یک روز با رسول جلیلی، عضو حقیقی شورای عالی فضای مجازی و موسس امنافزار شریف
چلهنشین امنیت
۲۹ آذر ۱۳۹۶
زمان مطالعه : ۲۴ دقیقه
شماره ۵۳
تاریخ بهروزرسانی: ۶ خرداد ۱۳۹۹
رسول جلیلی متولد ۲۸ مرداد ۱۳۴۰ است. تاریخی که خودش از آن به طنز یاد میکند و میگوید: «هر وقت با دوستان همسنم دور هم جمع میشویم به یکدیگر میگوییم: تو که چلی! منم که چلم! خلاصه دور هم خوشیم!» حتی از این بازی کلامیاش هم بگذریم تولد دقیقاً در روز کودتای تاریخی ایران نشان میدهد فرزند چه زمانهای است. آن هم در پایتخت و مراکز استان در شهر تاریخی اقلید: شهری کوچک در استان فارس که در میانه اصفهان و شیراز به اولی نزدیکتر است و محل اتصال یزد و یاسوج هم هست. چهار راهی اقتصادی و جغرافیایی که به ظن او سابقهاش به معرب کلمه کلید بازمیگردد: برگرفته از کلمه مقالید در قرآن میشود برداشت کرد که اقلید به معنای کلید استان فارس بوده است و دروازهای بر ایران مرکزی. خودش فرزند اول و پسر ارشد یک خانواده ۱۰ نفری در این شهر کوچک است در خانوادهای متوسطالحال. پدرش گیوهدوز بود: آن زمان گیوه نه یک پاافزار سنتی و بعضاً هنری مانند امروز که یک پوشش کامل کاری بود. کشاورزان و کارگران به سبب شغلی که داشتند گیوه میپوشیدند و البته هنوز هم تولید صنعتی کفش به ایران نیامده بود. کار سخت و سنگینی بود ولی با آمدن کفش ملی در سال ۴۵ برای همیشه از رونق افتاد، زیرا دیگر دانشآموزان و معلمان و حتی کشاورزان گیوه نمیخریدند. چون گیوه ضدآب نبود. [caption id="attachment_48049" align="aligncenter" width="980"] جلیلی هنوز هم ریشههایی قوی در اقلید به عنوان زادگاهش دارد.[/caption] هنوز به سن مدرسه نرسیده است که پدرش بقالی کوچکی در همان محل راه میاندازد به امید اینکه خدمت به جای تولید زندگی او و هفت سر عائلهاش را تامین کند، اما در این میان روحیه پدرش یک چالش اساسی است؛ به قول خودش بقالی با بیسوادی و نسیهفروشی جمع در نمیآمد. با خنده میگوید: «ترکیب خطرناکی بود! آدم رحیمالقلبی هم...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.
وارد شویدعضو نیستید؟ عضو شوید