مالیات کارتخوان در سال ۱۴۰۳ چگونه محاسبه میشود؟
مالیات بر دستگاههای کارتخوان در سال ۱۴۰۳ یکی از موارد مهم در زمینه مالیات بر…
۳۰ آبان ۱۴۰۳
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
زمان مطالعه : ۱۲ دقیقه
تاریخ بهروزرسانی: ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
KPIهای رسانههای اجتماعی که مخفف شاخصهای عملکرد کلیدی هستند، معیارهایی هستند که برای ردیابی و اندازهگیری اثربخشی تلاشهای بازاریابی در شبکههای اجتماعی شما استفاده می شوند. این شاخصها اهداف رسانههای اجتماعی شما را به دادههای قابل اندازهگیری تبدیل میکنند که به شما میگوید آیا استراتژی شما موثر است یا خیر. با ردیابی شاخصهای کلیدی عملکرد، میتوانید ببینید که آیا محتوای شما به افراد مناسب منتقل میشود؟ در آنها علاقه ایجاد میکند؟ و در نهایت منجر به نتایج برای کسب و کار شما میشود یا خیر.
اگر از شبکههای اجتماعی برای فروش یا ترویج کسب و کار خود استفاده میکنید، به چندین شاخص برای ردگیری عملکرد خود احتیاج دارید. فرقی هم ندارد که شرکت بزرگ، متوسط یا کوچکی هستید. در غیر اینصورت، حداکثر استفاده را از حضور خود در شبکههای اجتماعی نمیبرید. حتی ممکن است به اندازه پولی که هزینه کردهاید هم بازدهی نداشته باشید.
ما در این پست بلاگ، درباره مهمترین شاخصهای شبکههای اجتماعی صحبت میکنیم که ردگیری آنها موجب اندازهگیری کیفیت محتوا و بهبود آن میشود.
اگر شاخصهای بازاریابی خود را اندازهگیری و ردگیری نکنید، نمیفهمید که آیا به مخاطب درست رسیدهاید یا خیر. شاخصها بهطور شفاف و با دادههای قابل اندازهگیری خواستههای مخاطب را تعریف میکنند تا بتوانید محصولات، خدمات، پشتیبانی از مشتریان و غیره را اصلاح کنید. بدین ترتیب، تجربه مشتری خود را بالا برده و درآمدتان را ارتقا میدهید.
قبل از اینکه به فهرست حیاتیترین شاخصهای شبکه اجتماعی برسیم، چند دقیقه را به شناخت پلتفرمهای متفاوتی بپردازید که دسترسی دارید.
چندین روش برای اندازهگیری تلاشهای شما در شبکههای اجتماعی وجود دارد. سادهترین آن، سرزدن به بخش تجزیه و تحلیل بومی هر پلتفرم است.
بخش تجزیه و تحلیل فیسبوک، توییتر و لینکدین را بهطور پیشفرض در پلتفرم خودشان میبینید. برای دسترسی به آنالیتیکس اینستاگرام، پینترست و تیکتاک به حساب کسب و کاری نیاز دارید که امیدواریم داشته باشید.
وقتی بودجه کم و فقط یک حساب کاربری در شبکه اجتماعی دارید، میارزد که شاخصهای مهم را از همان پلتفرم ردگیری کنید. با اینحال، وقتی چند حساب کاربری روی چند پلتفرم در دست دارید، اوضاع برای مدیر شبکههای اجتماعی گیجکننده میشود.
در این مواقع، سادهترین راه، استفاده از ابزار تجزیه و تحلیل شبکههای اجتماعی است که شاخصهای مهم هر پلتفرم شبکههای اجتماعی را دارند. در این ابزارها میتوانید چندین حساب کاربری اجتماعی را از یک صفحه فیلتر کنید و بهروزرسانیهای پست، تعاملات، reach و بینشهای مخاطب را ببینید.
حالا که میدانید ردگیری دادههای آنالیتیکز شبکههای اجتماعی را از کجا آغاز کنید، باید بفهمید چه شاخصی را باید زیرنظر بگیرید. گاهی اوقات که اطلاعات زیادی در دست دارید، سخت میشود تصمیم گرفت کدام شاخص را باید بهطور مداوم ردگیری کرد.
بنابراین، فهرستی از شاخصهای شبکه اجتماعی را برای سادهشدن کار شما جمعآوری کردیم:
AER در هر پلتفرم شبکه اجتماعی، سطحی از تعامل بین پستها و مخاطب شما است. این نرخ یکی از روشهای اصلی برای تعیین اثرگذاری فعالیتهای بازاریابی شما در شبکههای اجتماعی بهشمار میرود. با اینحال، محاسبه AER بهسادگی شمردن تعداد تعاملهای هر پست نیست.
