skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

قسمت شصتم

دادگاه روابط عمومی

۱۸ شهریور ۱۳۹۷

زمان مطالعه : ۴ دقیقه

شماره ۶۰

تاریخ به‌روزرسانی: ۵ آبان ۱۳۹۸

اگر نزدیک آقای رئیس ننشسته بودم، شاید به سختی می‌توانستم از بین آن مه غلیظ صورتش را ببینم هرچند آن‌قدر با عصبانیت و بلند بلند حرف می‌زد که خیلی هم نیازی به دیدنش نبود. فهمیدم وقتی عصبی می‌شود سوراخ‌های بینی‌اش گشادتر و چشم‌هایش ریزتر می‌شود و یکی از عضلات صورتش هم خیلی خفیف می‌زند. گذاشتم حرف‌هایش تمام شود و گفتم: «آقای دکتر می‌تونم حرف بزنم؟!» گفت: «برای همین اینجا هستید.» و دستش رفت زیر میز و دکمه‌ای را زد و از شکافی روی میز میکروفنی به نرمی بالا آمد و مقابلم قرار گرفت. گفتم: «نیازی نیست!» که او بلافاصله گفت:«نیازی هست!» بعد از یکی دو ثانیه‌ای مکث و بالا و پایین کردن جملات در ذهنم گفتم: «مشکل شما این نیست که روابط عمومی‌تون کیفیتش خوبه یا بده، مشکل اینه که شما اصلاً روابط عمومی ندارین...» می‌خواستم ادامه بدهم که البته به نظر نمی‌آید ایراد از مدیر روابط عمومی‌تان باشد و این باید یک مشکل ساختاری باشد که دکتر بلافاصله اول با خونسردی رو کرد به مدیر بخت‌برگشته روابط عمومی و گفت: «دیدی آقا؟!» و بعد از یکی دو ثانیه مکث در حالی که سرش پایین بود با آرامی گفت: «بیرون!» به جز من و مدیر روابط عمومی انگار همه انتظار این جمله را داشتند. بیچاره همان‌جا خشکش زده بود. سپس رئیس به شکل کشدار کلمه «بیییییرووووون» را فریاد زد. مدیر روابط عمومی سالن را ترک کرد. من می‌خواستم بگویم که واقعاً مدیر روابط عمومی تنها مسئول وضع موجود نبوده که آقای رئیس آنچنان چشم‌غره‌ای رفت که ساکت شدم. دکتر پیپش را که خاموش شده بود روشن کرد و هنگامی که پک می‌زد دستش خیلی خفیف می‌لرزید. من ادامه دادم: «ببینید! وقتی من عرض می‌کنم روابط عمومی ندارید علتش کاملاً فنیه! با یک سرچ مختصر می‌شه فهمید که شما طی این سال‌ها تقریباً هیچ مطلبی ازتون در رسانه‌ها کار نشده. نه...

شما وارد سایت نشده‌اید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.

وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

این مطلب در شماره ۶۰ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۶۰ پیوست
دانلود نسخه PDF
http://pvst.ir/zx

درس خوانده فنی و در ادامه هوش مصنوعی، از آغاز پیوست تا اکنون‌ برای ماهنامه توضیح می‌دهد که متاسفانه خود را سزاوار کارت خبرنگاری نمی‌داند. حتی خیلی روزنامه‌نویسی هم بلد نیست. اما ظاهرا می‌داند چگونه روندهای فناوری روز دنیا را تبدیل به پرونده‌های پیوست جهان کند.

تمام مقالات

0 نظر

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

برای بوکمارک این نوشته
Back To Top
جستجو