skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

یک روز یک مدیر

یک روز با عبدالمجید ریاضی؛ مردی که اینترنت ملی را از خود به میراث گذاشت

پاییز شاه چراغ

۱ مهر ۱۳۹۳

مجتبی محمودی

شماره ۱۸

زمان مطالعه : ۳۲ دقیقه

۱۳۳۰

کازرون از توابع استان فارس

جشنواره نوروزی آنر

باشگاه مدیران

مجتبی محمودی عضو شورای سردبیری ماهنامه پیوست؛ حیرت مدام

مجتبی محمودی عضو شورای سردبیری

یک روز با عبدالمجید ریاضی؛ مردی که اینترنت ملی را از خود به میراث گذاشت

پاییز شاه چراغ

مجتبی محمودی عضو شورای سردبیری ماهنامه پیوست؛ حیرت مدام
مجتبی محمودی
عضو شورای سردبیری

۱ مهر ۱۳۹۳

زمان مطالعه : ۳۲ دقیقه

شماره ۱۸

تاریخ به‌روزرسانی: ۸ خرداد ۱۴۰۰

کمتر پیش می‌آید یک مصاحبه یا گفت‌وگوی مطبوعاتی دیدگاه نویسنده‌اش را درباره انسان مقابل یا به روایت سرد ژورنالیستی «سوژه» عوض کند. روزنامه‌نگاران و از جمله ماهنامه‌نویسان نیز مانند هر انسان فانی دیگری اسیر قضاوت‌ها، تعجیل‌ها و برداشت‌های شخصی خودشان هستند و حتی اگر یک دهه از عمرتان را هم صرف نوشتن نکرده باشید، باز می‌دانید فقط گاهی پاره‌ای از شخصیت مقابل شانس آن را پیدا می‌کند که از این سپر فکری بگذرد و رخنه‌ای به روح شما پیدا کند؛ عبدالمجید ریاضی یکی از همین مثال‌های نادر بود. رابطه رسانه‌ها با این دولتمرد پرسر و صدا در دوره دبیری‌اش بر شورای عالی فناوری اطلاعات نمونه‌ای کلاسیک از عشق آنها به ساختن سوژه‌ای منفی بود. مشهورترین معاون وزرای ارتباطات طی دوران ریاستش حتی لحظه‌ای هم از ساختن تیترهای جنجالی باز نماند و به درستی به نماد اصولگرایی سنتی در فضای فاوای کشور تبدیل شد. در شرایطی که تا آخرین روز ماندنش در سیدخندان با معاون اصلاح‌طلب خود سیدخندان، نصرالله جهانگرد، که محبوب رسانه‌ها و صنف بود، مقایسه می‌شد. در مقابل همان یک سال و اندی اول حضورش در وزارتخانه کفایت می‌کرد که برای همیشه به آماج رسانه‌ها و فعالان خصوصی و حتی دولتی تبدیل شود؛ سعی در انحلال همه شوراهای قدیمی‌تر،‌ آیین‌نامه تجمیع خریدهای دولتی، پیشنهاد تاسیس سازمان نظام مهندسی آی‌تی، پافشاری بر ایجاد حساب اینترنتی برای دانش‌آموزان سراسر کشور و همزمان بودنش با محدودیت ۱۲۸ بر اینترنت خانگی، همگی موجب شد در نهایت فضای عمومی کسب و کار فناوری اطلاعات وی را به عنوان نماد دوره طلوع احمدی‌نژادیسم به رسمیت بشناسد. لیکن در نهایت آنچه برای همیشه نام ریاضی را در تاریخ فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران ماندگار کرد، همه این حرف‌های اغلب ناکام و هجوم بیشتر یک‌طرفه رسانه‌ها نبود. ترکیبی دو حرفی از زبان و نوشته‌های ریاضی بیرون آمد که کل دهه گذشته بزرگ‌ترین محل مناقشه طرفداران و منتقدان اینترنت آزاد، توسعه‌دهندگان و مخالفان بومی‌سازی محتوا و ناظران و فعالان زیرساخت ارتباطی کشور بوده است؛ اینترنت ملی. ریاضی خودش به دوره سراشیبی احمدی‌نژاد پس از خرداد ۸۸ نرسید اما همچنان جای خود را به عنوان نظریه‌پرداز اینترنت ملی حفظ کرد.

همه او را از شیراز می‌شناسند ولی در کازرون از توابع استان فارس به دنیا آمده. متولد بهمن ۱۳۳۰ است. به ریشه‌های تاریخی شهرش که روزگاری یکی از پایتخت‌های ساسانیان بوده، می‌بالد. در آن زمان شهر تنها ۲۰ هزار نفر جمعیت داشته، یعنی کمتر از اغلب محل‌های حالای تهران بزرگ. کازرون آن روز از دو محله اصلی تشکیل شده بوده؛ محله بالا و محله پایین (مصلی) :«برعکس همه شهرهای دیگر محله بالا محله سنتی‌تر شهر بود و محله مصلی محله متجددتر. ما متولد محله بالای شهر بودیم تا بعدها کوچ کردیم و به محله مصلی آمدیم.» کازرون شهری مذهبی است و رویدادهای پیش از انقلاب هم نشان می‌دهد شهر به خاطر همین خلق و خوی مردمش چندان مطلوب دولتمردان وقت نبوده است. عبدالمجید چهار برادر و سه خواهر دارد ولی می‌توانستند به جای هشت خواهر و برادر حتی نه نفر هم باشند اگر یکی از برادران در میانه کودکی جان نمی‌سپرد:«معمولا بین همه ما خواهر و برادرها سه سال فاصله بود، گاهی فکر می‌کردم این برادرم چون قاعده را رعایت نکرده بود و با برادرهای بزرگ‌تر و کوچک‌تر از خودش تنها یک سال و نیم فاصله داشت، به نوجوانی نرسید. روح‌شان شاد.» خودش فرزند چهارم است. پدرش مغازه خواربار فروشی مقبولی در شهرشان دارد و بعدها که بچه‌ها از آب و گل درمی‌آیند، همان مغازه را فرش‌فروشی می‌کند اما به قول خود عبدالمجید:«نه از آن فرش‌فروشی‌های زرق و برق‌دار.» پدرش وارث خانواده‌ای تحصیلکرده است و برای همین هرچند فرزند آخر خانواده بوده و چندان سایه پدر را بر سرش ندیده ولی صاحب سواد خواندن و نوشتن است:«سه نفر از عمو‌هایم هم تحصیلات حوزوی داشتند و معلم بودند. پدرم نیز این سنت تحصیلات را به ارث برده بود و بدین ترتیب تقریبا همه ما خواهر و برادرها به تحصیلات عالیه رسیدیم.» عبدالمجید ریاضی پرچم به دست در دوران پیشاهنگی سال ۱۳۴۵...

شما وارد سایت نشده‌اید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.

وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

این مطلب در شماره ۱۸ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۱۸ پیوست
دانلود نسخه PDF
http://pvst.ir/39i

0 نظر

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

برای بوکمارک این نوشته
Back To Top
جستجو