یک روز با کریم نیکونظر، پادکستر رادیو تراژدی؛ صدایی علیه فراموشی
۱۰ دی ۱۴۰۱
زمان مطالعه : ۱۵ دقیقه
شماره ۱۰۸
تاریخ بهروزرسانی: ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
درست در میانه تاریکترین روزهای اینترنت ایران وقتی تقریباً همه پادکسترها لب فرو بسته بودند یا تبدیل به یوتیوبر شدهاند رادیو تراژدی با قدرت تمام یک سهگانه درباره تراژدی سه نسل از زنان خانواده استرآبادی منتشر کرد تا بار دیگر نشان دهد رسانه شب و روز ندارد. تیم سازنده رادیو تراژدی موفق شده است از شهریور ۹۹ تاکنون کموبیش ۳۰ اپیزود را در میانه پرماجراترین ماههای اینترنت ایران روانه پلتفرمهای شنیداری سراسر جهان کند و شش شماره از کتاب تراژدی را هم منتشر و توزیع کردهاند. سرگذشت تلخ تاجران و بازرگانان پهلوی اول و دوم، داستانهای غمانگیز اولین هنرمندان و بازیگران ایرانی یا اپیزودهای عجیبی مانند متروپل آبادان بسیار برای شنوندگان ایرانی جذاب بودهاند و به تدریج راه خود را به بالا باز میکنند. این نمونه مدرن با پیرنگی از روزنامهنگاری صوتی نشان میدهد در بطن این پادکست ارتباطی عمیق میان تراژدی شخصی راوی آنها و درونمایه خود رادیو تراژدی برقرار است. زندگی و سرنوشت کریم نیکونظر خودش یک تراژدی حرفهای است که در نهایت او را وا داشته تا با استفاده از ابزارهای فناورانه رو به ساخت و نشر رسانهای بیاورد که میتواند فعلاً در هوای تیره محتوای فارسی همچنان تنفس کند و حتی به رشد فکر کند. آشنایی و گفتوگو با کریم شاید از معدود موقعیتهای این روزها باشد که دوباره همه ما را به نوشتن، خواندن و گفتن تشویق کند. به قول خودش، این صدا تلاشی است علیه فراموشی. به گذشته شما که نگاه میکنیم میشود گفت شما روزنامهنگار، پادکستر، تولیدکننده محتوا و نویسنده کتاب هستید. کدام وزن سنگینتری دارد؟ به نظر خودم وجه و وزنه روزنامهنگاریام سنگینتر است چون هر آنچه بلدم و انجام دادهام شاخهای از همین روزنامهنگاری بوده. اگر روزنامهنگار نبودم فکر نمیکنم میتوانستم هیچکدام از این کارها را انجام بدهم. از حدود ۱۸ یا ۱۹ سالگی کارم را شروع کردهام بنابراین در...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.
وارد شویدعضو نیستید؟ عضو شوید