skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

قسمت پنجاه و یکم

پلیس بد، پلیس خوب

۲ آبان ۱۳۹۶

زمان مطالعه : ۳ دقیقه

شماره ۵۱

تاریخ به‌روزرسانی: ۵ آبان ۱۳۹۸

کار در یک شرکت بازاریابی یا آژانس تبلیغاتی برای مدیر یک بخش یعنی جلسه، جلسه و باز هم جلسه. بعضی از این جلسه‌ها داخلی است و نتایجش هم به مسائل خرد و کلان خود شرکت بازمی‌گردد، اما جلسات با کارفرمایان شکل دیگری دارد. گاهی یک جلسه نرم و بی‌دردسر توجیهی (بریف) برای توضیح یک کمپین جدید است تا آژانس بتواند پیشنهاد (پروپوزال) خود را آماده کند. اما تنش معمولاً در جلساتی اتفاق می‌افتد که کمپینی به پایان رسیده یا مراسمی (ایونت) انجام شده و حالا زمان ارزیابی عملکرد آژانس است. اوج این حالت هم زمانی پیش می‌آید که دوره قرارداد به پایان رسیده باشد و کارفرما بخواهد عملکرد آژانس را ارزیابی کلی کند. این همان‌جایی است که معمولاً بسیاری از شرکت‌های تبلیغاتی معتقدند در حق‌شان اجحاف یا کم‌لطفی می‌شود. بنابراین نهایت سعی‌شان را می‌کنند تا به بهترین نحو از حق خود دفاع کنند. حدود 15 سال پیش من و محمود از آژانس تبلیغاتی‌ای که در آن مشغول بودیم در این جلسات شرکت می‌کردیم، برای کارفرماهای متعدد و به دفعات. پس از مدتی ناخودآگاه به این موضوع پی بردیم که هر کدام‌مان نقش نانوشته‌ای را در این جلسات بر عهده داریم. محمود بیشتر در صدد پذیرش نظرات کارفرما و ادای مشتری‌مداری برمی‌آمد. سعی می‌کرد ضمن ابراز عقایدش انعطاف‌پذیری آژانس در مقابل نظرات انتقادی کارفرما را نشان دهد. همیشه برای انتقادها راه‌حلی ارائه می‌داد، فارغ از اینکه آن انتقاد بجا به نظر می‌آمد یا خیر. در مقابل، من رویه تهاجمی‌تری را پیش می‌گرفتم. تمرکزم بیشتر روی نقاط ضعف کارفرما و کوتاهی‌هایش در آن دوره کاری بود. از حمایت‌ نکردن‌هایشان می‌گفتم و از خطاهای استراتژیکی که به‌رغم مخالفت‌مان نهایتاً ناگزیر به اجرایشان شده بودیم و حالا با نتایج نامناسبش روبه‌رو بودیم. محمود در بین این حمله‌های من گاهی از کارفرما دفاع می‌کرد و یادآوری می‌کرد که آنها همه سعی‌شان را کرده بودند و...

شما وارد سایت نشده‌اید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.

وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

این مطلب در شماره ۵۱ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۵۱ پیوست
دانلود نسخه PDF
http://pvst.ir/1lb

درس خوانده فنی و در ادامه هوش مصنوعی، از آغاز پیوست تا اکنون‌ برای ماهنامه توضیح می‌دهد که متاسفانه خود را سزاوار کارت خبرنگاری نمی‌داند. حتی خیلی روزنامه‌نویسی هم بلد نیست. اما ظاهرا می‌داند چگونه روندهای فناوری روز دنیا را تبدیل به پرونده‌های پیوست جهان کند.

تمام مقالات

0 نظر

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

برای بوکمارک این نوشته
Back To Top
جستجو