skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

یک روز یک مدیر

یک روز با اسماعیل ثنایی، موسس پتسا و آریا همراه

آقای ریزپردازنده

۱ دی ۱۳۹۹

آرش برهمند

شماره ۸۶

زمان مطالعه : ۳۰ دقیقه

۱۳۳۴

تهران

کارشناسی مهندسی برق از دانشگاه پلی‌تکنیک، کارشناسی ارشد سیستم‌های کنترل و روباتیک از دانشگاه کمپین ، دکتری انفورماتیک از دانشگاه سوپلک

مدیرعامل و موسس آریاهمراه، مدیرعامل و موسس پتسا، نایب رئیس اتحادیه صادرکنندگان، پیمانکاران و مشاورین شرکت‌های مخابراتی، عضو هیات علمی و استاد درس ریزپردازنده دانشگاه صنعتی شریف

جشنواره نوروزی آنر

یک روز با اسماعیل ثنایی، موسس پتسا و آریا همراه

آقای ریزپردازنده

آرش برهمند تحریریه

۱ دی ۱۳۹۹

زمان مطالعه : ۳۰ دقیقه

شماره ۸۶

تاریخ به‌روزرسانی: ۳ بهمن ۱۳۹۹

اسماعیل ثنایی آن مدیری نیست که شما تصور می‌کنید. تصور کلیشه‌ای از یک استاد دانشگاه، مدیر کارکشته یک شرکت، همکار بزرگان اقتصادی ایران و شریک جان‌سخت اپراتورهای تلفن همراه چندان در مورد ثنایی دقیق نیست. آنچه در پس این کت‌وشلواری ریزنقش کشف خواهید کرد یک انقلابی دهه ۵۰، محقق دهه ۶۰، استاد دهه ۷۰ و بازرگان بین‌المللی دهه ۸۰ است که حالا در پایان دهه ۹۰ با چشیدن یک تبعید بازرگانی از سوی قدرت‌های نوخاسته بازار در پی بازآفرینی خود برای دست‌کم یک دهه دیگر در استارت‌آپ‌هاست. ثنایی را بسیاری به عنوان موسس و مدیرعامل سال‌های متمادی آریا همراه سامانه می‌شناسند که نماد نسل جدیدی از پیمانکاران مخابراتی و اپراتوری ایران بود ولی در حقیقت شالوده شخصیت تجاری او در شرکت پتسا گذاشته شده. همان‌جایی که در فضایی سرد و خالی یکی از گرم‌ترین گفت‌وگوهای کل تاریخ این بخش انجام شد. ثنایی بدون شک در آستانه ورود به عصر جدیدی از چهار دهه فعالیت خود در زمینه فناوری اطلاعات است و شاید این گفت‌وگوی جسورانه خود نمادی از پرده‌‌برداری از نسل جدید مخابراتی کشور باشد. اگر بخواهم فقط در یک عبارت این بحث گرم در روزی سرد برای شما تصویر کنم، باز هم می‌گویم اسیر جثه کوچک، ظاهر اتوکشیده و موهای خاکستری این استاد باسابقه دانشگاه شریف که تازه بازنشسته شده، نشوید. بیهوده نیست نام درس محبوبش هم به این شخصیت پیچیده و درهم‌فشرده ارتباط دارد: ریزپردازنده.

