skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

مریخ درمانی

حمیدرضا نیکدل نویسنده میهمان

۶ آبان ۱۳۹۴

زمان مطالعه : ۲ دقیقه

شماره ۳

تاریخ به‌روزرسانی: ۲۶ مهر ۱۳۹۸

راننده‌های‌آژانس را بی‌تردید باید از منظر تنوع نگاه و گوناگونی طرز فکر از عجایب کشور عزیزمان به شمار آورد. هر یک با سابقه‌ای از جایی آمده‌ و در این وانفسا به این شغل سخت و طاقت‌فرسا تن داده‌اند. از کلیشه تکراری «من تو بازار بودم، شریکم سرم رو کلاه گذاشت…» که بگذریم من شخصا در بین راننده‌های آژانس نزدیک خانه‌مان همه جورش را دیده‌ام. از مهندس بیکار گرفته تا تیمسار بازنشسته و از معلم گرفته تا باغبان.
اخیرا یکی از این دوستان که چند باری من را رسانده بود سر صحبت را باز کرد و فهمیدم دارای علایق و مطالعاتی در نجوم است. همین راننده عزیز دیروز که همراهش بودم وقتی از چهره بی‌رمق و بی‌حوصله من فهمید که اوضاعم روبه‌راه نیست برایم از چیزی گفت به نام پروژه مریخ یک (مارس وان). قبلا کمی راجع به آن شنیده بودم، پروژه‌ای که قرار است در سال 2023 عده‌ای داوطلب را به مریخ بفرستد تا اولین کولونی انسانی در آن سیاره را شکل دهند. راننده می‌گفت این پروژه قطعا بسیاری از علوم بشری را دچار تغییر بنیادی می‌کند (با همین واژه‌ها) چراکه این سفر بی‌بازگشت است و داوطلبان بقیه عمر خود را باید در زمهریری به نام مریخ سپری کنند. بنابراین از بیولوژی گرفته تا روانشناسی و از اخلاق تا فلسفه زندگی همه چیز بازتعریف می‌شود.
بعدتر رفتم و در سایت رسمی این پروژه و همین‌طور از طریق منابع دیگر در اینترنت بیشتر خواندم و دیدم تاکنون حدود 80 هزار نفر از جاهای مختلف دنیا (شامل چند نفر ایرانی) داوطلب شده‌اند تا به آنجا بروند و پیش‌بینی می‌شود کلا نیم میلیون نفر تمایل داشته باشند در این پروژه مشارکت کنند. فارغ از مشکلات اجرایی و اینکه دست آخر واقعا چند نفر عازم خواهند شد، اینکه چرا کسی بخواهد در سفری یک‌طرفه به میلیون‌ها کیلومتر دورتر برود و دیگر برنگردد و فقط با احتمال 50 درصد بتواند بقیه عمرش را به صورت طبیعی (اگر بتوان طبیعی نامیدش!) با تعدادی دیگر در همانجا بگذراند، به نظرم بهت‌آور آمد.
آن روز وقتی به مقصد رسیدیم موقع خداحافظی، راننده گفت شب ها به چیزهایی مثل بی‌نهایت بودن فضا و کهکشان‌های دور فکر می‌کند یا به همین پروژه مریخ یک. فکرهایی که حالش را بهتر می‌کند. همان شب من هم امتحان کردم. بعد از فکر کردن به احوالات کسی که مابقی روزهای زندگی‌اش را در سیاره‌ای به دوری بی‌نهایت سپری می‌کند تعبیر خوشی یا ناخوشی حال برایم دیگر به آسانی قبل نبود

این مطلب در شماره ۳ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۳ پیوست
دانلود نسخه PDF
http://pvst.ir/1jk
حمیدرضا نیکدلنویسنده میهمان

    درس خوانده فنی و در ادامه هوش مصنوعی، از آغاز پیوست تا اکنون‌ برای ماهنامه توضیح می‌دهد که متاسفانه خود را سزاوار کارت خبرنگاری نمی‌داند. حتی خیلی روزنامه‌نویسی هم بلد نیست. اما ظاهرا می‌داند چگونه روندهای فناوری روز دنیا را تبدیل به پرونده‌های پیوست جهان کند.

    تمام مقالات

    0 نظر

    ارسال دیدگاه

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    *

    برای بوکمارک این نوشته
    Back To Top
    جستجو