skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

کنسرسیوم ناتوانی

میثم قاسمی تحریریه

۵ شهریور ۱۳۹۷

زمان مطالعه : ۳ دقیقه

شماره ۶۰

تاریخ به‌روزرسانی: ۱۷ اسفند ۱۳۹۸

آبان امسال پروانه شرکت ایرانیان‌نت شش‌ساله می‌شود. اپراتوری که قرار بود فیبر نوری را به خانه‌های مردم بیاورد اما به شکست‌خورده‌ترین اپراتور ارتباطاتی کشور تبدیل شد. درباره اینکه آیا از اساس ارائه چنین پروانه‌ای ایده درستی بود یا نه، می‌توان سخن‌ها گفت. اما اجازه دهید ماجرا را این ‌بار از سمت دریافت‌کننده پروانه ببینیم نه رگولاتور.
وقتی به سهامداران شرکت ایرانیان‌نت نگاه می‌کنیم بزرگ‌ترین و سرمایه‌دارترین بخش‌های اقتصاد ایران را می‌بینیم، بنگاه‌هایی که سالانه سودهای فراوانی از بخش‌های مختلف اقتصاد ایران (از جمله ارتباطات و فناوری اطلاعات) کسب می‌کنند. پس اپراتور چهارم نباید مشکل پول و سرمایه داشته باشد. از سوی دیگر همین بنگاه‌ها مالک شرکت‌های بزرگی در صنعت ICT هستند. شرکت‌هایی سودده و توانمند. پس چرا ایرنیان‌نت به این روز افتاده است؟
پاسخ این پرسش می‌تواند ساده باشد. به نظر می‌رسد شرکای این پروژه که قرار بود عظیم باشد و امروز چیزی در حد صفر است تصور می‌کردند می‌توانند به سادگی درآمد مناسبی از این پروانه کسب کنند؛ اما از فردای روزی که مجوز انحصاری را دریافت کردند متوجه شدند باید سخت کار کنند. به عبارت دیگر الگویی که آنها برای کسب درآمد در ذهن داشتند با شرایط اپراتور انحصاری فیبر نوری تطابق نداشت.
بخشی از این سهامداران شرکت مخابرات ایران را به عنوان الگوی ذهنی خود انتخاب کرده بودند، شرکتی که در چندین دهه فعالیت انحصاری خود توانسته بود درآمد مناسبی داشته باشد. بخش دیگر سهامداران نیز اپراتورهای همراه را مد نظر داشتند، اپراتورهایی که خیلی زود توانسته بودند به سوددهی برسند. اما این الگوها با شرایط امروز سازگار نیستند. چرا؟
اولاً الگوی درآمدی ارتباطات ثابت در سال‌های اخیر تغییر کرده است. زمانی یک خط تلفن ثابت با قیمتی بیش از یک پیکان صفرکیلومتر خرید و فروش می‌شد و در برخی از مناطق شهری یک شماره تلفن حکم کیمیا را داشت. اما امروز دیگر چنین نیست و همگان می‌دانند شرکت مخابرات ایران با سابقه‌ای چندین‌دهه‌ای و شبکه‌ای گسترده، از بخش ثابت، سود عملیاتی ندارد. شرکت‌های کوچک‌تر این حوزه که سال‌ها نام PAP داشتند و به تازگی FCP شده‌اند نیز کم‌کم در حال زیان‌ده شدن هستند و در این شرایط چطور می‌توان انتظار داشت اپراتور سراسری فیبرنوری با هزینه‌های سنگین اولیه بتواند با الگوی قدیمی سودده باشد؟
ثانیاً اپراتورهای تلفن همراه سوددهی بسیار سریعی دارند. هرچند در سال‌های اخیر الگوی درآمدی این شرکت‌ها نیز در حال تغییر است اما به هر صورت بازدهی سرمایه‌گذاری در این اپراتورها سریع و بالاست (البته به شرط سرمایه‌گذاری و تبدیل نشدن به سرنوشت اپراتور سوم تلفن همراه). مقایسه بخش ثابت با همراه بسیار اشتباه است. بازدهی سرمایه در بخش ارتباطات ثابت کمتر و طولانی‌مدت‌تر است. در ارتباطات همراه می‌توان آن شعار معروف را به سادگی دید که «ثروت در قاعده هرم است». این الگویی است که اپراتور دوم دنبال کرد و با کاهش شدید قیمت سیم‌کارت، طراحی شبکه به صورت فلت و غیره توانست سهم مناسبی از بازار را به دست آورد. در بخش ثابت نیز زمانی این الگو درست بود؛ همان زمان که کل ارتباطات ثابت به یک شماره تلفن و بوق پشت آن ختم می‌شد. اما اکنون در این بخش دیگر ثروت در قاعده هرم نیست یا حداقل برای شرکت‌های بزرگی مانند مخابرات ایران یا آنچه قرار بود ایرانیان‌نت بشود ثروت جای دیگری است. درک این تغییر جایگاه ثروت و سپس کسب درآمد به ذهن‌های خلاق و به‌روز نیاز دارد که گویا در این زمینه با کمبود مواجه هستیم.

این مطلب در شماره ۶۰ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۶۰ پیوست
دانلود نسخه PDF
http://pvst.ir/f3
میثم قاسمیتحریریه

    سال ۸۱ رشته مهندسی را رها کردم به شوق روزنامه‌نگاری. از همان سال تاکنون، در حوزه‌های مختلفی مانند سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، گردشگری، ورزشی و... در رسانه‌هایی مانند همشهری، حیات‌نو، توسعه، عصر ارتباط و... کار کرده‌ام. از میانه سال ۹۲ و پس از حدود ۳ سال دوری از حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات، به پیوست آمدم و دوباره روزنامه‌نگار این رشته شدم.

    تمام مقالات

    0 نظر

    ارسال دیدگاه

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    *

    برای بوکمارک این نوشته
    Back To Top
    جستجو