پاویون تخصصی هوش مصنوعی در الکامپ ۱۴۰۴ اجرا میشود
بازدیدکنندگان بیست و هشتمین دوره نمایشگاه بینالمللی الکامپ میتوانند از سالن تخصصی هوش مصنوعی بازدید…
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
زمان مطالعه : ۵ دقیقه
ویکتور ریپاربلی (Victor Riparbelli) کارآفرین حوزه فناوری و بنیانگذار شرکت سینتسیا «Synthesia»، در سخنرانی اخیر خود در TED، چشماندازی از آیندهای نهچندان دور ترسیم کرد؛ آیندهای که در آن خواندن و نوشتن، جای خود را به صدا، ویدیو و فناوریهای واقعگرایانهای خواهد داد که ارتباط انسانها را دگرگون میکند.
آیا روزی خواهد رسید که فرزندان ما دیگر نیازی به خواندن و نوشتن نداشته باشند؟ ویکتور ریپاربلی از آیندهای میگوید که در آن هوش مصنوعی، متن را کنار میزند و ارتباطات انسانها را بر پایه ویدیو، صدا و فناوریهای غوطهور بنا میکند. آیندهای که در آن هرکس میتواند بدون دوربین یا بودجههای سنگین، فیلمی در حد هالیوود بسازد یا آموزش شخصیسازیشدهای دریافت کند؛ تنها در مدت زمانی که برای خواندن یک کتاب صرف میشود.
او با لحنی تأملبرانگیز گفت: «نوههای شما، آخرین نسلی خواهند بود که میخوانند و مینویسند.» جملهای که شاید در نگاه نخست اغراقآمیز به نظر برسد، اما ریپاربلی با ارائه شواهد و روندهای فناورانهای که در حال حاضر در حال شکلگیری هستند، آن را واقعگرایانه جلوه داد.
ریپاربلی با یادآوری خاطرات دوران کودکیاش در کتابخانهای در کپنهاگن، عشق خود به مطالعه را توصیف کرد. اما کشف اینترنت در دهسالگی، دریچهای تازه به سوی دنیایی از موسیقی، ارتباط و اندیشه برایش گشود. او گفت: «در اینترنت، اطلاعات رایگان بود. و تکنولوژی فقط توزیع محتوا را تغییر نداد، بلکه خود محتوا را دگرگون کرد.»
او اولین کسبوکار خود را در سن ۱۳ سالگی در بازی «World of Warcraft» آغاز کرد؛ جایی که به همراه ۵۰ بازیکن دیگر، هیولاها را شکست میداد. او معتقد است تجربه مدیریت این گروه، شباهت زیادی به اداره یک استارتآپ دارد.
در سال ۲۰۱۶، ریپاربلی با مقالهای از پروفسور ماتیاس نیسنر آشنا شد که در آن سیستمی معرفی شده بود که با استفاده از شبکههای عصبی، ویدیوهایی فوقواقعگرا تولید میکرد. او که از دیدن این فناوری شگفتزده شده بود، تصمیم گرفت شرکت سینتسیا «Synthesia» را راهاندازی کند؛ شرکتی که مأموریتش دموکراتیککردن تولید ویدیو با استفاده از هوش مصنوعی بود.
او با تحلیل روند تاریخی شکلگیری متن و نوشتار، از خط الفبایی ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد تا گوتنبرگ در سال ۱۴۴۰، نشان داد که چگونه نوشتار به ابزاری برای انتقال معنا در زمان و مکان تبدیل شد. اما به باور او، متن «یک فناوری ناقص» است. چرا که در مقایسه با گفتار، فاقد لحن، زبان بدن، زمینه و دقت ارتباطی است. او حتی شوخی کرد که نمیتوان فهمید یک ایموجی لبخند واقعاً شاد است یا خشمگین!
به باور ریپاربلی، تمایل نسلهای جدید به ویدیو، نه از سر تنبلی، بلکه به دلیل میل به دریافت اطلاعات با کیفیت بالاتر و زمان کمتر است. او گفت: «شاید ما فقط از اطلاعات کند و متراکم خسته شدهایم؛ از کتابهای قطور، مقالات پر از حشو و متنهایی که میتوان خلاصهشان کرد.»
وی افزود: «اگر قرار باشد تئوری موسیقی بیاموزید، ترجیح میدهید یک کتاب طولانی بخوانید یا ویدیویی در یوتیوب ببینید که با صدا و تصویر آموزش میدهد؟»
ریپاربلی گفت دلیل اصلی پافشاری بر متن، نه برتری ذاتی آن، بلکه هزینه بالای تولید ویدیو و صداست. او اظهار داشت: «در صنعت سرگرمی، به همین دلیل بهجای سینمای هنری، “سریع و خشن ۲۷۸” تولید میشود. در دنیای شرکتی هم، ویدیوی سوپربول دیدنی است، اما آموزش ایمنی آتشسوزی یک متن خستهکننده.»
اما اکنون هوش مصنوعی این معادله را برهم زده است. ویدیوهای تولیدشده با AI میتوانند سریع، دقیق، ارزان و جذاب باشند. به گفته ریپاربلی، میلیونها نفر اکنون با استفاده از پلتفرم سینتسیا «Synthesia» ویدیوهایی خلق میکنند که قبلاً به تیمهای حرفهای نیاز داشت. او گفت: «همانطور که کیبورد همه ما را نویسنده کرد، و پاورپوینت همه را طراح، هوش مصنوعی همه را به کارگردان تبدیل خواهد کرد.»
پلتفرم سینتسیا روی آواتارهای دیجیتال تمرکز دارد؛ انسانهای مصنوعی که شبیه ما صحبت میکنند، میفهمند و حتی میتوانند نسخهای دیجیتال از خود ما باشند. این آواتارها هماکنون در بیش از ۱۳۰ زبان، در حال آموزش، راهاندازی نیروهای کاری، فروش محصولات و ارائه مشاوره سلامت هستند.
ریپاربلی پیشبینی کرد که در آیندهای نزدیک، ترکیب ویدیوهای AI با مدلهای زبانی (مانند چتباتها) منجر به تولید محتوایی تعاملی، شخصیسازیشده و هوشمند خواهد شد. فرزند شما شاید ریاضی را از زبان یک فوتبالیست محبوب یا بازیگر علمیتخیلی یاد بگیرد؛ دقیقاً مطابق با علایق خودش.
با ظهور فناوریهایی مانند واقعیت افزوده، واقعیت مجازی و رابطهای مغز-رایانه، رسانهها بیش از پیش به زندگی واقعی نزدیک خواهند شد. شاید روزی برسد که پیامهای دوستانتان را نه به شکل متن، که در قالب ویدیوهایی از آواتار آنها در صندوق ورودیتان دریافت کنید.
ریپاربلی سخنان خود را با پرسشهایی فلسفی به پایان رساند: آیا واقعاً برای ما مهم است که یک بازیگر واقعی باشد یا دیجیتال؟ آیا ما هوادار «هری پاتر» هستیم یا «دنیل ردکلیف»؟ اگر نمیتوانیم تفاوت را تشخیص دهیم، آیا اصلاً اهمیتی دارد؟
او در پایان تأکید کرد: «در حالی که بسیاری از این پیشبینیها علمیتخیلی به نظر میرسند، اما واقعاً از ما دور نیستند. ما ابزارهای لازم برای ساختن آیندهای فوقالعاده را داریم.»