skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

یک روز یک مدیر

گفت‌وگو با مدیری که صادرات یک میلیارد دلاری نرم‌افزار کشور را وعده داد

مهندس قضاوت نکرد

۳۰ آبان ۱۳۹۴

آرش برهمند

شماره ۳۰

زمان مطالعه : ۲۸ دقیقه

۱۳۳۹

تهران

لیسانس مکانیک از دانشگاه صنعتی شریف

یکی از موسسان میکرونرم‌افزار، مدیرعامل کنسرسیوم ثنارای، مدیر فناوری اطلاعات در بانک اقتصاد نوین، مدیر دفتر طرح برنامه در طرح جامع مالیاتی

جشنواره نوروزی آنر

گفت‌وگو با مدیری که صادرات یک میلیارد دلاری نرم‌افزار کشور را وعده داد

مهندس قضاوت نکرد

آرش برهمند تحریریه

۳۰ آبان ۱۳۹۴

زمان مطالعه : ۲۸ دقیقه

شماره ۳۰

تاریخ به‌روزرسانی: ۲۱ مهر ۱۳۹۹

روزی به پرویز ناصری می‌رسیم که پس از یک هفته بارندگی بی‌وقفه، آسمان آتی‌ساز مانند یک تکه بلور مینایی صاف و پرنور است. درست مانند زندگی این روزهای موسس جنجالی میکرو‌نرم‌افزار، مدیرخبرسار کنسرسیوم ثنارای، مهندس Y2K ایران و البته یکی از معماران بی‌سر و صدای طرح جامع مالیاتی کشور. حال و روز و احوالاتش زندگی یک انسان عادی است؛ مدیری شیفته فناوری با خانه‌ای که از شادی و خنده، عکس‌ها و شیطنت‌های تنها دخترشان نیکی پر شده، یک سیستم چندرسانه‌ای دقیق و فنی که همزمان کلیه رسانه‌های خانه را از گوشی گرفته تا تلویزیون و حتی سرورها را به هم وصل می‌کند و یک پلی‌استیشن، یک ایکس‌باکس و حتی یک کینکت که اثبات می‌کند شیفته بازی است. این روزها که در طرح جامع مالیاتی سمتی کارشناسی دارد، حتی از قبلش هم ساکت‌تر است و هیچ جزییاتی از فعالیتش و پروژه بیان نمی‌کند. پیش از این هم هیچ وقت اهل جنجال نبود. وقتی ناچار شد از شرکتی که در زمان دانشجویی تاسیس کرده بدون هیچ برداشتی پس از ۱۴ سال خارج شود، هیچ سر و صدایی به پا نکرد. وقتی بارها از طرحی که برای رفع مشکل سال ۲۰۰۰ در رایانه‌های کشور داشت کنار گذاشته شد، شکایتی نکرد و وقتی هم که خود ما بارها علیه کارنامه‌اش در ثنارای یا سرانجام طرح جامع مالیاتی نوشتیم، باز هم جوابی نداد. معتقد است قضاوت کردن درباره دیگران سخت است و در خودش این صلاحیت را نمی‌بیند ولی این بار مطمئن باشید روایت‌های متفاوت او از پشت صحنه رفتن، از میکرو‌نرم‌افزار، قول یک میلیارد دلاری برای صادرات و البته تعطیل شدن ثنارای در نوع خودش یک افشاگری جدید تاریخی است؛ روایتی ناشنیده از مردی که هرگز سخن نگفت. در این تک‌نگاری با ما همراه باشید.

پرویز ناصری متولد ۱۴ فروردین ۱۳۳۹ است و بچه محله مشهور شاپور. پدرش خیاط بود؛ مردانه‌دوز و کت و شلوار. اصلیتش به کاشان بازمی‌گردد و روستای طاهرآباد. هنوز از آن زمان برایش پسوند فامیلی طاهری هم به یادگار مانده است. خانواده مادری مرفه‌تر هستند، همگی از ساختمان‌سازهای قدیمی تهران و سرشناس: ‌صالحی‌ها که پاساژ مشهور فردوسی در چهارراه استانبول هم از ساخته‌های دوران اوج‌شان است. بزرگ‌ترین فرزند خانواده هفت‌نفره و متوسط‌الحال است. حالا نیمی از خانواده و مادرش بعد از فوت پدر ساکن ینگه دنیا هستند ولی آن زمان بعد از محله‌ای که در آن به دنیا آمده به محله سبلان تهران می‌روند:«آن زمان به فاصله چند کوچه از مغازه، تا خانه و مدرسه کل جهان ما همان چند قدم بود. بعدها که به محل جدید رفتیم پدرم هم خیاطی‌اش در شاپور را فروخت و در خیابان خواجه ‌نظام‌الملک یک فروشگاه لوازم خانگی باز کرد تا دهه آخر عمرش برود به کل در همان کاشان زندگی کند. گاهی روزها که بیشتر از دو ساعت در ترافیک می‌مانم به آن روزگار غبطه می‌خورم.» هنوز هم باور دارد بازگشتش به ایران انتخاب درستی بوده است. بازگشت خودم به ایران برگشتم. عمیقاً باور دارم خدا برای هر کسی در زندگی مسیری در نظر گرفته است که طی آن مسیر گاهی انتخاب‌هایی می‌کنید که فکر می‌کنید خودتان مسبب آن بوده‌اید ولی در نهایت می‌فهمید بخشی از همان مسیر نهایی است که خداوند برای شما در نظر گرفته. باور دارم بازگشت من به ایران و اعتقاداتم هم یکی از همان انتخاب‌هاست. مشخص است در عین شیطنت استعداد عجیبی برای درس خواندن دارد. نه‌تنها کمی زود به دبستان رفته بلکه به اصرار مدیر مدرسه برای اینکه در نظام جدید تحصیلی به راهنمایی نرود، یک سال هم جهشی می‌خواند تا با دانش‌آموزان نظام قدیم به دبیرستان برود:«مدیر مدرسه مادرم را صدا کرد که از سال آینده همه...

شما وارد سایت نشده‌اید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.

وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

این مطلب در شماره ۳۰ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۳۰ پیوست
دانلود نسخه PDF
http://pvst.ir/37s
آرش برهمندتحریریه

    روزنامه‌نگاری را از ابراراقتصادی شروع کردم و مدت کوتاهی در شرق، همشهری نوشتم و در برنامه‌های تلویزیونی فناوری اطلاعات کار کردم. در مورد فناوری و تاثیرش بر زندگی و کسب و کار می‌نویسم و تاریخ شفاهی و استارت‌آپ‌ها از حوزه‌های مورد علاقه من هستند. معتقدم رسانه پل مهمی است میان انسان‌ها، تصمیم‌سازها و کسب و کارهای جهان امروز.

    تمام مقالات

    0 نظر

    ارسال دیدگاه

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    *

    برای بوکمارک این نوشته
    Back To Top
    جستجو