skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

ناداستانیک روز یک مدیر

سوده حیدری‌نسب بنیان‌گذار نقدینه و رایان از داستانش پس از کرمان‌تابلو می‌گوید؛ یک زن بدون مردها *

۱۱ تیر ۱۴۰۳

آرش برهمند

شماره ۱۲۴

زمان مطالعه : ۱۶ دقیقه

جشنواره نوروزی آنر

سوده حیدری‌نسب بنیان‌گذار نقدینه و رایان از داستانش پس از کرمان‌تابلو می‌گوید؛ یک زن بدون مردها *

آرش برهمند تحریریه

۱۱ تیر ۱۴۰۳

زمان مطالعه : ۱۶ دقیقه

شماره ۱۲۴

گپ ‌زدن با سوده حیدری‌نسب ساده است. شخصیت صیقل‌خورده‌اش در میانه جهان، کار و خانواده باعث شده ‌است آسودگی و سبکی ملموسی هنگام گفت‌وگو داشته باشد. می‌دانم اسم خانوادگی‌اش روی کرمان‌تابلو، شرکت باسابقه الکتریکی و تاسیساتی ایران، است و مدتی حتی مدیرعامل آنجا بوده ولی کنجکاوم بدانم داستان خروجش از یک تجارت خانوادگی را چطور تعریف می‌کند. خیلی محدود ولی واقعی از داستان خانواده می‌گذرد و به سوده امروز می‌رسد. حرف‌هایش بدون شک برای شما هم جالب است چون چندباری درست و حسابی زمین خورده، بلند شده حرف زده و ادامه داده تا امروز همچنان جاه‌طلب و خوشحال مقابل دوربین ماهنامه پیوست بنشیند. نه روایتش از زنان در فناوری اغراق‌شده است و نه امیدی واهی به آینده دارد ولی باور دارم جایی میان سطور این گفت‌وگو شما هم مثل من زنی را پیدا می‌کنید که خودش می‌گوید قهرمان نیست ولی می‌تواند قهرمان هر دختری باشد که می‌خواهد سرانجام رویایی خودش را در کنار پدرش زندگی کند. خوشحالم هنوز هم این بخش را می‌خوانید. منتظر داستان شما هم هستیم.   حس می‌کنم شما هم مثل خیلی از سوژه‌های این بخش شغل مشخصی ندارید!خب من مهندس برقم اما در واقع مهندس تامین مالی هستم! قصه من هم همین‌طوری است. من لیسانس و فوق‌لیسانسم را در رشته «مهندسی برق مخابرات و میدان» در دانشگاه شارجه گذرانده‌ام. حدود سال ۲۰۰۶ یعنی ۱۸ تا ۱۹ سال پیش وقتی در دانشگاه شارجه دانشجو بودم برای ثبت دو اختراع در آمریکا اقدام کردم. یکی از ایده‌هایم این بود که می‌خواستم از سیگنال‌های هوا در اپلیکیشن‌های مختلف انرژی بگیرم. در یک نمایشگاه پشت میزی برای پیدا کردن یک سرمایه‌گذار و تامین‌کننده مالی نشسته بودم و طرحم را معرفی می‌کردم که آقای سعید عمیدی بنیان‌گذار پلاگ اند پلی آن زمان برای بازدید از دانشگاه ما آمده بود. ظاهراً از طرح من خیلی خوش‌شان آمده بود به طوری که دعوتم...

شما وارد سایت نشده‌اید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.

وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

این مطلب در شماره ۱۲۴ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۱۲۴ پیوست
دانلود نسخه PDF
https://pvst.ir/ia7
آرش برهمندتحریریه

    روزنامه‌نگاری را از ابراراقتصادی شروع کردم و مدت کوتاهی در شرق، همشهری نوشتم و در برنامه‌های تلویزیونی فناوری اطلاعات کار کردم. در مورد فناوری و تاثیرش بر زندگی و کسب و کار می‌نویسم و تاریخ شفاهی و استارت‌آپ‌ها از حوزه‌های مورد علاقه من هستند. معتقدم رسانه پل مهمی است میان انسان‌ها، تصمیم‌سازها و کسب و کارهای جهان امروز.

    تمام مقالات

    0 نظر

    ارسال دیدگاه

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    *

    برای بوکمارک این نوشته
    Back To Top
    جستجو