گپی با بنیانگذاران خانومی درباره حرفه و خانواده: به نام پدر*
بعد از مدتها که مهمانان بخش گزارش پیش ما میآمدند یا میرفتیم کافهگردی، این بار…
۹ آبان ۱۴۰۳
۱۳۳۱
تهران
رئیس و موسس مرکز کامپیبوتر دانشگاه گیلان، مدیر مرکز فناوری اطلاعات دفتر صنایع الکترونیک و برق
لیسانس علوم کامپیوتر از دانشگاه تهران، فوق لیسانس علوم کامپیوتر از دانشگاه جرج واشینگتن
زهرا ضیایی یک مامان تمامعیار بود. روزی که رسیدیم به خانه خلوت کامرانیه داشت برای ترشی زمستان میوهها و سبزیجات را خشک میکرد. گلدان کوچک لب پنجره را با تفصیل به ما نشان داد که هر روز برایش گل میدهد و شبها هم پژمرده میشود. تمام خانه پر از عکسهای درگذشتگان و نوههاست و خودش بدون هیچ وقفه و خستگی سرحال، خوشحال و پرانرژی در حال مصاحبه، خاطره تعریف کردن، نشان دادن عکسهای آلبومهای قدیمی و حتی در مورد رمزارزها نظر دادن است. مصاحبه شیرین بود چون خیلی راحت و صریح درباره خودش، عشقش به همسر مرحومش و خانوادهاش حرف میزند. گفتوگو یک بار به تعویق افتاد چون قول داده بود برود نوهاش را نگه دارد و حالا هم برنامه دقیقی ریخته که وقت بیشتری را صرف کمک به فرزندانش و لذت بردن از دوران بازنشستگی فعالش کند. زهرا ضیایی در حیات حرفهای خود هرچند کوشیده بیشتر یار و یاور همسر و فرزندانش باشد ولی انرژی سرشار و پیگیری خستگیناپذیرش سبب شده هنوز هم یکی از سرشناسترین کارشناسان فناوری اطلاعات در حوزه صنعت نرمافزار کشور باشد. او که در دانشگاه تهران و واشینگتن درس خوانده و چند مرکز کامپیوتری دانشگاهی را راهاندازی کرده در دوره پایانی حرفهاش به وزارت صنایع میرود و در همین سالهاست که نه تنها نقشی تعیینکننده به عنوان مدیر فناوری اطلاعات در دفتر حمایت از صنایع الکترونیک دارد، بلکه چندین سامانه الکترونیکی را نیز با همکارانش برای پروانه و امور غیرحضوری حوزه صنعت راهاندازی میکنند؛ اما خودش اعتقاد راسخی دارد که مهمترین یادگارش همین چند نوه موفق و سرحال است و بس.