کاربران بلوبانک در شبکههای اجتماعی از اختلال در ارائه تسهیلات بانکی در این پلتفرم خبر…
۲۰ آبان ۱۴۰۳
۱۴ تیر ۱۳۹۹
زمان مطالعه : ۷ دقیقه
رقابت واژه شناخته شدهای برای تنظیمگران و مقرراتگذاران حوزههای مختلف صنعتی و تجاری است اما وقتی موضوع پلتفرمها و کسبوکارهای جدید است رقابت نیز معنای خود را تغییر میدهد چرا که نوع رفتار فعالان این حوزه بهگونهای است که رقابت را وارد لایههای مختلف میکند که تنظیمگری آن چندان کار سادهای نیست. اگر برای صنایع سنتی رقابت در حوزه خشکبار کاملا با رقابت در حوزه تاکسیهای اینترنتی متفاوت بود حال با شکلگرفتن سوپراپها و درهمتنیدگی تمامی کسبوکارها با یکدیگر رقابت در این کسب و کارها نیز متحول شده است. از همین روست که نقش تنظیمگری این حوزه بیش از پیش اهمیت پیدا میکند.
موضوع پیادهسازی سیاستهای کارآمد برای رقابت پلتفرمهای دیجیتالی فقط موضوع ایران نیست بلکه اتحادیه اروپا و آمریکا نیز به نوعی با آن درگیر هستند. نشریه تخصصی کانکارنس در دومین شماره خود در سال ۲۰۲۰ در مصاحبهای با جرج پادیلا مدیر ارشد موسسه تحقیقاتی و مشاورهای کامپس لکسکون که از شرکتهای مهم مشاوره در حوزه رقابت اتحادیه اروپاست و جاکوییز کریمر استادتمام دانشگاه تولوز فرانسه، به بررسی این مسئله پرداخته است که چالشهای سیاستها و قوانین رقابت و جلوگیری از انحصار اتحادیه اروپا در مقابل پلتفرمهای دیجیتال چیست و چگونه باید آنها را متناسب با عصر دیجیتال تغییر داد.
به عقیده مصاحبه شوندگان و برمبنای پژوهشی که تمامی گزارشهای سیاستی انگلستان، آمریکا و اتحادیه اروپا در حوزه رقابت را مورد بررسی قرار داده است، بازار پلتفرمهای دیجیتال بدلیل وجود «اثر شبکه ای» عمدتا به نقطهای میرسد که یک شرکت پیروز با «قدرت بازاری» بالا میتواند «فاتح بلامنازع بازار» شود. در چنین شرایطی اینکه منتظر بمانیم تا رفتاری مخل رقابت رخ دهد و سپس بخواهیم با روش های مرسوم محدود کردن و متوقف کردن توافقات و رویههای ضدرقابتی، تنظیمگری کنیم کافی نیست.
این چالش دقیقا مشابه همان چالشی است که راجع به قانون رقابت ایران یعنی «قانون اجرای سیاستهای کلی اصل 44» نیز وجود دارد.
برای بهبود نقش تنظیمگری رقابت در بازارهای دیجیتال نیاز است که دائما بازار رصد شود و نهادهای تنظیمگر باید توجه و تمرکز ویژه ای بر مدلهای جدید کسب و کاری شرکتها داشته باشند
به عقیده مصاحبه شوندگان در بازارهای دیجیتال ما نیاز داریم تا رفتارهای «پیشگیرانه و پیش دستانه» انجام دهیم. به عبارت دیگر شاید به ناچار صرفا یک شرکت بزرگ در یک بازار دیجیتال وجود داشته باشد و رقیب قابل توجهی نداشته باشد؛ ولی با طراحی قوانین باید به گونه ای عمل شود که موانع «ورود به بازار» حداقل و ورود به بازار برای شرکتهای نوپا آسان و ممکن باشد. این بدان معناست که همیشه باید عدم اطمینانی برای شرکت بزرگ و مسلط در بازار وجود داشته باشد که هر لحظه در صورت عدم نوآوری ممکن است جایگاه خود را در میان مشتریان یا دیگر رقبای بالقوه از دست دهند.
پروفسور کریمر، استاد تمام دانشگاه تولوز فرانسه معتقد است برای بهبود نقش تنظیمگری رقابت در بازارهای دیجیتال نیاز است که دائما بازار رصد شود و خصوصا سازمانها و نهادهای تنظیمگر باید توجه و تمرکز ویژه ای بر «مدلهای جدید کسب و کاری شرکتها» و همچنین رفتار «شرکتهای دارای قدرت بازاری بالا و مسلط» داشته باشند. به مرور و با افزوده شدن و کشف رفتارهای جدیدی که در بازار در جهت اخلال رقابت صورت میگیرد که منجر به کاهش رفاه مصرف کننده میشود باید قوانین و آیین نامه ها را به روز و متناسب شوند.
