یک روز با سهیل مظلوم واجاری، سازنده، ادارهکننده و نویسنده سازمان نظام صنفی رایانهای ایران
سردار جنگل در میدان نیلوفر
۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۷
زمان مطالعه : ۳۶ دقیقه
شماره ۵۷
تاریخ بهروزرسانی: ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹
متولد ۱۳۴۴ است اما حتی اگر به خوبی هم بشناسیدش حدس نمیزنید که در زمان این گفتوگو تازه چند روزی است وارد ۵۳ سالگی شده. شکسته نشده و در تمام این قریب به دو دههای که یکدیگر را میشناسیم میدانم که بسیار مراقب سلامت و تناسبش است. چنان رد پررنگی از خودش، ساختههایش و جنجالهایش بر تن بازار فناوری ایران مانده که سنش را سخت باور میکنید. ۲۶ فروردین توی یک خانه رویایی در واجارگاه به دنیا آمده. خودش حرفی از ابهت خانه نمیزند ولی وقتی پدرش در عمارت اربابی را برایمان باز میکند و فوجفوج درخت، ازگیلهای رسیده و رزهایی را که زیر طراوت بهار گیلان میدرخشند میبینم به او کنایه میزنم «همیشه که میگفتی من دهاتیام!» او هم مثل همیشه جوابی در آستین دارد که: «ده نبود برادر! سالی که من به دنیا آمدم شهر شد.» تاریخ خانوادهاش در شهر تنیده شده و وقتی در همان محله قدم میزنیم همه با هم فامیلاند به خصوص فامیل مادریاش یعنی «کهنسال»ها که خیریهای هم به اسمش ساختهاند و وقتی سر خاک مادرش میرویم میبینم نیمی از تختهسنگهای قبرستان کوچک شهر به همین نام هستند: «داییهای ما همگی بسیار توسعهگرا بودند. یکی از داییهایم خیلی به قول شماها اهل NGO بازی بود. پیش از انقلاب رئیس انجمن شهرستان رودسر بود و معاون انجمن استان گیلان. شاید بگویید این گرایش قومی است ولی راستش را بخواهید یک روحیه اجتماعی خاصی هم بر جامعه گیلان همیشه باقی بوده که آثارش تا همین حالا هست. مثلاً هرچند ثروت دارای ارزش است ولی همان ۵۰ سال پیش هم اینجا ارزش در پولدار بودن نبود، در داشتن تحصیل و جایگاه اجتماعی بود.» برای واجارگاه شهر شدن کار آسانی نبود. برای اینکه بفهمید وقتی واجارگاه عنوان شهر را گرفت چه دستاوردی برای کل مردم دربر داشت باید بدانید بعد از ماسوله کوچکترین شهر استان به شمار میآمد...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.
وارد شویدعضو نیستید؟ عضو شوید