اتحاد چند شرکت فناوری مالی و رمزارزی و راهاندازی یک شبکه رمزارز پایدار
گروهی از شرکتهای فناوری مالی و رمزارزی که در بین آنها نامهای بزرگی مثل رابینهود،…
۱۵ آبان ۱۴۰۳
۱ تیر ۱۴۰۲
زمان مطالعه : ۱۱ دقیقه
در این مطلب میخوانید
دیفای یا امور مالی غیرمتمرکز بخشی از صنعت رمزارزها است که به کانون نوآوری در این صنعت تبدیل شده و تمرکز آن روی ارائه خدمات متنوع مالی به صورت غیرمتمرکز است. در DeFi خدمات مالی متنوع مالی توسط گروههایی از افراد به صورت سازمانهای غیرمتمرکز ارائه میشود و به همین دلیل دسترسی به این خدمات برخلاف سرویسهای مالی مرسوم برای همه افراد متصل به اینترنت در دسترس است.
دادههای بانک جهانی نشان میدهد در سال ۲۰۱۷، حدود ۲ میلیارد بزرگسال در سراسر جهان فاقد هرگونه حساب بانکی در موسسات مالی بودهاند. هرچند خدمات بانکی و مالی توسعه قابل توجهی را تجربه کرده است با این حال پیچیدگیهای انجام امور مالی به صورت سنتی شامل قوانین و مقرراتی میشود که بسیاری از افراد را از دسترسی به این خدمات محروم میکند.
در نقطه مقابل، فضای رمزارزها هیچگونه تمایزی میان افراد برای دسترسی به خدمات مالی قائل نمیشود و برای مثال با معرفی بیتکوین همه افراد متصل به اینترنت بینیاز از ارائه هرگونه مدارک هویتی با اعتباری امکان استفاده از این سیستم را داشتند. این حجم از عمومیسازی خدمات مالی در بیتکوین تنها با استفاده از ویژگی اصلی این شبکه به نام غیرمتمرکز بودن ممکن شده است. اما خدمات مالی صرفا محدود به انجام پرداخت نمیشود. به همین دلیل در سالهای گذشته مفهومی به نام دیفای برای ارائه خدمات مالی متنوع به صورت غیرمتمرکز شکل گرفته است.
اکوسیستم دیفای روی شبکههای توزیع شده عمومی مانند بلاکچین اتریوم، بایننس چین، پالیگان یا دیگر شبکههای عمومی ساخته شده است که انجام امور مالی را استفاده از قراردادهای هوشمند به صورتی دموکراتیک ممکن میکند. استفاده از قراردادهای هوشمند روی بستر بلاکچینهای عمومی در کنار توسعه غیرمتمرکز توسط افراد در غالب سازمانهای غیرمتمرکز، همگی میتوانند دسترسی کاملتری را برای افراد بیشتری ایجاد کنند.
بیشتر پروتکلهای دیفای روی شبکههای مانند اتریوم یا بایننس اسمارتچین ساخته شدهاند و استقبال از دیفای باعث شده شبکههای بلاکچینی رقیب با امکان پشتیبانی از قراردادهای هوشمند به صورت فزایندهای افزایش پیدا کند و به همین دلیل بهتر است برای دسترسی به خدمات مالی مطلوب در ابتدا هر کاربر یک شبکه را متناسب با نیازهای خود انتخاب کند.
انتخاب میان شبکههای مختلف به معنی درک تفاوتها در دو موضوع اساسی سهولت استفاده و کارمزد تراکنش است. برای مثال استفاده از شبکههایی مانند اتریوم، بایننس اسمارتچین و پالیگان همگی با استفاده از افزونه یا اپلیکیشن کیف پول متامسک (MetaMask) قابل دسترس است و جابجایی میان این شبکهها در MetaMask، تنها با چند کلیک ساده ممکن شده است.
با استفاده از این کیفپول، کاربر میتواند مستقیما در مرورگر خود به داراییهایش دسترسی داشته باشد. برای استفاده از این پلتفرمها تنها کافی است با استفاده یک کیفپول مانند متامسک و انجام چند کلیک، کاربر کیفپول خود را ساخته و با اتصال کیفپول به پلتفرمهای متنوع دیفای از خدمات مالی بهرهمند شود.
در این روش با ساخت حساب کاربری یک کلید خصوصی به شخص اختصاص داده میشود و با رمز عبود مد نظر کاربر امنیت دادهها تقویت میشود. با استفاده از این روش در صورت نیاز به استفاده از کیف پول و داراییها روی هر سیستم کامپیوتری دیگر، تنها کافیست با استفاده از کلید خصوصی، کیف پول بازیابی شود.
