گفتوگو با مردی که سیستم همکاری را ساخت
نظارهای زیر برف
۱ بهمن ۱۳۹۲
زمان مطالعه : ۳۲ دقیقه
شماره ۱۱
تاریخ بهروزرسانی: ۸ خرداد ۱۴۰۰
آنچه روی داد احتمالا ریسمان سرنوشت در دستان مطایبهگری است که پیوست باید درست در سالگرد تولدش در یکی از مناقشهبرانگیزترین و متورقترین بخشهایش با محمود نظاری صحبت کند. تردیدی نیست که ماهنامه جوان ما از روز نخست در تلاش برای سخن گفتن با مرد نرمافزاریهای ایران بوده است و قاب «یک روز، یک مدیر» از همان ابتدا برای موسس بزرگترین شرکت نرمافزاری ایران میخ خورده بوده است ولی جلسه معارفه مدیرعامل جدید این مجموعه بینظیر نرمافزاری در پشتبام دلپذیر یکی از هتلهای ناشناخته شمال شهر خودش شروع داستانی درون داستان بود. لنزها روی مهدی امیری تنظیم شده بودند و ضبطها صدای مدیر جوان را ضبط میکردند ولی چشمان پیوست که از روز نخست برای واکاویدن تاریخ گشوده شده بود، فقط اولین مدیرعامل را میدید. رئیس اسطورهای هیاتمدیره همکاران سیستم در تمامی مراسم فقط چند باری سر تکان داد و بعد از شام چرخی در میان رسانهها زد. میز پیوست آخرین میز بود و در کسری از ثانیه پذیرفت برای یکساله شدنمان صحبت کند. داستان تازه قهرمان خودش را پیدا کرد. آنچه روی نداد محمود نظاری گزارهای خودشکن است. کاراکتری پارادوکسیکال که در گام اول هر چقدر شرکتش با هزاران کارمند و صدها مشتری و میلیاردها تومان فروش شناخته شده است، خودش در سایه روشن قرار دارد. اطلاعات رسمی درباره وی محدود به سایت همکاران سیستم است. دوران زایش شرکت در آغوش او به عنوان مدیرعامل در سال ۸۳ سپری شده است، متولد ۱۳۳۰ است و در رشته مدیریت دانشگاه تهران تحصیل کرده. میدانیم جزو پایهگذاران انجمن شرکتهای کامپیوتری بوده و لاجرم باید ردپایش را در دنیای تشکیلات صنفی ایران یعنی انجمن شرکتهای انفورماتیک و سازمان نظام صنفی رایانهای دید ولی پس از آن ناگاه کناره گرفته، سکوت کرده و تمامی وسوسهها و هیاهوها درباره بازگشتش به سازمانی که قرار است اصالتا نرمافزاری باشد، در حد شایعه باقی مانده...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.
وارد شویدعضو نیستید؟ عضو شوید