شاید جذابترین بخش این مصاحبه زمانی بود که دو کارشناس پیرامون چالشهای اتحادیه اروپا و قوانین آن در حوزه رقابت نسبت به پلتفرمهای دیجیتال سخن گفتند. از چالشهایی که مصاحبه شوندگان بر آن تأکید داشتند آن است که «تعریف بازار» که پایه همه قوانین و سیاست های رقابت است باید به روز شود؛ چرا که قوانین سنتی اتحادیه اروپا، تعریف بازار را بسیار ایستا و استاتیک دیدهاند در صورتی که رقابت در بازارهای دیجیتال بسیار پویا است. باتوجه به آنکه قوانین رقابت در ایران نیز متأثر از قوانین اتحادیه اروپا و انگلستان است، میتوان گفت که ایران نیز دقیقا با چنین چالشی در این حوزه روبرو است.
مصاحبه شوندگان معتقد بودند که در زمینه تدوین و به روز رسانی قوانین حوزه رقابت در زمینههایی مثل «تعریف بازار»، «ادغامها»، «تبانی» و دیگر موارد امروزه اتفاق نظر وجود دارد؛ اما مهمتر از این اتفاق نظر، جزئیات قوانینی است که باید نوشته شود. اینکه دقیقا بازار را چگونه تعریف کنیم، معیارهای تشخیص قدرت بازاری و سهم بازار چه باشند و چگونه اعمال شوند و نهایتا چگونه تغییرات بازارهای دیجیتال نسبت به بازارهای سنتی را لحاظ کنیم، مسئلهای کاملا لبه دانشی است. مسلما قوانین این حوزه باید قابلیت پویایی و انعطاف پذیری را داشته باشند به نحوی که با تغییر بازار بتوان آنها را هم تغییر داد. نکتهای که مصاحبه شوندگان به شدت برآن تأکید داشتند آن بود که بیش از هرچیز سرعت عمل در این بازار بسیار مهم است، نباید نشست تا همه جزئیات را به نتیجه برسد و مشخص شود و سپس اقدام صورت گیرد. بنابراین ناچارا باید مرحله به مرحله پیش رفت.
تعریف بازار که پایه همه قوانین و سیاست های رقابت است باید به روز شود؛ چرا که قوانین سنتی اتحادیه اروپا، تعریف بازار را بسیار ایستا و استاتیک دیدهاند در صورتی که رقابت در بازارهای دیجیتال بسیار پویا است
چالش دومی که در قانون رقابت اتحادیه اروپا «TFEU» با آن روبرو هستند، برخلاف قوانین آمریکا، رفتارهای یک سویه در جهت تخریب فضای رقابت توسط «شرکتهای غیر مسلط» در بازار است، این رفتار شرکتهای غیر مسلط در اروپا محکوم نمیشود، این در حالی است که در بازار پلتفرمهای دیجیتال این قابلیت وجود دارد که شرکت های بسیار کوچک در مدت زمان بسیار کوتاهی به شدت بزرگ و صاحب مقیاس شوند.
البته این مسئله به همین سادگی نیز نیست. از پیچیدگی های بازار پلتفرمهای دیجیتال که در نمونه حکم دادگاه اروپا در ادغام و تملک شرکت «گیت هاب» توسط «مایکروسافت» مشاهده میشود آن است که این ادغام غیرقانونی تشخیص داده نشد؛ چراکه تنظیمگر معتقد بود علی رغم آنکه گیت هاب، سهم بازار بالای 40 درصد دارد ولی به دلیل اثر شبکه ای، شرکت های نوپای موجود در بازار میتوانند به سرعت رشد کنند و در این بازار پدیده «قفل شدگی» و عدم نوآوری و انحصار مضر رخ نخواهد داد. بنابراین تنظیم گر در این دوران باید بیش از آنکه بخواهد از طریق دستور و فرمان عمل کند، باید فضای بازار و رقابت در بازار را تحلیل کند؛ پس تنظیمگران عصر دیجیتال باید تحلیلگران خوبی هم باشند.
سومین چالشی که در اتحادیه اروپا با آن روبهرو هستند، رفتار شرکتهای بزرگ است که از یک بازار به بازارهای مجاور حرکت میکنند. درست مشابه همان چیزی که در ایران در مواردی همچون سوپراپلیکیشنها مشاهده میشود. به عقیده مصاحبه شوندگان در چنین شرایطی تنظیمگران باید بتوانند به سرعت اقدام کنند ولو اگر تحلیل و دانش دقیقی هنوز از آینده بازار ندارند، چراکه کندی در عمل ممکن است به «تیپ شدن» یا «قفل شدگی بازار» بیانجامد و پس از آن اقدامات برای بازگشت به وضعیت سابق بسیار دشوار و پیچیده خواهد شد.
از همین رو پیشنهاد شده است راجع به اینگونه شرکتها در صورتی که تنظیمگر نسبت به ورود آن به حوزههای جدید اطمینان کافی ندارد، ممانعت کند چرا که در درجه اول تنظیمگر مدافع حقوق و منفعت عامه است نه یک شرکت خاص که سودی را از دست داده میدهد. در نهایت یکی از چالشهای اتحادیه اروپا را این چنین عنوان کردهاند که اکثر شرکتهای بزرگ در حوزه پلتفرمهای دیجیتال اروپایی نیستند و اعمال حاکمیت و قوانین اروپا بر آنها کار نسبتا دشواری در برخی زمینههاست!