شما برای محاسبه نرخ میانگین تعامل باید تعداد کل تعاملهای یک پست یا چند در پست در بازه مشخص را تقسیم بر تعداد دنبالکنندگان کرده و ضربدر در ۱۰۰ کنید.
اگر میخواهید نرخ تعامل خود را در پست خاصی محاسبه کنید، تعداد کل تعاملها (واکنشها، نظرات و غیره.) را تقسیم بر تعداد نمایشها کرده و ضربدر در ۱۰۰ کنید.
اگر تا بهحال اسم متریک نرخ تشویق را نشنیدهاید، تنها نیستید. نرخ تشویق به تعداد لایک، موردعلاقه یا دیگر اعمال تاییدی هر پست گفته میشود. به این فکر کنید که چرا دکمه like پستهای فیسبوک را میزنید.
محتوای پست ممکن است شما را بخنداند، ایدهای به شما بدهد یا به هر دلیل دیگری برایتان ارزش ایجاد کند. شما با کلیک روی دکمه لایک به فرستنده پست نشان میدهید که محتوایش ارزشمند بودهاست.
شما نیز به همین روش متوجه میشوید که پستهایتان برای مخاطبان چقدر ارزش داشته است. هرچه اعمال تاییدی بیشتری روی پستهایتان بگیرید، ارزش بیشتری برای مخاطبان خود ایجاد کردهاید.
برای محاسبه نرخ تشویق، تعداد اعمال تاییدی روی همه پستهایتان را در تاریخی خاصی یا برای دورهای مشخص جمع کرده و بر تعداد دنبالکنندگانتان تقسیم کرده و ضربدر ۱۰۰ کنید.
نرخهای تبدیل یکی از اصلیترین معیارهای بیشتر شرکتها هستند، زیرا مشخص میکند که بازاریابی شما در شبکههای اجتماعی چقدر درآمدزا است. نرخ تبدیل، به تعداد افرادی میگویند که نوعی عمل را در صفحه انجام میدهند و بر تعداد کل بازدیدکنندگان تقسیم میشود. این اعمال ممکن است شامل موارد زیر شوند:
نرخ تبدیل آنقدر مهم است که خود پلتفرمهای شبکه اجتماعی، در کنار نرمافزار آنالیتیکز، تمایل دارند تا آن را در جلو و مرکز متریکها قرار دهند.
آنها این کار را انجام میدهند، زیرا نرخ تبدیل به نوعی کاملترین شکل از تصور مخاطب درباره میزان ارزشمندی شماست. اگر تعداد زیادی بازدیدکننده بگیرید با نرخ تبدیل پایین بگیرید، میفهمید که باید استراتژی خود را تغییر دهید.
برندها شما چقدر از توجهات را به خود جلب میکند؟ آیا نامی آشنا هستید؟ یا فقط گروه کوچکی از افراد میدانند چه کسی هستید؟ آگاهی از برند تنها شمار افرادی را شامل میشود که از برند شما آگاه هستند و به درد بازاریابی دهان به دهان میخورند.
اگرچه، ردگیری آگاهی از برند مبحث کاملا متفاوتی است. سطح واقعی آگاهی از برند شما یعنی در مدتی معلوم مانند یک فصل، چه تعداد افرادی از برند شما آگاه هستند و میشوند.
برای محاسبه این نرخ به منشنها، نمایشها، اشتراکگذاریها و لینکهای کلیکشده در پلتفرمهای شبکه اجتماعی خود نگاه کنید. اعداد را با هم جمع ببندید تا ببینید در مدتی مشخص، چه مقدار توجه دریافت کردهاید.
هنوز سردرگم هستید؟ ابزارهای نظارت بر برند میتوانند آگاهی از برند شما را ردگیری کرده و دادهها را برایتان تفسیر کنند.
در تبلیغاتی که برای کلیککردن رو بنرهایتان پول پرداخت میکنید، CPC اهمیت بالایی دارد. برای نمونه، اگر کمپین تبلیغاتی خود را در فیسبوک اجرا کنید، باید برای به ازای هر کلیک روی تبلیغاتتان، به فیسبوک پول بدهید.
بیشتر کسب و کارها بخش عمدهای از بودجه عملیاتی خود را به تبلیغات و بازاریابی اختصاص میدهند. از آنجایی که احتمالا در پلتفرمهای مختلف به تبلیغات میپردازید، وسوسه میشوید که کل هزینههای تبلیغاتیتان را محاسبه کنید.
