گفتوگو با فاطمه جعفری بنیانگذار سهامیاب و مدیر لیزینگ کاریزما؛ لجباز هستم
۷ خرداد ۱۴۰۳
زمان مطالعه : ۱۳ دقیقه
شماره ۱۲۳
تاریخ بهروزرسانی: ۸ خرداد ۱۴۰۳
فاطمه آدم جالبی است. پشت چهره زیبا، لحن ملایم و کلمات دقیقش یک لایه سخت و پیچیده از تضادها و تقابلها وجود دارد که اجازه نمیدهد راحت توصیفش کنید. از نظر من که سالها با زنان در تحریریه و رسانه کار کردهام این ویترین آراسته برای مغازه اسلحه نشانه همه آن مدیرانی است که آموختهاند در فضایی مردسالار و نابرابر زمین بازی خودشان را با «لجبازی» بسازند. شاید اولین بار فاطمه جعفری وقتی در میان تیترهای ماهنامه پیوست آمد که سهامیاب فیلتر شد و مهرک محمودی، سردبیر ماهنامه، با پیگیری سایت را زیر نورافکن رسانهای قرار داد تا سرانجام از محاق توقیف رها شد. از آن زمان مدیرعامل سابق سهامیاب هر کلیشهای را که به دستش رسیده شکسته است. مدیرمحصول در بانک خاورمیانه بوده، مدیر لیزینگ کاریزما شده، موتورسواری یاد گرفته، طراحی میکند و هنوز هم در میانه تغییر است. گپ زدن با این زن هوشمند و ماجراجو یک روز عالی برای ما در پیوست رقم زد. برایم جالب است که این مدیران زن جوان و موفق دهه شصت واقعاً اگر بتوانند بیشتر به درجات بالا برسند چهره موج بعدی فناوری ایران چگونه خواهد بود. شما هم بخوانید و بگویید. فکر میکنم شما جوانترین زنی هستید که در این صفحات پیوست با هم حرف زدهایم؛ همین ما را میرساند به این سوال که متولد کِی و کجا هستید؟ فکر کنم برای تحصیل به تهران آمدید.مهر ۶۷ در شهرستان ساوه متولد شدم و همانجا بودم و درس خواندم تا برای دانشگاه به تهران آمدم. برای چه رشتهای؟سال ۸۵ در دانشگاه شریف مهندسی نرمافزار قبول شدم. از همان ترم دوم شروع به کار کردم و در مرکز محاسبات دانشگاه برای یکسری پروژههای دانشجویی کارهایی مثل برنامهنویسی تا ترجمه کتاب و... را انجام میدادم. سال سوم در شرکت «سورن سیستم شریف» که در دانشگاه ثبت شده بود و یک سال بعد از...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.
وارد شویدعضو نیستید؟ عضو شوید