اسماعیل ثنایی متولد تیرماه ۱۳۳۴ در محله امیرآباد تهران است. در یک خانواده ملی مذهبی به دنیا می‌آید که مبارزه سیاسی و البته تحصیل دو رکن اساسی خانواده هستند: «پدر و مادر در درگز با هم ازدواج کرده بودند و پدرم با اینکه آن زمان تنها شش کلاس سواد داشت همزمان سردبیر دو روزنامه در مشهد بود. بعدها در کنار مبارزه سیاسی و عیالواری تحصیلش را تا فوق‌لیسانس ادامه داد. طرفدار جبهه ملی و مصدق بود و تا قبل از انقلاب هم سه بار دستگیر شد و به زندان رفت.» این خانواده متوسط‌الحال و سیاسی آن روز که زمان تولد اسماعیل هنوز در یک ملک استیجاری در امیرآباد تهران زندگی می‌کرد چهره دیگری را هم برای پنج فرزندش به یادگار گذاشت که تحصیل بود: «حتی همه خواهران من هم آن زمان تا مقطع فوق‌لیسانس درس خواندند و من هم که فرزند چهارم و یکی مانده به آخری بودم از این گرایش‌ها دور نماندم.» [caption id="attachment_91869" align="aligncenter" width="657"] اسماعیل ثنایی فرزند چهام خانواده‌ای سیاسی و مذهبی است[/caption] تولد اسماعیل مصادف با دوره‌ای است که اندک‌اندک آبی زیر پوست خانواده می‌رود و در کنار فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی پدرش کارمند شدنش در سازمان تامین اجتماعی اجازه می‌دهد که به تدریج صاحب خانه کوچکی در بالای پارک لاله فعلی و جلالیه آن زمان شوند: «مقطع دبستان را در همان محله خواندم. اما دبیرستان را در مدرسه تخت جمشید خواندم و مقطع نهم که رسیدم آوازه دبیرستان البرز و مرحوم مجتهدی به گوش خودم و پدرم رسید و برای همین بعد به دبیرستان البرز رفتم.» [aparat id="0L2la"] خانواده پدربزرگ من ترک زنجان بود و به دلایلی در اواخر دوره قاجار او که سرپرست یک گروه ۷۰ تا ۸۰نفره بود تصمیم می‌گیرد به عشق‌آباد مهاجرت کند. ابتدا به بندر آستارا می‌روند و از آنجا با کشتی به سمت بندر ترکمن و بعد به عشق‌آباد می‌رسند....

شما وارد سایت نشده‌اید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.

وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

این مطلب در شماره ۸۶ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۸۶ پیوست
دانلود نسخه PDF
http://pvst.ir/96q
آرش برهمندتحریریه

    روزنامه‌نگاری را از ابراراقتصادی شروع کردم و مدت کوتاهی در شرق، همشهری نوشتم و در برنامه‌های تلویزیونی فناوری اطلاعات کار کردم. در مورد فناوری و تاثیرش بر زندگی و کسب و کار می‌نویسم و تاریخ شفاهی و استارت‌آپ‌ها از حوزه‌های مورد علاقه من هستند. معتقدم رسانه پل مهمی است میان انسان‌ها، تصمیم‌سازها و کسب و کارهای جهان امروز.

    تمام مقالات

    2 نظر

    1. سلام.
      محمد نوری هستم.
      من افتخار دیدار با استاد ثنایی رو از نزدیک داشتم. درس ریزپردازنده ایشان را بارها من گوش کردم. و سعی می کنم هر چند وقت مرور کنم. بسیار دلشین و گرم درس را توضیح می دهند. حین تدریس دلسوزی و اشتیاق ایشان مشخص است. از عمق مطلب و واقعیت فیزیکی حرف می زند. بنابراین شما درس رو لمس می کنید. حقیقت یک مسئله قابل لمس می شود. و فقط در حد یک کتاب و درس نیست.

      با این که من شاگرد مستقیم ایشان نبودم ولی با سماجت تمام توانستم از شرکتشان یک وقت ملاقات بگیرم. البته با کلی زمان و تماس های مداوم. راه نمی دادند.
      وقتی ایشان را دیدم یک شخصیت پر از علم و فروتنی یافتم. بسیار از دیدارشان لذت بردم. بیش از ۳۵ دقیقه با ایشان گفتگو داشتیم. و البته ایشان هم از گفتگو با من ابراز خوشحالی کردم. چرا اینکه من دقیقا عمق تمام کلماتشان را درک می کردم.

      من حقیقت ریزپردازنده را از ایشان و همچنین استاد عزیزم مرحوم دکتر محمد خانی یاد گرفتم.

      برای دکتر ثنایی بهترینها رو آرزومندم. خداوند نگهدار ایشان باد.

    ارسال دیدگاه

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    *

    برای بوکمارک این نوشته
    Back To Top
    جستجو