همچنین در این سیستم، کاربران برای استفاده از خدمات دیفای روی موبایل میتوانند از اپلیکشنهای این کیفپولها استفاده کنند و با استفاده از کلید خصوصی یا ساخت حساب جدید، به راحتی به پلتفرمهای دیفای متصل شوند. حتی برای استفاده آسانتر میتوان با استفاده از QR کد و اسکن آن از طریق گوشی موبایل، به پلتفرمهای دیفای در دسکتاپ هم دسترسی داشت.
پیش از شروع به استفاده از دیفای بهتر است با ریسکهای این فضا هم آشنا شویم. در دیفای مانند هر فضای معاملاتی دیگری، انواع پروژههای کلاهبرداری، تقلب یا حتی سرقت مرسوم است و برای جلوگیری از بروز مشکل بهتر است قبل از استفاده از هر پلتفرم و پرداخت پول، انجام تحقیقات الزامی است.
پلتفرمهای DeFi روی شبکههای بلاکچینی عمومی ساخته شدهاند که هرکدام از این شبکهها از توکن بومی خود برای انجام تراکنشها و پرداخت هزینههای مربوطه استفاده میکنند. برای مثال توکن بومی شبکه اتریوم با نماد (ETH)، پالیگان (MATIC) و بایننس اسمارتچین (BNB) است.
استفاده از این توکنها برای پرداخت هزینههای مربوط به تراکنشها الزامی است. از انجایی که پلتفرمهای دیفای هم روی همین شبکهها توسعه یافتهاند، استفاده از پلتفرمهای دیفای مستلزم داشتن توکنهای بومی شبکه مد نظر است.
برای مثال اگر قصد استفاده از صرافی غیرمتمرکز یونیسواپ روی شبکه اتریوم را داشته باشید؛ ابتدا باید اتریوم تهیه کرده و سپس با انجام یک تراکنش دارایی خود را از کیفپول اتریومی خود به پلتفرم یونیسواپ منتقل کنید.
پس در ابتدا و بعد از مشخص شدن شبکه بلاکچینی مد نظر، باید توکن بومی آن شبکه تهیه و به کیفپول منتقل شود. در این مهم است که در قسمت انتقال دارایی، شبکه مقصد درست انتخاب شود چون در غیر این صورت احتمال از دست رفتن دارایی بسیار زیاد است.
برای مثال در بسیاری از صرافیهای متمرکز امکان برداشت بیتکوین روی شبکههای دیگری مانند اتریوم یا بایننس اسمارتچین هم وجود دارد. در حقیقت وجود بیتکوین روی این شبکهها به معنای بومی بودن بیتکوین روی اتریوم نیست، به این معنی است که توکن معادلی برای بیتکوین روی یک شبکه دیگر تعریف شده که کاربران میتوانند از برابری قیمت با بیتکوین روی شبکههای دیگر هم استفاده کنند. اما در این مورد برای استفاده از پلتفرمهای دیفای تنها توکن بومی شبکه مد نظر است و در غیر این صورت امکان استفاده از این خدمات وجود ندارد. باتوجه به این موضوع که انجام هر تراکنش شامل هزینه کارمزد میشود، باید میزان کارمزد شبکه را برای انجام تراکنشهای بیشتر در آینده را مد نظر داشت.
پس از انتخاب شبکه بلاکچینی، پلتفرم دیفای و انتقال توکن بومی به کیفپول، زمان شروع استفاده از خدمات DeFi است. سادهترین روشهای استفاده از دیفای، استفاده از یک صرافی غیرمتمرکز (DEX) برای معامله (ترید)، تامین نقدینگی یا وامدهی است. خدمات ارائه شده در دیفای نتوع زیادی دارد و همه روزه به تعداد این خدمات افروزده میشود. به همین دلیل در اینجا بجای بررسی جداگانه هر پروژه، نمای کلی از محصولات و خدمات این حوزه بررسی میشود.
برای شروع، هر کاربر میتواند با رفتن به وبسایت پلتفرمهای دیفای، کیف پول خود را متصل کند. این کار از طریق یک پنجره پاپآپ یا از طریق گوشههای بالای وبسایتها و دکمهای با مفهوم (connect) انجام میشود. انجام فرآیند اتصال و فعالسازی در برخی از پلتفرمها مستلزم هزینه کمی میشود.