در این مورد، برای تعیین اینکه فعالیتهای تبلیغاتی و بازاریابیتان در هر پلتفرم به هزینه مالی صرفشده میارزد، کار دشواری را در پیش رو دارید. CPC معیار بسیار بهتری نسبت به هزینه کل بودجهتان است.
برای هر پلتفرم لازم است تا به داشبورد مدیریت تبلیغات آن مراجعه کنید تا CPC را ببینید. حتما این کار را بهصورت دورهای انجام دهید.
به تعداد افرادی که روی دکمههای فراخوان تبلیغات یا پستهایتان کلیک میکنند، CTR یا نرخ تبدیل میگویند.
معیارهای دیگری مانند نرخ رضایت، CPC یا حتی نرخ میانگین تعامل با CTR محاسبه نمیشود، زیرا مستقیما به تعداد افرادی مربوط است که روی لینکها کلیک کردهاند. افراد روی لینکها کلیک میکنند، چون میخواهند درباره شما و پیشنهادتان بیشتر بدانند.
اگر پستهای شما به اندازه کافی قانعکننده نباشند، مردم روی آنها کلیک نمیکنند. بدین ترتیب، فقط در حال هدردادن زمان و پول هستید. حساب و کتاب CTR شامل جمعبستن کل کلیکهای هر پست و تعداد نمایش آنها و سپس، تقسیم تعداد کلیک بر تعداد نمایش میشود. عدد نهایی را ضربدر ۱۰۰ میکنید و CTR بهدست میآید.
هردو عدد را در بازه زمانی مشابه و درباره مخاطب هدف یکسان محاسبه کنید. ابزار و داشبوردهای آمارگیری، مخاطبان را به بخشهای مختلف تقسیم میکنند. بنابراین، اگر CTR خود را بدانید، میفهمید که چقدر از آنها مخاطب هدف شما هستند.
هرکسی نمیتواند به پدیده ویروسی تبدیل شود و قطعا تعداد افراد و سازمانهای کمی این شانس را دارند. وایرالشدن با ویدیو و انواع دیگر محتوا امکانپذیر است. ویدیوها عموما بهتر جواب میدهند، زیرا افراد محتوای کوتاه و از لحاظ بصری محرک را بیشتر دوست دارند.
با اینحال، نرخ ویروسیشدن اطلاعات ارزشمندی را به شما میدهد. اطلاعاتی درباره اینکه کمپین شبکههای اجتماعیتان چطور پیش رفتهاست.
نرخ ویروسیشدن شما، تعداد بازدیدهای منحصر بهفرد در برابر تعداد افرادی است که پستهای شما را به اشتراک گذاشتهاند. چیزی که هزاران لایک و اشتراکگذاری کمی میگیرد، نسبت به پستی با لایک کم و اشتراکگذاری زیاد برای مردم ارزش بیشتری دارد.
عجیب بهنظر میرسد؟
هزینه به ازای ۱۰۰۰ یعنی هزینهای که به ازای ۱۰۰۰ نمایش روی پستهایتان گرفته میشود. هر دفعه که فردی به پست شما میرسد و آن را میبیند، یک نمایش حساب میشود. متوجه میشوید که نمایشهایتان چقدر نسبت به نرخ تعامل و رضایت بیشتر هستند.
شما میتوانید پستها و تبلیغاتتان را با آزمایش A/B بسنجید. در این آزمایش، مخاطبان را به دو گروه تقسیم کرده و نوع متفاوتی از پست یا تبلیغ را به هریک از گروهها نشان میدهید.
این تست فقط روی دو نوع مختلف از یک پست جواب میدهد. اگر میخواهید انواع عکس، تیتر و موارد دیگر را آزمایش کنید، نیاز به چندین تست دارید.
از آنجایی که فقط تعداد نمایش پستها را در نظر داریم و تست A/B ارزانتر از آزمایش چند مولفه مختلف است، بهصرفهتر محسوب میشود. شما باید CPM را بهطور منظم در بخش مدیریت تبلیغات پلتفرم بررسی و آزمایش A/B را نیز انجام دهید.
یکی از نرخهایی که فهمیدن و بهبود آن دشوار است، نرخ پرش نام دارد. نرخ پرش در سایت، به تعداد افرادی گفته میشود که وارد سایت میشوند و آن را بهسرعت ترک میکنند.
نرخ پرش در شبکههای اجتماعی به تعداد افرادی گفته میشود که روی پست کلیک میکنند و بهسرعت آن صفحه را ترک میکنند. شما میتوانید ترافیک شبکههای اجتماعی خود را به این روش محاسبه کرده و ببینید چه نوع بازگشت سرمایهای بهدست میآورید.
