی توسط رسانههای فراگیر صوت و تصویرابلاغ کرده است این مصوبه چه تاثیری روی فعالیت شما خواهد داشت. اینکه پلتفرمهای آنلاین برای تبلیغات انتخاباتی باید از ساترا تاییدیه بگیرند. به نظر شما روش درستی است. مگر شما نباید از وزارت ارشاد مجوزهای لازم را دریافت کنید؟ آیا شما در این بخش یک نوع موازی کاری احساس میکنید؟
چه در حوزه تبلیغات آنلاین و چه در دیگر حوزهها بزرگترین مشکل این است که متاسفانه چندگانگی در تصمیم گیری و سیاستگذاری وجود دارد. طبیعی است که کانونهای تبلیغاتی طبق رسم معمول در حوزه تبلیغات از وزارت ارشاد مجوز بگیرند. حالا در یک مورد خاص که به اسم صوت و تصویر فراگیر است به ما میگویند از یک نهاد دیگری باید مجوز بگیرید. این چالش کوچکی نیست و همیشه هم وجود داشته است. متاسفانه قربانی این کشمکش نهادی هم بخش خصوصی و صاحبان کسب و کار هستند که مکلف میشوند از هر دو طرف مجوز بگیرند که هر کدام از این نهادها هم بر اساس سلیقه خودشان اعمال نظر میکنند.
یک دستورالعملی هم اواسط اسفند ساترا ارائه داد که در مورد کودکان تبلیغهای نمایش داده شده پیش یا در حین نمایش محتوای مربوط به کودکان باید متناسب با سن کودکان و نوجوانان باشد ، علاوه بر آن با محتوای اصلی نیز هماهنگ باشد و الزامات شیوه ردهبندی سنی در آن رعایت شده باشد اول اینکه چقدر این دستورالعمل ها رعایت میشود و اینکه اصلا این دستورالعملها را باید ساترا بدهد و مکانیزم اجرای همچین دستور العملهایی چگونه اجرا میشود؟
ما علاقمند هستیم که محتوای تبلیغی متناسب با کودکان را پخش کنیم و به طور مثال در حال حاضر روی محتواهای مربوط به کودکان، فقط تبلیغات محصولات کودک مانند شامپو بچه را نمایش میدهیم. این موضوع برای ما به عنوان پلتفرم هم اثربخشتر خواهد بود که تبلیغات مرتبط به هر رده سنی را در محتواهای همان رده سنی نمایش بدهیم.
سال ۹۷ هم باز مرکز توسعه تجارت الکترونیکی اعلام کرد که آیین نامه تبلیغات آنلاین را منتشر خواهد کرد سال بعد ازآن نیز اعلام کردند که این آیین نامه تدوین شد ابتدا نظرتان در مورد این آیین نامه چیست؟ دوم اینکه اصلا حوزه فعالیت شما ربطی به این مرکز دارد یا خیر؟
آنقدر تبلیغات در حوزه آنلاین گسترده است و ابزارهایی که در این حوزه وجود دارد وسیع است که کار کردن در این حجم را تا حدودی سخت میکند. فضای مجازی و شبکههای اجتماعی هر کدام دارای صفحههای زیادی هستند که هر کدام در نقش یک رسانه حضور دارند و همین باعث میشود تنوع و گستردگی کار در این حوزه بسیار زیاد باشد. برای همین نظارت بر چنین فضای گستردهای اصلا شدنی نیست و به نظرم ساماندهی کردن در این حوزه باید با ایجاد یکسری چارچوبها و آیین نامههایی شکل بگیرد که نوع تبلیغ و فضایی که تبلیغ میکنند و نوع پوششی که دارند را مشخص کند، در آن صورت با فضای مشخصتری روبهرو خواهیم بود و اساسا نظارت بر تبلیغات مثل محتوا باید پسینی باشد نه برخلاف سایر رسانههای سنتی پیشینی.
این نوع دستورالعملها را دست و پاگیر میدانید یا لازم؟ باید به جای این دستورالعملها قانونهای دیگری گذاشته شود یا خیر؟ اولویتها و نیازها چیست؟
متاسفانه به دلیل اینکه کلا نظام حقوقی و وزارت ارشاد ما از صنعت دیجیتال عقب است باعث میشود تصمیماتی که میگیرد برای گذشته مناسب باشد و برای آینده کارکردی ندارد. ضمن اینکه برای ترمیم این مشکل و برای بهتر شدن فضا از صاحبان کسب و کارهای درگیر و بخش خصوصی که تجربه فعالیت در این حوزه را دارند هم استفاده نمیکنند. با این شیوه تصویب مقررات بدون در نظر گرفتن نظرات کارشناسی بخش خصوصی با یکسری قوانینی روبهرو هستیم که اجرای آن شدنی نیست و شرکتهای بخش خصوصی با مشکلات متعددی روبهرو میشوند. دولت گمان میکند که بخش خصوصی از زیر بار اجرایی کردن مقررات و قوانین فرار میکند در حالی که اینطور نیست. اساسا اجرایی کردن چنین قوانینی در بسیاری از موارد شدنی نیست و به نظرم به جای اینکه این کشمکش ادامه پیدا کند دولت تصمیم بگیرد در تدوین قوانین از بخش خصوصی و تجربیات آنها کمک بگیرد. البته الان نکته دیگر این است که ما در بخش تبلیغات متولیان متعددی داریم که باید تکلیف این موضوع هم روشن شود و بدانیم باید به کدام نهاد پاسخگو باشیم . ما باید در تدوین قوانین نگاه به آینده داشته باشیم. الان وضع قوانین و مقررات در گذشته مانده است و اصلا تناسبی با شرایط امروز و آینده ندارد.