گپی با بنیانگذاران خانومی درباره حرفه و خانواده: به نام پدر*
بعد از مدتها که مهمانان بخش گزارش پیش ما میآمدند یا میرفتیم کافهگردی، این بار…
۹ آبان ۱۴۰۳
۱۳۳۰
کازرون از توابع استان فارس
کمتر پیش میآید یک مصاحبه یا گفتوگوی مطبوعاتی دیدگاه نویسندهاش را درباره انسان مقابل یا به روایت سرد ژورنالیستی «سوژه» عوض کند. روزنامهنگاران و از جمله ماهنامهنویسان نیز مانند هر انسان فانی دیگری اسیر قضاوتها، تعجیلها و برداشتهای شخصی خودشان هستند و حتی اگر یک دهه از عمرتان را هم صرف نوشتن نکرده باشید، باز میدانید فقط گاهی پارهای از شخصیت مقابل شانس آن را پیدا میکند که از این سپر فکری بگذرد و رخنهای به روح شما پیدا کند؛ عبدالمجید ریاضی یکی از همین مثالهای نادر بود. رابطه رسانهها با این دولتمرد پرسر و صدا در دوره دبیریاش بر شورای عالی فناوری اطلاعات نمونهای کلاسیک از عشق آنها به ساختن سوژهای منفی بود. مشهورترین معاون وزرای ارتباطات طی دوران ریاستش حتی لحظهای هم از ساختن تیترهای جنجالی باز نماند و به درستی به نماد اصولگرایی سنتی در فضای فاوای کشور تبدیل شد. در شرایطی که تا آخرین روز ماندنش در سیدخندان با معاون اصلاحطلب خود سیدخندان، نصرالله جهانگرد، که محبوب رسانهها و صنف بود، مقایسه میشد. در مقابل همان یک سال و اندی اول حضورش در وزارتخانه کفایت میکرد که برای همیشه به آماج رسانهها و فعالان خصوصی و حتی دولتی تبدیل شود؛ سعی در انحلال همه شوراهای قدیمیتر، آییننامه تجمیع خریدهای دولتی، پیشنهاد تاسیس سازمان نظام مهندسی آیتی، پافشاری بر ایجاد حساب اینترنتی برای دانشآموزان سراسر کشور و همزمان بودنش با محدودیت ۱۲۸ بر اینترنت خانگی، همگی موجب شد در نهایت فضای عمومی کسب و کار فناوری اطلاعات وی را به عنوان نماد دوره طلوع احمدینژادیسم به رسمیت بشناسد. لیکن در نهایت آنچه برای همیشه نام ریاضی را در تاریخ فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران ماندگار کرد، همه این حرفهای اغلب ناکام و هجوم بیشتر یکطرفه رسانهها نبود. ترکیبی دو حرفی از زبان و نوشتههای ریاضی بیرون آمد که کل دهه گذشته بزرگترین محل مناقشه طرفداران و منتقدان اینترنت آزاد، توسعهدهندگان و مخالفان بومیسازی محتوا و ناظران و فعالان زیرساخت ارتباطی کشور بوده است؛ اینترنت ملی. ریاضی خودش به دوره سراشیبی احمدینژاد پس از خرداد ۸۸ نرسید اما همچنان جای خود را به عنوان نظریهپرداز اینترنت ملی حفظ کرد.