اگر در مقایسه با شرکت و صفحات مشابه، نرخ پرش کمتری دارید، پس مخاطب درست را در زمان درست هدف گرفتهاید. سادهترین روش برای پیداکردن و ردگیری نرخ پرش، گوگل آنالیتیکز است.
ما نرخ تعامل میانگین را در بالا محاسبه کردیم، اما نرخ تعامل خوب چیست؟ معلوم شده که نرخ خوب در یک پلتفرم میتواند روی پلتفرم دیگری، عالی، افتضاح یا بهطور مشابه خوب باشد.
نرخ تعامل میانگین خوب در پلتفرمهای مختلف:
اعداد متفاوت بالا بهخاطر رفتار کاربر و طراحی هریک از پلتفرمهاست. توییتر، پلتفرم میکروبلاگینگی است که کاربران آن با یک نگاه در زمان اسکرولکردن میتوانند آن را بخوانند.
اگر کسی با پست شما تعامل برقرار نکند، اتفاق مهمی است؛ اما نرخ میانگین جزئی حساب میشود.
از سوی دیگر، اینستاگرام پلتفرمی بصری است که افراد برای دیدن پستها زمان میگذارند. آنها احتمالا تعامل بیشتری با پستهای شما برقرار میکنند. همین نکته درباره فیسبوک هم صادق است.
الگوریتمها در همه پلتفرمها کاری را ردگیری میکنند که کاربر با پستهای شما انجام میدهد و از آن اطلاعات برای نشاندادن کمتر یا بیشتر پستهای شما به دیگران بهره میبرند. هرچه نرخ میانگین تعامل بهتر باشد، الگوریتم، پستهایتان را بالا میکشد.
میخواهید بیشتر از رقبا بدرخشید، نه؟ SOV نشان میدهد که در این کار موفق هستید یا خیر.
در این معیار به اشارات مستقیم و غیرمستقیم به برند شما در برابر رقبا نگاه میکنیم.
اگر بهطور پیوسته اعداد و ارقام شما بیشتر باشد، یعنی فعالیتهای بازاریابیتان در شبکههای اجتماعی موفقتر از رقبایتان بودهاست. محاسبه برند از شبکههای اجتماعی دشوار نیست. منشنهای خود و رقیب را در بازه زمانی مشابه اندازه بگیرید.
دو رقم را با هم جمع ببندید و رقم خود را بر کل تقسیم کنید. باقیمانده را ضربدر ۱۰۰ کرده تا سهم برندتان از شبکههای اجتماعی بهدست بیاید.
دانستن تعداد افرادی که شما را دنبال میکنند خوب است، زیرا نمیتوانید مخاطبان خود را افزایش دهید اگر ندانید که نقطه آغاز کجا بودهاست.
معیار مهمتر در اینجا، نرخ رشد دنبالکنندگان یا مخاطبانتان است. هر ماه، فصل یا سال با چه سرعتی دنبالکنندگان جدید کسب میکنید؟ این اعداد جدید در مقایسه با گزارش قبلی چگونه است؟
همچنین، نسبت به رقبا چطور؟ رشد تعداد دنبالکننده به تاثیر شما بستگی دارد. هرچه تاثیر بزرگتری بگذارید، سریعتر دنبالکننده جدید بهدست میآورید. شیوه محاسبه آن به شکل زیر است:
زنگ خطر این است که نرخ رشد منفی بهدست بیاورید. در اینصورت، یعنی سرعت از دستدادن دنبالکنندگانتان بیشتر از بهدست آوردن آنهاست.
جمعبندی
هر زمانی که از طرف کسب و کارتان پست میگذارید، باید از همه معیارهای بالا استفاده کنید. حالا که با نرخ کلیک، نرخ تعامل میانگین، نرخ تبدیل، هزینه به ازای کلیک و دیگر معیارها در شبکههای اجتماعی آشنا شدید، میتوانید اعداد مربوط به کسب و کارتان را تجزیه و تحلیل کنید.
ردگیری چنین معیارهای حیاتی در شبکههای اجتماعی، باعث میشود در طول زمان به آمار پایه کسب و کار خود برسید، قبل از آنکه دستخوش روندهای مختلف شوید. قدم بعدی، استفاده از آنها برای فهمیدن بهبودهای لازم برای تعامل بهتر با مخاطب است.
در نهایت، اگر معیارهای بالا را به کار بگیرید و استراتژی شبکههای اجتماعی خود را برطبق آن تغییر دهید، بازگشت سرمایه بهتری خواهید داشت و کسب و کارتان رشد میکند.