فضای دیفای شامل محصولات و خدمات متعددی میشود که این خدمات به صورت بهم پیوسته و قابل ترکیب با یکدیگر هم قابل استفادهاند. این به این معنی است که پیادهسازی استراتژیهای پیچیده برای بهبود بازدهی در دیفای با ترکیب خدمات این حوزه ممکن است. اما باید توجه داشت که برخی از خدمات با یکدیگر تداخل دارند و میتوانند موجب افزایش ریسک و ضرر شوند.
در این فضا هیچ شخص ثالث قابل اعتمادی وجود ندارد و هر کاربر میتواند با بررسی قراردادهای هوشمند از قابل اعتماد بودن پروتکلهای دیفای مطمعن شود. همانطور که گفته شد این پروتکلها بدست توسعهدهندگان و افرادی طراحی شدهاند که برعکس شرکتهای متمرکز، از طریق سازمانهای مستقل غیرمتمرکز (DAO) راهبری میشوند که همین موضوع میتواند در اعتماد به آنها تاثیر قابل توجهی داشته باشد.
وامدهی (Lending): دربین پروتکلهای دیفای برخی از آنها تلاش میکنند وام دادن و وام گرفتن بدون واسطه را آسان کنند. در این پلفترمها کاربران میتوانند با تامین نقدینگی اقدام به وامدهی و دریافت بهره کنند یا اقدام به دریافت وام. نرخ بهره در این روش براساس عرضه و تقاضا تعیین میشود که این عدد میتواند در طور زمان متفاوت باشد. در این بین بیشتر پروتکلها از وامگیرندگان میخواند تا وام مد نظر خود را بیشاز حد وثیقهگذاری کنند تا در شرایط نامناسب بازار و نوسانات شدید، از بازپرداخت اطمینان حاصل شود.
برای مثال اگر یک کاربر برای پوشش تعهد کوتاه مدت به هزار دلار نیاز داشته باشد، بدون استفاده از دیفای ممکن است مجبور شود با تبدیل داراییهای رمزارزی خود مانند بیتکوین یا اتریوم، تامین سرمایه مد نظرش را انجام دهد. اما با استفاده از این روش میتواند با وثیقهگذاری مثلا ۱۵۰۰ دلاری داراییهای رمزارزی، هزار دلار مورد نیاز خود را وام بگیرد و علاوهبر حفظ داراییهای رمزارزی، بدون نیاز به انجام پروسه پیچیده سنتی وامگیری، نیاز خود را تامین کند.
وثیقهگذاری بیشاز حد باعث میشود در صورت کاهش ارزش داراییهای وثیقهگذاری شده در حین بازپرداخت، اگر ارزش این داراییها به مبلغ وام داده شدن کاهش پیدا کند، قرارداد هوشمند به صورت خودکار اقدام به نقد کردن وثیقه برای جلوگیری از خسارت کند. در مقابل اگر در این مدت ارزش داراییها افزایش پیدا کند نه فرد وامدهنده و نه وامگیرنده متضرر نمیشوند.
استخراج نقدینگی و ییلدفارمینگ (Liquidity mining and yield farming): برخی از صرافیهای غیرمتمرکز پیشرو در دیفای بهجای استفاده از اوردر بوک (orderbook) به روش سنتی که در صرافیهای متمرکز مرسوم است، از مدلی به نام بازارساز خودکار (AMM) برای انجام معاملات از طریق قراردادهای هوشمند استفاده میکنند.
در این مدل اوردر بوک سنتی با استخرهای نقدینگی جایگزین میشود. استخرهای نقدینگی شامل داراییها در یک جفت معاملاتی است که تامین آنها توسط کاربران انجام شده است. کاربران در ازای تامین نقدینگی حق دریافت کارمزد از معاملات را بدست میآورند و درآمد کسب میکنند.
استخراج نقدینگی میتواند ریسکهای خاصی داشته باشد که وامدهی نداردو برای مثال زیان ناگهانی (impermanent loss) یکی از ریسکهای قراردادن داراییها برای تامین نقدینگی است. در این حالت ارائه دهندگان نقدینگی باید دو دارایی مختلف را برای یک جفت معاملاتی در یک استخر نقدینگی سپردهگذاری کنند. به عنوان مثال در جفت ارز ETH و DAI (استیبلکوین) و در جریان معاملات، مقدار یک دارایی برای مثال ETH کاهش اما افزایش قیمت پیدا میکند. به همین دلیل ارائه دهنده نقدینگی اکنون مقدار کمتری ETHرا در اختیار خواهد داشت. هرچند که این میزان زیان، ناپایدار است و علاوهبر تغییرات قیمتی، جمعآوری کارمزدها را هم به عنوان یک درآمد باید در نظر گرفت. با این حال به عنوان یکی از ریسکهای اصلی تامین نقدینگی باید در نظر گرفته شود.
