skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

یک روز یک مدیر

یک روز با فرانک نگهدار، مدیر توسعه‌ انسانی پایدار کیسون؛ زنی در میان جمع

۸ خرداد ۱۴۰۱

آرش برهمند

شماره ۱۰۱

زمان مطالعه : ۱۴ دقیقه

۱۳۳۱

تهران

لیسانس فیزیک، فوق لیسانس تکنولوژی نرم‌افزار، MBA و مدیریت تکنولوژی دیجیتال و دکترای مدیریت کسب و کار در حوزه توسعه پایدار

مدیر فناوری اطلاعات، مشاور توسعه انسانی پایدار، مدیریت توسعه پایدار و توسعه انسانی پایدار کیسون

جشنواره نوروزی آنر

یک روز با فرانک نگهدار، مدیر توسعه‌ انسانی پایدار کیسون؛ زنی در میان جمع

آرش برهمند تحریریه

۸ خرداد ۱۴۰۱

زمان مطالعه : ۱۴ دقیقه

شماره ۱۰۱

تاریخ به‌روزرسانی: ۶ تیر ۱۴۰۱

کم و بیش تصادفی پیدایش می‌کنیم. داشتم با یک پادکستر جوان از نسل سوم مدیران خانواده گفت‌وگو می‌کردم که نام خانوادگی نگهدار برایم خاطره دوری را زنده کرد. داستانی که سیاسی یا حتی اقتصادی نبود. فرشاد نگهدار پادکست موفق «کارکسب» را داشت ولی در پشت اسم مردان سرشناس خانواده کیسون برایم خاطره زنی زنده شد که ۲۰ سال پیش که خبرنگار تازه‌کاری بودم در یک بازار سراسر مردانه مدیر فناوری یک شرکت خوشنام ساخت‌وساز کشور بود: فرانک نگهدار. فرانک نگهدار در دانشگاه تهران درس خوانده، سربازی رفته، ناگزیر از جلای وطن شده، در آلمان کامپیوتر آموخته و بازگشته است. او در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ که زن‌ها از صنعت فناوری اطلاعات ایران محو شده بودند ماند و کار کرد و از کارشناس شبکه و برنامه‌نویس به مدیریت انفورماتیک رسید. لیسانس گرفت و در همین زمینه دکتری خواند و حتی برکنار هم شد. این بر عهده من و شما نیست که قضاوت کنیم آیا آنچه حق این زن سخت‌کوش است در تاریخچه و اعتبار این بازار نصیبش شده یا نه، اما خودش می‌گوید کار کردنش با آشناها جاهای بسیاری از مسیر رشدش را کوبیده و جاهایی را هم سنگلاخ‌تر کرده. اتاق کوچک و مرتبش شبیه یک معبد حرفه‌ای و خانوادگی است. عکسی که یکی از دخترهایش از محل برخورد شهاب‌سنگ با مختصات دقیق جغرافیایی گرفته یک طرف و نقاشی پیچیده و زیبای دیگری روی دیوار بغلی است. عکس نوه‌ها با لباس انتقامجویان و لبخند درخشان چند جای اتاق به شما می‌خندد و می‌فهمید داستان یک زن دست‌کم فقط پشت میزش تمام نمی‌شود.   متولد ۲۸ بهمن ۱۳۳۱ در تهران است ولی روزی که سرحال با کفش ورزشی و قدم‌های سبک در دفتر نورگیر کوچکش در ساختمان مرکزی کیسون در سعادت‌آباد آمد و روبه‌روی دوربین ما نشست باورش سخت بود که ۶۹ساله است. خودش تصور دقیقی از داستان زندگی‌اش دارد و روان...

شما وارد سایت نشده‌اید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.

وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

این مطلب در شماره ۱۰۱ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۱۰۱ پیوست
دانلود نسخه PDF
https://pvst.ir/cfk
آرش برهمندتحریریه

    روزنامه‌نگاری را از ابراراقتصادی شروع کردم و مدت کوتاهی در شرق، همشهری نوشتم و در برنامه‌های تلویزیونی فناوری اطلاعات کار کردم. در مورد فناوری و تاثیرش بر زندگی و کسب و کار می‌نویسم و تاریخ شفاهی و استارت‌آپ‌ها از حوزه‌های مورد علاقه من هستند. معتقدم رسانه پل مهمی است میان انسان‌ها، تصمیم‌سازها و کسب و کارهای جهان امروز.

    تمام مقالات

    0 نظر

    ارسال دیدگاه

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    *

    برای بوکمارک این نوشته
    Back To Top
    جستجو