گپی با بنیانگذاران خانومی درباره حرفه و خانواده: به نام پدر*
بعد از مدتها که مهمانان بخش گزارش پیش ما میآمدند یا میرفتیم کافهگردی، این بار…
۹ آبان ۱۴۰۳
۱۳۳۴
تهران
لیسانس تحلیل سیستمها از مدرسه عالی کامپیوتر
کارشناس ارشد نرمافزار در هلیکوپترسازی ایران، کارشناس ارشد نرمافزار در دادهپردازی ایران، مدیرعامل شرکت مجتمع دادهها و سیستمها
پیدا کردن علیرضا کوسهلر بیشباهت به یک داستان پلیسی نیست. تقریبا همه مدیران دولت و تجارت الکترونیکی ایران وقتی درباره مراکز داده و اوراکل در ایران حرف میزنند، اسم کوسهلر را میآورند اما در بانک شماره تلفنها یا مطالب پیوست هیچ اشارهای به او نبود. تقریبا هیچ خبرنگاری تاکنون عکس یا حرفی از او ثبت نکرده و با توجه به اینکه عده کمی اسم کوچک یا نام ایرانی شرکتش را به یاد میآورند، جستوجو کردن در اینترنت هم کم و بیش بیفایده است. عاقبت نشانی را میتوان از روزنامه رسمی پیدا کرد که نشان میدهد نهتنها او مدیرعامل شرکتی به قدمت حدود ربع قرن است بلکه در این شرکت مجتمع دادهها و سیستمها نام یک لبنانی و البته یکی از مشهورترین خانوادههای تاجران معاصر ایران یعنی مستاجرانیها هم به عنوان شرکایش به چشم میخورد. آدرس شرکت تغییر کرده است و دیگر آن دفتر مشهور و بزرگ ساختمان اسکان نیست اما به لطف پیدا شدن شرکت میتوان از یکی از قدیمیهای صنف شمارهاش را گرفت. حال وقتی در یکی از دفاتر ساختمان زیبایی در منتهیالیه جنوبی جردن در یک دفتر خلوت یکدیگر را میبینیم، خیلی سریع میشود فهمید هنوز هم یک مهندس است، هنوز هم خون ایلاتی در رگهایش دارد و هنوز هم عاشقانه ورزش میکند. بالای سرش نشانهای از چرخش ابدی یین و یانگ را به دیوار کوبیده، هر از گاهی بلند میشود و نیمچهورزشی میکند و ناهار مطلقا رژیمیاش را میخورد. شنیدن داستانش که چطور از انتهای خیابان نواب به بلوار آفریقا رسیده، چطور از زمین فوتبال راهآهن به نمایندگی خدمات اوراکل رسیده و چطور از هلیکوپترسازی مهرآباد به دادهپردازی ایران رفته، برایمان بسیار شنیدنی بود. ما در اتاقی که معبدی برای تاریخچه اوراکل بود میوه خوردیم و گپ زدیم تا یکی از آلودهترین روزهای پایتخت را فراموش کنیم. شاید شما هم در این فراموشی شیرین سهیم باشید.
جالب بود