گپی با بنیانگذاران خانومی درباره حرفه و خانواده: به نام پدر*
بعد از مدتها که مهمانان بخش گزارش پیش ما میآمدند یا میرفتیم کافهگردی، این بار…
۹ آبان ۱۴۰۳
۱۳۴۸
اصفهان
کارشناسی مهندسی سختافزار از دانشگاه صنعتی اصفهان، کارشناسی مهندسی نرمافزار از دانشگاه امیرکبیر
مدیرعامل شرکت پرداخت نوین، رئیس هیات مدیره شرکت سها، مدیرعامل فناوری اطلاعات هما، مدیر طراحی شبکههای ارتباطی در وزرات کشور، مدیر و موسس شرکتهای نوتکنیک و پردازش ایران
این نوشته فقط برای آنها نیست که احمد میردامادی را نمیشناسند. بلکه برای شمایی است که شاید فکر کنید مدیر انفورماتیک در صنعت هواپیمایی و مدیر فناوری در بازار پرداخت را میشناسید. برای مردی که به قول خود عاشق قهوه و سیگار برگ است. ساده و صمیمی که به دفتر ماهنامه میآید همه تا آخر روز میمانند خاطراتش را که در آن ذرهای محافظهکاری نیست بشنوند و تا حرفهایش تمام نشده بقیه بچهها هم از تحریریه نمیروند. شما از این نام خانوادگی انتظار دارید که کمی در بازگو کردن خودش جانب سیاست را نگه دارد ولی دستکم میردامادی که ما دیدیم چنین نبود. گفتوگو که تمام شد زنگ زد و بارها اصرار کرد از جبهه و جانبازی چیزی ننویسیم چون دوست ندارد اعتقادات شخصیاش به متاع حرفهاش آلوده شود ولی اصرار میکنم که این یک زندگینامه حرفهای نیست و در نهایت میخواهم این نوشته و بازگویی خودش را «مثله» نکند. میپذیرد چرا که بار انسانی این واژه برایش سنگین است. وقتی این نوشته را میخوانید فکر کنید این همان مردی است که طی حیات یک نظام سیاسی جبهه رفته، زخمی شده، درس خوانده، مدیر شده، زندان رفته و خانهنشین شده و از خود بپرسید آیا واقعاً این همان میردامادی است که میشناسید؟