بعد از سپردهگذاری برای تامین نقدینگی، پروتکل دیفای در ازای این کار توکنهای حاکمیتی را بین افراد توزیع میکند که به این فرآیند ییلدفارمینگ گفته میشود. اولین بار ییلدفارمینگ با توکن حاکمیتی Compound’s COMP آغاز و خیلی زود استفاده از این روش در دیفای مرسوم شد.
مدیریت دارایی: پلتفرمهای مدیریت دارایی DeFi به کاربران اجازه میدهند سرمایه خود را از طریق یک رابط نظارتی، مدیریت کنند. هنگامی که کاربری اقدام به وامدهی یا تامین نقدینگی در دیفای میکند، در ازای اینکار توکنهایی را دریافت میکند. توکنهای ترکیبی (cTokens) برای وامدهی و (lpTokens) برای ارائه نقدینگی، توکنهایی است که این کاربران دریافت میکنند که در نهایت در ازای اصل سرمایهگذاری بازخرید میشوند.
برای مثال اگر یک کاربر ۱۰۰ واحد از اسیبلکوین DAI را به یک پلتفرم واریز کند، مقدار متغییری از cDAI به ارزش 100DAI دریافت میکند. یا اگر یک کاربر مقدار 100DAI و 100ETH را به یک استخر نقدینگی واریز کند، در ازای آن مقدار متغییری از lpETHDAI دریافت میکند.
حال با استفاده از پلتفرمهای مدیریت دارایی میتوان موقعیتهای مختلف و استراتژیهای پیچیده را راحتتر پیادهسازی کرد. برای مثال میتوان از یک cTokens در تامین نقدینگی در پروتکل دیگری استفاده کرد که این کار بازدهی تولیدی را تا حد قابل توجهی افزایش میهد.
برای درک بهتر این استراتژی پیچیده، فرض کنید 1000 DAI و 1 ETH در کیفپول دارید. شما میتوانید از پروتکل A برای سپردهگذاری DAI و ETH استفاده و در ازای سپردهگذاری مقدار 1000 cDAIو 1 cETHدریافت کنید. بعد از این کار میتوانید از توکنهایcDAI و cETHبرای سپردهگذاری در یک استخر نقدینگی دیگر مربوط به پروتکل B استفاده کنید. با این کار درآمد کارمزدها از دو پلتفرم جمعآوری میشود اما تنها یکبار سرمایهگذاری انجام شده است. همه این توکنها برای آزاد شدن داراییهای سپردهگذاری شده قابل بازخرید هستند.
استراتژیهای پیچیده در دیفای میتواند موجب افزایش بازدهی شود اما باید در نظر داشت ترکیبپذیری باعث میشود ریسک انجام این فعالیتها هم بالاتر برود.
میزان استقبال و نوآوری در دیفای درحال انفجار است و بازیگران مخرب این بخش هم برای افزایش درآمد خود اقدام به برگزاری ICOهای توخالی یا انواع روشهای کلاهبرداری میکنند. انجام تحقیقات برای انتخاب پروژههای خوب فضای دیفای ضروری است.
درصد بازده سالیانه (APY) سه رقمی در فضای دیفای بیسابقه نیست و تا حدی به دلیل امکانات موجود در این حوزه قابل دستیابی است. اما همچنان باید در نظر داشت اگر بازدهی استراتژیها یا پلتفرمهای به طرز شگفتانگیزی خوب باشد، نگاه عمیقتر به آنها الزامی است.
این نگاه عمیقتر شامل تحقیق در مورد تیم توسعهدهنده، شامل تجزیه و تحلیل شفافیت آنها در مورد پروتکل ارائه شده بدست آنهاست.
در مورد جامعه کاربران شکلگرفته حول محور پروژها هم هرچند رباتهایی برای تبلیغات و جعل هویت این پروژهها وجود دارند اما یک جامعه فعال با بحثهایی در مورد پیشنهادات، پیادهسازیهای آینده یا تجربه کاربر قابل جعل نیستند و میتوان با کمی وقت و جستوجو به آنها دست پیدا کرد. همچین پروژههای مانند DeFi Score به صورت منبعباز برای تعیین ریسک در این پلتفرمها تعریف شدهاند تا کاربران میدیریت بیشتری روی سرمایهگذاری خود داشته باشند.