یافتن توازن بین دو اصل متضاد

وقتی اوایل قرن بیست و یکم اینترنت با سرعتی خیره‌کننده روند تکاملی خود را می‌گذراند، هرگز کسی به این فکر نمی‌کرد که این پدیده جدید بعضا با خود چه تاثیراتی بر مناسبات انسانی و اجتماعی خواهد گذاشت و چقدر از سیاست‌ها و رگولاتوری‌های ما تاثیر خواهد پذیرفت. اما هر سال که می‌گذشت، تغییرات اجتماعی ناشی از تغییرات فناوری شرایط جدید و مسائل جدیدی را پیش کشید. امروزه بحث درباره اینترنت و خدمات اینترنتی دیگر یک بحث کارشناسی صرف نیست بلکه وارد زندگی روزمره ما شده است. دلیلش هم روشن است. هر سیاستی که در زمینه اینترنت و مدیریت آن اتخاذ شود، خواه ناخواه بر عملکرد ما در فضای دیجیتالی تاثیر خواهد گذاشت و یکی از نتایج ناگزیر آن بحث حق و تکلیف دیجیتالی است. در این چند سال اخیر با توجه به جایگاه اینترنت در زندگی روزمره، بحث درباره روند تکامل اینترنت و تاثیرات سیاستگذاری‌ها و رگولاتوری‌ها بر این روند به یک بحث اساسی تبدیل شده است. یکی از مقولاتی که بیشترین توجهات را به خود جلب کرده، مدیریت میزان دسترسی افراد و تدوین قوانین ناظر بر استفاده از اینترنت بوده است. در این مقوله، برخی حتی پا را فراتر می‌گذارند و از دسترسی به اینترنت با عنوان یک بخش جدید از مانیفست حقوق بشر سازمان ملل نام می‌برند. اجازه دهید با یک مثال ساده بحث را پیش ببریم. دانلود غیرقانونی و اشتراک گذاری یکی از مشکلاتی است که همواره موجب بروز جنجال‌های فراوان میان کاربران و صاحبان صنایع سرگرمی مثل موسیقی و فیلم بوده است. سوالی که مطرح می‌شود این است که آیا شرکت‌های ارائه‌کننده خدمات اینترنتی از نظر قانون حق دارند دسترسی ما را به برخی وب‌سایت‌های اشتراک گذاری که امکان دانلود غیرقانونی را فراهم می‌آورند، قطع کنند؟ اگر پاسخ مثبت باشد این سوال مطرح می‌شود که چه کسی این حق را به آنها داده است؟ و اساسا...