skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

بوی خوش کاغذ

بهناز توحیدی نویسنده میهمان

۲۹ آذر ۱۳۹۶

زمان مطالعه : ۲ دقیقه

شماره ۵۳

تاریخ به‌روزرسانی: ۱۸ دی ۱۳۹۸

دو ساعت از صحن علنی گذشته است و من با خود کلنجار می‌روم تا به سمت اداره اخبار نروم و برنامه صحن و برنامه کمیسیون‌ها را از روی میز برندارم…
از دو ماه پیش که در گزارش مجلسم از استفاده بیش از اندازه از کاغذ و بهره نبردن مجلسیان از فناوری و اطلاعات در فعالیت‌های روزمره انتقاد کردم با خود عهد کردم برنامه مجلس را از سایت چک کنم و دیگر به سراغ کاغذهای رنگارنگ نروم.
اما هر بار که همکاران دیگر یا نمایندگان را می‌بینم که چند کیسه کاغذ با خود حمل می‌کنند به این فکر می‌افتم که مجلس نمونه کوچکی از جامعه است، اگر این موضوع را به جامعه بزرگ‌تر تعمیم دهیم، درمی‌یابیم که حتی در زندگی روزمره هم تا می‌توانیم مدارک، سند یا رسیدی را به صورت کاغذی دریافت و جمع‌آوری می‌کنیم. انگار هر خانواده ایرانی یک نایلون مملو از مدرک در کشو یک کمد بوده و هست و خواهد بود. نمونه از این دست نیز بسیار است.
دستگاه‌های خودپرداز دیگر برای ما غریبه نیستند و همواره در شرایط سخت یاری‌کننده بوده‌اند. اما انگار پس از گذشت سال‌ها هنوز به آنها اطمینان کامل نداریم و وقتی با سوال «آیا رسید دریافت می‌کنید؟» مواجه می‌شویم، حتی اگر در کنار «خیر» عکس درخت را هم ببینیم، ناخودآگاه انگشت‌مان کلید «بله» را لمس می‌کند و نمی‌توانیم در برابر نگرفتن رسید مقاومت کنیم. همین اتفاق در مورد دستگاه‌های کارتخوان هم رخ می‌دهد؛ تا از فروشنده رسید دریافت نکنیم انگار خریدی انجام نشده است. من بشخصه این رفتارها را نتیجه اعتماد نکردن به سیستم می‌دانم. وقتی در پیشخوان‌های دولت به ناگاه سیستم قطع می‌شود و مردم ساعت‌ها در انتظار هستند، وقتی هنگام ثبت‌نام دانشگاه یا یارانه سیستم دچار مشکل می‌شود و مدارک و اطلاعات افراد به راحتی از بین می‌رود باید انتظار داشت که مردم جمع‌آوری کاغذ را ترجیح دهند. هنگامی که با تشویق و تهدید سعی داریم مردم کارهای خود را به صورت الکترونیکی انجام دهند در کنارش باید زیرساخت‌های قوی را نیز آماده کنیم تا در اعتمادشان خدشه‌ای وارد نشود. البته گاه این مشکلات اجتناب‌ناپذیر هستند اما تکرار آنها مردم را به این نتیجه می‌رساند که آدم عاقل از یک سوراخ دو بار گزیده نمی‌شود.
صحن علنی و گفت‌وگو با نمایندگان به پایان رسیده است. وقت خارج شدن از راهرو مجلس نگاهی به اداره اخبار می‌اندازم و با وجدانی آزرده و دستانی مملو از کاغذهای رنگارنگ از مجلس خارج می‌شوم. انگار ترک عادت موجب مرض است

این مطلب در شماره ۵۳ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۵۳ پیوست
دانلود نسخه PDF
http://pvst.ir/nh
بهناز توحیدینویسنده میهمان

    سال ۸۷ به امید تغییرات بسیار در جامعه‌ام رشته علوم ارتباطات شاخه روزنامه‌نگاری را برگزیدم. به صورت پراکنده در همشهری و مجله فرهنگ وسینما می‌نوشتم. اما همواره فکر و ذکر منِ تازه‌کار پیرامون مسائل اجتماعی و سیاسی می‌گذشت. تا اینکه سال ۹۵ وارد پیوست شدم و به واسطه پیوست پا به دنیای بیکران فناوری گذاشتم و عاشقش شدم.

    تمام مقالات

    0 نظر

    ارسال دیدگاه

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    *

    برای بوکمارک این نوشته
    Back To Top
    جستجو