skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

کتابخانه

مانا سرایی نویسنده میهمان

مروری بر آثار فرانک وبستر

کشتن مرغ مقلد

مانا سرایی
نویسنده میهمان

۲۵ شهریور ۱۳۹۴

زمان مطالعه : ۱۸ دقیقه

شماره ۱۴

تاریخ به‌روزرسانی: ۲۱ بهمن ۱۳۹۸

گاهی توجه به موضوعات کوچک و به ظاهر بی‌اهمیت می‌تواند منشاء تحلیل‌های جالبی شود. اهمیت فرانک وبستر در فضای دانشگاهی کشورمان یکی از این موضوعات کوچک است. در چند سال اخیر همواره حیرت کرده‌ام که چگونه فردی مانند وبستر در کشورمان به جایگاهی می‌رسد که تقریبا مقاله و کتابی در حوزه مطالعات جامعه اطلاعاتی نمی‌خوانیم که به او ارجاع نداده باشد. وبستر صرفا شارح برخی نظریه‌پردازان برجسته جامعه اطلاعاتی است و این شرح را با نقد کوبنده (اما در اغلب موارد غیرعلمی و بدون پشتوانه) همراه می‌کند؛ کسی که اعتقاد دارد همه اشتباه می‌کنند و ما چیزی به نام جامعه اطلاعاتی یا جامعه شبکه‌ای نداریم. به همین دلیل، در این شماره به او می‌پردازم؛ اما نه به عنوان یک متفکر بلکه به عنوان یک مطالعه موردی در کشورمان. این شماره کتابخانه، برخلاف شماره‌های دیگر که وجه ایجابی داشت، وجه سلبی دارد و تلاشی است برای به زیر کشیدن و کمرنگ کردن جایگاه کسی که بی‌دلیل بر مسند بزرگان نشسته است!

فرانک وبستر 64 سال دارد. او در دوران تحصیل دانشجویی معمولی بود. سال‌ها به صورت پراکنده تدریس کرد و در نهایت در 58 سالگی توانست کرسی جامعه‌شناسی مدرسه هنرها و علوم انسانی دانشگاه شهر لندن را به دست آورد. نخستین نوشته باقیمانده از او مقاله‌ای با عنوان «ارتباطات جمعی و فناوری اطلاعات» است که در سال 1979 و با رویکردی مارکسیستی نوشت. این مقاله تحت تاثیر دانیل بل و هربرت شیلر نوشته شده است. سال 1980 کتاب «عکاسی نوین: مسوولیت در ارتباطات بصری» را منتشر کرد. کتاب با نقدهای تندی مواجه شد و باعث شد دیگر در مورد عکاسی و سینما مطلبی ننویسد. دو نقدی که از این کتاب خوانده‌ام اشاره دارند به اینکه کتاب ملغمه‌ای آشفته از کتاب‌های مختلف حوزه عکاسی و ارتباطات است که نویسنده کنار هم آورده. به او تهمت زده می‌شود که دزدی علمی کرده و امانت را در نقل مطالب دیگران رعایت نکرده است. وبستر چند سال کمرنگ می‌شود و اثری از او انتشار نمی‌یابد. سال 1986 با همکاری کوین رابینز، مقاله «سرمایه‌داری سایبرنتیک: اطلاعات، فناوری و زندگی روزمره» را می‌نویسد که به عنوان فصلی از کتاب «اقتصاد سیاسی اطلاعات» توسط انتشارات دانشگاه ویسکانسین منتشر می‌شود. همین سال با همکاری کوین رابینز کتاب «فناوری اطلاعات: تحلیلی ضدجریان» را می‌نویسد. همکاری فرانک وبستر و کوین رابینز از سال 1978 شروع می‌شود و تا سال 2006 ادامه دارد. در این مدت تقریبا همه کارهای فرانک وبستر با همکاری کوین رابینز نگاشته می‌شود. الگوی فکری و نگارشی وبستر در سال‌های بعد را از همین دو اثر می‌توان شناخت: خلاصه کردن کتاب‌هایی از افراد دیگر و اضافه کردن پاراگراف‌هایی که نظر شخصی او را منعکس می‌کند؛ جملاتی که صرفا مبتنی بر نفی نظریه و نوشته دیگری است. ویژگی مشخص نویسنده در این دو اثر (که در کارهای بعدی او به تدریج پررنگ‌تر می‌شود) قلمبه‌گویی و حرف‌های بدون پشتوانه علمی...

شما وارد سایت نشده‌اید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.

وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

این مطلب در شماره ۱۴ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۱۴ پیوست
دانلود نسخه PDF
http://pvst.ir/cq

0 نظر

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

برای بوکمارک این نوشته
Back To Top
جستجو