یک روز با رضا دهقان درباره آی تی، کشاورزی و زندگی
دل سپرده به خاک
۲۹ مرداد ۱۳۹۴
زمان مطالعه : ۱۷ دقیقه
شماره ۲۵
تاریخ بهروزرسانی: ۴ آبان ۱۳۹۸
خانه پدریاش در محله دروس در کوچهای به همان نام خانوادگی جا خوش کرده و هنوز هم پر از گل و گیاه است. در حیاط خانه ردیف درختهای تنومند و زیبایی را میبینید که سر به آسمان صاف تابستان کشیدهاند و وقتی در حیاط با سایر اعضای خانواده که هنوز در یک ساختمان هستند، گپ میزنیم، مشخص میشود رضا اصرار داشته است وقتی خانه قدیمی را بازسازی میکنند، حتی یک شاخه هم از سر آنها کم نشود. جوانترها دهقان را به سبب ریاستش بر نرمافزاری نگاره میشناسند که سالهای سال از شهرداری گرفته تا سازمان آب را زیر نگین نرمافزارهای خود داشت و قدیمیترها او را به عنوان احیاکننده فناوری اطلاعات در صنعت کشاورزی کشور پس از انقلاب به یاد میآورند؛ کاری که طی دو دهه اشتغال در وزارت کشاورزی بیحاشیه انجام داد و بعد بیسر و صدا به بخش خصوصی رفت. به عنوان فرزند یکی از پایهگذاران دانشگاه الزهرا، درسخوانده آمریکا، کارشناس فائو و حالا یک منتقد و نویسنده خوشذوق خانهنشین، همان قهوه اول را که مینوشیم میگوید بازنشسته است ولی ما بازنشستگی یکسالهاش را باور نکردیم. شما هم بدانید صفحاتی که پیش رویتان است، به هیچ ترتیب بازگوکننده خندهها و اشکهایی که چند روز پیش از چاپ پیوست در میان آن خانه پرنور و پربرگ دیده شد، نیست.
متولد ۱۵ بهمن ۱۳۲۹ است ولی نه در این خانه که ۵۵ سال است در آن زندگی میکنند، بلکه در تبریز به دنیا آمده. مادرش اصالتاً اهل همان شهر است ولی پدرش اهل ارومیه است که بعدها هر دو شهر خطه آذربایجان در آینده رضا نقشهایی کلیدی ایفا میکنند. آنقدر با برادرش صمیمی است که تقریباً همه ماجراهای کودکی را جمع میبندد؛ هما و همایون از او بزرگتر هستند و میتوان آرامش عاطفی کودکان تهتغاری را در همه رفتارش دید. پدرش از چهرههای شاخص فرهنگی هر دو آذربایجان شرقی و غربی است. برآمده از یک خانواده ذاتاً کشاورز، یعنی ترابیها، برای سالها ریاست اداره فرهنگ را در هر دو خطه بر عهده دارد و طی حیات دیوانسالاریاش مدتی استاندار آذربایجان شرقی و قبل از آن استاندار رشت بوده است:«قبل از رفتن به رشت هم پدرم زمینی در اینجا خریده و ساخته بود ولی وقتی دید ما نمیتوانیم در رشت بمانیم، سال ۱۳۴۲ ترتیب نقل مکانمان به اینجا را داد. آن زمان هنوز این محله قنات و گندمزار داشت و در این کوچه فقط مرحوم غفاری هزار متر زمین داشت و خانه ساخته بود.» آمدنشان به تهران در واقع ناشی از نساختن آب و هوای گرم و شرجی رشت به خانوادهای با مزاج سرد و کوهستانی است. تا پیش از آن خود برادران دهقان در تبریز در مدارس مشهوری همچون ابتدایی نمونه، دبیرستان فردوسی و دوره کوتاهی لقمان درس خواندهاند ولی وقتی به تهران و مدرسه البرز میآیند ماجرا خیلی فرق میکند. سطح تحصیلیشان خوب ولی برخورد اجتماعی متفاوت است:«سر ماجرای لهجه و عدم تسلطمان به فارسی در شهرهای دیگر کسی جرات نمیکرد خیلی سر به سرمان بگذارد. مثلاً در رشت؛ چون به هر حال پسران استاندار بودیم. ولی در البرز از این خبرها نبود. در مدرسه همه مثل هم بودند و چندبار سوتیهایی که سر فارسی حرف زدن دادم، در...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.
وارد شویدعضو نیستید؟ عضو شوید