skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

از کلونایزر تا ترمیناتور

آرش برهمند تحریریه

۱ اردیبهشت ۱۳۹۷

زمان مطالعه : ۳ دقیقه

شماره ۵۶

تاریخ به‌روزرسانی: ۱۸ دی ۱۳۹۸

سیر تحول ملی‌گرایی معاصر ایران در زمینه فناوری اطلاعات را می‌توان در فراز و فرود همه اسم‌های آن دید و اگر کمی هم ظریف‌اندیش بود، از معانی پنهانش درس گرفت:

در زمینه‌ خود محصولات فناوری بارها اثبات شده است داشتن قلب ایرانی بهتر از پوشش ایرانی است. این شد که نه تنها اولین نسل گوشی‌های انبوه در ایران که توسط صاایران عرضه می‌شد نام ساژم فرانسه را بر خود داشت، بلکه حتی هنوز هم گوشی‌هایی که ایرانی بودن‌شان را در بوق و کرنا می‌کنند اسامی غربی مانند GLX دارند یا یکی از برندهای موفق بازار لوازم جانبی ایران شاید توسن باشد اما نامش در بازار TSCO است. جالب است که پروژه‌ رایانه ملی که در ابتدای دهه 80 بیش از ۱۴ میلیارد تومان تحت نام گسترش انفورماتیک ایران صرف تحقیق و توسعه‌اش شد کلونایزر نام داشت و کامپیوترهای تولیدشده توسط مادیران سری‌هایی به نام نینجا و سامورایی داشتند. کلونایزر که عملاً به تولید انبوه نرسید در یک کلام حتی در زمینه کالاهای فیزیکی هم بازار اعتماد چندانی به نام ایرانی نداشت و باید گفت هنوز هم ندارد.

در امور زیرساختی از ابتدا سنگ بنا طور دیگری نهاده شد؛ مثلاً در زمینه سیستم‌عامل در حالی که این پروژه مبتنی بر لینوکس در بازی‌های مالی میان دولت وقت و بخشی از دانشگاه شریف گم می‌شد، سعی شد اسامی ایرانی آن را نجات دهد. این شد که اسامی‌ای مانند «زمین» و «قاصدک» به میان آمدند که دست‌کم در فرهنگ‌سازی کمی موفق‌تر بودند اما موجی در بازار داخلی راه نینداختند. مشابه این تجربه در زمینه ایمیل‌های داخلی هم تکرار شد و سعی شد نام ایرانی آنها را نجات دهد. البته نمی‌شود گفت کامیاب بودند. چاپار و صبا اسامی نوستالژیکی داشتند و بقیه حتی طنین ملی‌گرایانه‌تری هم داشتند: وطن میل و حتی خیلی بی‌تعارف «پست الکترونیکی ایران». اینها هم
کارشان نگرفت.

در نسل اخیر این رویای ملی حتی نام‌‌گذاری وطنی‌تر و البته بودجه‌های بزرگ‌تری به خود گرفت؛ مثلاً وقتی از اسامی پرطنینی مانند «گرگر» ، «یوز» و حتی «پارسی‌جو» رسماً توسط خود وزیر ارتباطات سابق پرده برداشته می‌شد عدد کل بودجه اختصاصی به ۱۷۰ میلیارد تومان رسیده بود. قضاوت درباره موفقیت یا عدم موفقیت این سرویس‌ها بر عهده خود شما کاربر واقعی امروز ایران، ولی وقتی این موج به پیام‌رسان ملی رسید سعی کرد همه این الگوها را یک بار دیگر در قالب‌های مختلف امتحان کند.

سروش شاید در ظاهر همان خط نام‌گذاری چاپار و قاصدک را ادامه دهد، اما در عمل زیر سایه سنگین مهم‌ترین انحصار محتوایی کشور است. ایتا و چند پیام‌رسان دیگر همان ماجرای کلونایزر و GLX در شکل و محتوا هستند که البته در این میان هم وجود دارند برخی که هویت‌شان را پشت تبلیغ در شبکه‌های ماهواره‌ای پنهان می‌کنند. گپ و آی‌گپ هم دارند سخت‌ترین کار یعنی راه رفتن روی خط باریک میان هویت ایران و تفکر جهانی را امتحان می‌کنند.

پرونده این شماره ماهنامه پیوست درباره پیام‌رسان‌های ایرانی را بخوانید تا بفهمید آیا این بار هم ماجرا با یک نام خاک‌خورده در تاریخ تمام خواهد شد یا کافه‌ای در بازار راه می‌افتد،‌ آپاراتی چراغش روشن می‌شود و کالایی دیجیتالی فروخته می‌شود. به سال ۹۷ خوش آمدید.

این مطلب در شماره ۵۶ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۵۶ پیوست
دانلود نسخه PDF
http://pvst.ir/jv
آرش برهمندتحریریه

    روزنامه‌نگاری را از ابراراقتصادی شروع کردم و مدت کوتاهی در شرق، همشهری نوشتم و در برنامه‌های تلویزیونی فناوری اطلاعات کار کردم. در مورد فناوری و تاثیرش بر زندگی و کسب و کار می‌نویسم و تاریخ شفاهی و استارت‌آپ‌ها از حوزه‌های مورد علاقه من هستند. معتقدم رسانه پل مهمی است میان انسان‌ها، تصمیم‌سازها و کسب و کارهای جهان امروز.

    تمام مقالات

    0 نظر

    ارسال دیدگاه

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    *

    برای بوکمارک این نوشته
    Back To Top
    جستجو